اگر از طرفداران پروپا قرص دنیای انیمه باشید، احتمالا دیدن دوباره و چندباره برخی از آثار برایتان لذتبخش است. با این حال برخی از انیمهها آنچنان قوی ظاهر میشوند که حتی اگر بخواهیم نمیتوانیم خود را به فراموشی بزنیم و آنها را دوباره تماشا کنیم. این شاهکارهای انیمهای دست روی چندین احساس به طور همزمان میگذارند که غم، شادی، ترس و هیجان، تنها بخشی از این احساسات هستند. به همین دلیل نیز بیننده تحت تاثیر قرار میگیرد و تا مدتها روایت این آثار را به خاطر میسپارد. البته این موضوع باعث میشود تماشای دوباره این شاهکارهای انیمهای تقریبا ناممکن به نظر برسد.
در این انیمهها خبری از سانسور صحنههای دلخراش و وحشتناک نیست و داستان در مرزهایی فراتر از استاندارد روایت میشود. به همین دلیل نیز آنها به یکی از بهترین خطوط داستانی تبدیل شدهاند که هیچ طرفداری نباید لذت تماشایشان را از خود دریغ کند. در این مطلب سراغ ۸ شاهکار انیمه ای رفتهایم که شما را انگشت به دهان میکنند. البته لازم به ذکر است که پیش از همه چیز، مراقب خودتان باشید. تماشای برخی از این آثار برای افرادی که روحیه حساسی دارند، مناسب نیست.
۸. Grave of the Fireflies
از شاهکارهای استودیو جیبلی، به کارگردانی و نویسندگی ایسائو تاکاهاتا
هیچ کس نمیداند که بر مردم ژاپن در جنگ جهانی دوم چه گذشت. با این حال انیمه مدفن کرمهای شب تاب (Grave of the Fireflies) بهخوبی از آن دوران پردهبرداری میکند. داستان این انیمه درباره دو برادر و خواهر به نام سیتا و ستسوکو است که در بحبوحه جنگ جهانی دوم و پس از بمباران، مادر و خانهشان را از دست میدهند. اینجاست که آن دو باید با تمام وجودشان برای حفظ بقا بجنگند و در جامعهای فرسوده از رنج و سختی دستوپا بزنند.
سیتا و ستسوکو در این مسیر بیپناه و تنها هستند و تنها به یکدیگر دل خوش میکنند. گرسنگی و بیماری، تنها بخشی از چالشهای مسیر برای آنهاست. با این وجود و درمیان آشوب جنگ، گاه لحظههایی سرشار از خنده و شادی شکل میگیرد که پیامی بزرگ در دل خود جا داده است. مدفن کرمهای شبتاب از تحسینشدهترین آثار استودیوی جیبلی است که ویرانگری جنگ را به شکلی زنده به تصویر میکشد و به تماشاگر اجازه میدهد تا هرچند کوتاه، بار سنگین فقدان و اندوه در روزگاری پرتلاطم را لمس کند. با این حال تماشای دوباره آن به دلیل بار عاطفی سنگینش میتواند طاقتفرسا باشد.
۷. Elfen Lied
تولیده شده در Arms Corporation، بر اساس مانگایی به نوشته لین اوکاموتو
انیمه ترانه پریان (Elfen Lied)، درباره دختری به نام لوسی است که به عنوان یک دایکلونیوس متولد شده است، موجود که بازوهای نامرئی و قدرتمند به نام وکتور دارد و میتواند به شکل وحشیانهای دست به قتل انسانها بزند. همین دلایل کافیست تا لوسی در یک مرکز تحقیقاتی محرمانه نگه داشته شود. با این وجود او از این مرکز فرار میکند و در طی حادثهای، دچار ضربه مغزی و سپس نوعی دوگانگی شخصیتی میشود. برخلاف لوسی که بسیار خشن و بیرحم است، نیو، شخصیت دوم او کودکی پر از معصومیت است.
در ادامه، سرنوشت، این دختر عجیب را سر راه دو دانشجو به نام کوتا و یوکا قرار میدهد و از همینجا داستان وارد چرخه هیجانی جذابش میشود. کوتا و یوکا بدون آنکه حتی یک واو از گذشته هولناک لوسی بدانند، به او پناه میدهند. از طرف دیگر نیز هویت اصلی لوسی کمکم برمیگردد و همین باعث میشود دولت، دایکلونیوسهای دیگر را برای پیدا کردن او اجیر کند. به همین ترتیب گردبادی از خشونت و رنج در دل داستان شکل میگیرد که در طی آن، به مرزها و شباهتهای میان انسان و دایکلونیوس نیز پرداخته میشود. این شاهکار انیمه ای با تعلیقهای نفسگیر، نبردهای سرنوشتساز و خشونت عریان، تجربهای هولناک و در عین حال مسحورکننده خلق میکند. به همین دلیل تماشای آن چندان آسان نیست. با این حال نمیتوان بهراحتی از عمق داستانی و نمایش مضامین و احساسات سنگینش چشمپوشی کرد.
۶. Banana Fish
از آثار تولید شده در استودیو MAPPA، بر اساس مانگای آکیمی یوشیدا
فریب عنوانش را نخورید. در انیمه بنانا فیش (Banana Fish) هیچ رگهای از طنز وجود ندارد. داستان آن درباره اش لینکس، رهبر خطرناک یک باند خیابانی در نیویورک است که با ایجی اوکومورا، دستیار جوان و خوشقلب یک عکاس خبری، آشنا میشود. البته داستان آنها از آنجایی با یکدیگر گره میخورد که سروکله داروی مرموزی به نام بنانا فیش پیدا میشود. به همین ترتیب آن دو تلاش میکنند با همکاری یکدیگر، راز مخوف این ماده عجیب را فاش کنند. در همین گیرودار، پیوندی عاطفی و عمیق میان این دو شخصیت شکل میگیرد.
این مجموعه بهواسطه روایت استادانه و پرداخت خیرهکنندهاش، بهعنوان یک درام جنایی پرکشش با لایههای عاطفی عمیق شناخته میشود. البته شخصیتها نیز در این انیمه جایگاه جالبی دارند. به طوری که اش و ایجی حین مبارزه با امپراتوریهای جنایی، با زخمهای سنگین شخصی خود نیز روبهرو میشوند. انیمه بنانا فیش، روایت سنگینی از خشونت جنسی، آسیبهای دوران کودکی و فساد ناشی از ثروت و قدرت را ارائه میدهد که هرکسی ممکن است تحمل تماشایش را نداشته باشد. البته در دل این ماجراهای تلخ و تاریک مفاهیمی همچون عشق، تابآوری و رستگاری نیز مورد کاوش قرار میگیرند. هرچند تأثیرگذاری این داستان انکارناپذیر است، اما بازبینی دوبارهی آن تقریبا ناممکن به نظر میرسد.
۵. Perfect Blue
تهیه شده در استودیو Madhouse، براساس رمانی از یوشیکازو تاکوچی
تصور کنید بازیگر مشهوری هستید و ناگهان از فردی ناشناس پیامهای عجیبی دریافت میکنید؛ پیامهایی که هویت شما را زیر سوال میبرند. این اتفاقی است که برای میما کریگوی میافتد. او که ستاره پیشین دنیای موسیقی پاپ است، تصمیم میگیرد وارد دنیای مرموز بازیگری شود. با این حال و پس از آنکه در چند نقش بزرگسالانه بازی میکند، تحت تعقیب وسواسگونه یک ناشناس قرار میگیرد، کسی که با پیامهایش خود را میمای واقعی معرفی میکند.
اینجاست که مرزهای واقعیت برای میما کرگوی آرام آرام درهم میشکند. او درگیر حوادثی خشونتآمیز میشود، حوادثی که چنگ زدن به هویت و حقیقت پیرامونش را سست میکند. انیمه آبی تمام عیار (Perfect Blue)، اثری هولناک و پیچیده است که به فشارهای اجتماعی، ادراکهای وارونه و وسواس بیمارگونه میپردازد. این تریلر روانشناختی سرشار از صحنههای وهمآلود و هراسآور است که بیننده را به درون ذهن میما میکشاند. این اثر بهخوبی نشان میدهد روان انسان تا چه اندازه میتواند شکننده باشد. به همین دلیل بسیاری از طرفداران دنیای انیمه شیفته تماشای آن هستند. البته وجود تصاویر تکاندهنده، مضامین تیره و روایت مبهم، تماشای دوبارهی آن را به تجربهای دشوار تبدیل میکند.
۴. Clannad
از آثار استودیو Kyoto Animation، براساس رمان مصور به نوشته کی (Key)
اشتباه نکنید. انیمه کلند (Clannad) یک داستان انگیزشی نیست که تنها حال بینندگان را دگرگون کند. تومویا اوکازاکی، شخصیت اصلی داستان و دانشآموز دبیرستانی است که در زندگی هیچ هدفی ندارد تا اینکه با دختری به نام ناگيسا فوروکاوا آشنا میشود. ناگیسا که دختری خجالتی و مهربان است، آرزو دارد باشگاه تئاتر مدرسه را دوباره احیا کند. با نزدیک شدن این دو شخصیت به یکدیگر، تومویا به زندگی بازمیگردد و به دنبال معنایی برای تعلق داشتن میگردد.
این مجموعه در فصل دوم با عنوان Clannad: After Story منتشر شده است و به زندگی تومویا و ناگيسا در مسیر بلوغ، خانواده و دلشکستگیهای آنها میپردازد. هرچند داستان انیمه در نگاه اول ما را به یاد آثار رمانتیک با حال و هوای زندگی روزمره میاندازد، با این حال روایت آن کمکم درباره فقدان، سوگ و تابآوری نیز حرفهای زیاد و عمیقی به میان میآورد. فصل دوم کلند، یکی از تاثیرگذارترین آثار در دنیای انیمه است که نمیتوان بهسادگی از آن گذر کرد. با این حال مفاهیم سنگینی که در آن جا خوش کرده است، میتواند حتی پوست کلفتترین بینندگان را از پا درآورد. هرچند مسیری که کلند برای طرفداران ترسیم میکند پر از معنا و مفهوم است، اما تماشای دوباره آن میتواند به اندازه دفعه اولش دردناک و طاقتفرسا باشد.
۳. Devilman Crybaby
تولید شده در استودیو Science SARU، براساس مانگایی به نوشته گو ناگای
همانطور که از نامش پیداست، انیمه Devilman Crybaby داستان سادهای را روایت نمیکند. آکیرا فودو، شخصیت اصلی انیمه و نوجوانی است که روحش را با شیطانی قدرتمند به نام آمون (Amon) در هم میآمیزد. همین اتفاق او را به مرد شیطانی تبدیل و زندگیاش را از این رو به آن رو میکند. البته ماجرا به همین سادگی نیست. هرچند فودو نیروی سهمگینی برای نبرد با شیاطین پیدا کرده است، اما همچنان قلب و روحی انسانی دارد.
زمانی که جهان در گرداب هراس و خشونت فرو میرود، تنش درونی آکیرا بین قلب انسانی و نیروی شیطانیاش به اوج خود میرسد. در همین حین، انگیزههای حقیقی ریو کمکم آشکار میشوند و پرده از حقیقتی ویرانگر برمیدارند که بنیان باورهای آکیرا را دگرگون میسازد. به همین ترتیب نقطه جدیدی در زندگی او رقم میخورد و او تلاش میکند بشریت و دیگر نیمهانسانها را نجات بدهد. داستان Devilman Crybaby از آن جهت به یک شاهکار انیمه ای تبدیل شده که سبک انیمیشن آن بیپروا و جسورانه است. بنابراین تماشای آن به تجربه بصری بینظیری تبدیل میشود. این انیمه در دل بحرانی آخرالزمانی به کاوش در عشق، هویت و تاریکترین وجوه سرشت انسانی میپردازد. به همین دلیل تماشای دوباره آن میتواند سخت اما درعین حال عمیق باشد.
۲. Made in Abyss
از آثار جذاب Kinema Citrus، براساس مانگای آکیهیتو تسوکوشی
اشتباه نکنید. شاید در نگاه اول اینطور به نظر برسد که با انیمه کودکانهای طرف هستید، اما در داستان زاده آیبس (Made in Abyss) هیچ خبری از لطافت نیست. بنابراین اگر روحیه حساسی دارید، بهتر است از تماشای این انیمه چشمپوشی کنید. داستان انیمه از این قرار است که ریکو، دختری مصمم و جوان، در پی یافتن مادر غارنورد گمشدهاش، دل به دریا میزند و درون دنیای عظیم و مرموزی به نام آیبس قدم میگذارد. او در این مسیر با رگ (Reg)، پسری رباتی و اسرارآمیز آشنا میشود که هیچ خاطرهای از دنیای خارج از اعماق آبیس ندارد.
دنیای آبیس پر از نفرینهای هولناک، یادگارهای باستانی و موجوداتی عجیب است که قوانینشان تمام انتظارات را به چالش میکشند. ریکو و رگ دوشادوش یکدیگر، از دل این چالشها عبور میکنند و با قواعدی بیرحم و گاه ویرانگر مواجه میشوند. به همین دلیل بهتر است فریب ظاهر کودکانه این انیمه را نخورید. سراسر داستان این انیمه پر از حقایقی تاریک است که حتی بیرحمانه جلوه میکنند. این انیمه ماجراجویانه با درهمآمیختن عناصر وحشت، داستان دو غارنورد خردسال را در اعماق ناشناختهها روایت میکند. اگرچه آنها در این مسیر با مناظر خیرهکنندهای نیز روبهرو میشوند، اما واقعیتهای هولناک آن نیز کم نیستند. انیمه زاده آبیس، ترکیبی از زیبایی و خشونت محض است که تماشای آن میتواند به تجربهای فراموشنشدنی تبدیل شود، تجربهای که تماشای دوبارهاش برای بسیاری از دوستداران انیمه دشوار خواهد بود.
۱. Berserk (1997)
تهیه شده در استودیو OLM، براساس مانگای کنتارو میورا
همه ما، گذشتهای عجیب داریم که گاه رهایمان نمیکند. گاتس، شخصیت اصلی انیمه بزرک (Berserk) نیز از این قاعده مستثنی نیست. گرچه او مزدوری تنهاست که شمشیری بزرگ در دست دارد، اما گذشته پرآشوب رهایش نمیکند. با این حال او پس از دیدار با گریفیس، رهبر کاریزماتیک گروهی موسوم به دستهی شاهین، به آنان میپیوندد و به سرعت در سلسه مراتب این دسته، ارتقا مییابد. با افزایش نفوذ سیاسی این گروه، پیوند میان گاتس و گریفیس عمیقتر میشود، تا آنکه خیانتی ویرانگر آن دو را از هم جدا میسازد.
پس از آن خیانت و فقدانهای سنگین عطش انتقام، گاتس را به پیش میراند. او در جهانی تاریک و قرونوسطایی با دشمنان بیشماری میجنگد. داستان به مضامین عمیقی همچون خیر و شر، بهای جاهطلبی و سنگینی زخمهای گذشته میپردازد و بهواسطهی روایت خشن، واقعگرایانه و نیز درام پرکشش شخصیتمحور خود به شکل برجستهای جلوه میکند. جالب اینجاست که انیمه بزرک بارها بازآفرینی شده است، اما هیچ کدام از نسخهها به پای اقتباس سال ۱۹۹۷ آن نمیرسد. این انیمه سرشار از عمق عاطفی و لحظات فراموشنشدنی از پیروزی، رفاقت، رنج و ویرانی است. حتی اگر تماشای دوباره آن سخت و طاقتفرسا باشد، حداقل یکبار تجربه آن برای هر طرفدار انیمهای، ضروری است.
نظر شما درباره این انیمهها چیست؟ چه شاهکار انیمه ای دیگری را میشناسید که تماشای دوباره آن سخت جلوه میکند؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم.
منبع: Screenrant
بهترین بازی سولزلایک تاریخ چیه؟ میزگیم با امیدلنون @omidlennon
source