انیمه مدفن کرمهای شبتاب (Grave of the Fireflies)، بدون شک یکی از بهترین و غمانگیزترین آثار انیمیشنی تاریخ است که نمیتوان آن را فراموش کرد. این اثر، روایتگر زندگی سخت یک خواهر و برادر است که میخواهند در فضای بیرحم جنگ زنده بمانند و طلوع صبح روز فردا را ببینند.
سالها پیش و هنگامی که برای اولین دفعه انیمه مدفن کرمهای شبتاب را مشاهده کردیم، به هیچ وجه آمادگی لازم را برای تماشای آن نداشتیم. این انیمه سینمایی در ۲۷ فروردین سال ۱۳۶۷ (۱۶ آپریل ۱۹۸۸) و همزمان با انیمه همسایه من توتورو اکران شد. هر در اثر مذکور توسط استودیو جیبیلی ساخته شدند و درست در یک روز به اکران رسیدند. در حالی که Grave of the Fireflies روایتگر داستانی تلخ به کارگردانی ایسائو تاکاهاتا بود، My Neighbor Totoro توسط هایائو میازاکی افسانهای ساخته شد و فضای شادتری داشت. بدین ترتیب استودیو جیبلی در یک روز، دو تا از ماندگارترین انیمههای سینمایی تاریخ را به طرفداران تقدیم کرد.
انیمه مدفن کرمهای شبتاب براساس یک نیمه-زندگینامه با نامی مشابه ساخته شده است. منظور از نیمه-زندگینامه نوشتهای است که بخشی از وقایع آن کاملا واقعی هستند و بخشی دیگر، با تخیلات نویسنده به وجود آمدهاند. این رمان حدود ۲۰ سال پیش از اکران انیمه سینمایی و در اکتبر سال ۱۹۶۷ منتشر شده بود. به طور کلی، Grave of the Fireflies روایتگر زندگی دردناک یک برادر و خواهر با اسمهای سیتا و ستسوکو یوکوکاوا است که سعی میکنند در بحبوحه جنگ جهانی دوم و حملات موشکی متفقین، جان سالم به در ببرند. بیشتر وقایع این داستان در شهرهای کوبه و نیشینومیا روایت میگردد که در ماههای پایانی جنگ جهانی دوم به سر میبرند.
بسیاری از منتقدین از جمله راجر ایبرت بزرگ، انیمه مدفن کرمهای شبتاب را یکی از احساسیترین و قدرتمندترین فیلمهایی میدانند که با پیام ضدجنگ ساخته شده است. یا در مثالی دیگر، ارنست ریستر این انیمه را با فیلم فهرست شیندلر ساخته استیون اسپیلبرگ مقایسه میکند و در مورد آن میگوید:«این عمیقترین فیلم انیمیشنی انسان دوستانهای است که تا به حال دیدهام.» بسیاری از منتقدین و طرفداران دیگر با روشهای متفاوت به تحسین این اثر پرداختهاند، ولی تقریبا تمام آنها یک پیام مشترک دارند: Grave of the Fireflies یکی از ماندگارترین داستانهایی است که بشر تا به حال به تعریف آن پرداخته.

چشمهای معصومی که مجبور به تحمل تصویر تلخ جنگ هستند؛ مدفن کرمهای شبتاب مراعات احساسات مخاطب را نمیکند
نکته جالب توجه این است که انیمه مورد بحث، تنها اقتباسی نیست که بر اساس رمان اصلی ساخته شده است. تا به حال تلاشهای متعددی صورت گرفته تا مدفن کرمهای شبتاب در قالب آثاری مثل مانگا، سریال تلوزیونی، فیلم لایو اکشن و تئاتر درآید؛ اما هیچ یک از آنها نتوانستند جادوی استودیو جیبلی را تکرار کنند. ترکیب موسیقی، معصومیت سیتا و ستسوکو، بیرحمیهای جنگ و ضربهای که غیرنظامیها از یک کشتار دستهجمعی میبینند، باعث شده که پس از این همه سال، با یاد کردن از انیمه مورد بحث، بغض کنیم و یاد احساسات سابق بیفتیم.
اگر بخواهیم در مورد داستان صحبت نماییم، باید اینگونه سر صحبت را باز کنیم. در واپسین روزهای جنگ جهانی دوم، ژاپن زیر آتش بمبارانهای سنگین آمریکا است. شهر کوبه در آتش میسوزد و خانوادهها از هم میپاشند. در میان این ویرانیها، پسر نوجوانی به نام سِیتا و خواهر کوچکش سِتسُکو پس از مرگ مادرشان، ناچار میشوند به تنهایی راهی برای زنده ماندن پیدا کنند. در ابتدا نزد یکی از خویشاوندان ساکن میشوند، اما کمکم حضور آنها سنگین و ناخوشایند جلوه میکند. بیتوجهی و رفتار سرد اطرافیان، سیتا را وادار میکند که خواهر کوچکش را برداشته و از آن خانه خارج شود. آنها به پناهگاهی متروکه در دل طبیعت پناه میبرند؛ جایی که با وجود سختیها، سعی میکنند زندگی کوچکی برای خود بسازند و لحظههایی از شادی را در میان سایههای جنگ تجربه کنند.
اما قحطی، بیماری، و بیتفاوتی جامعه، بیرحمانه فشار میآورد. سیتا برای تأمین غذا میجنگد، ولی همه چیز علیه آنها است. هر روز، دنیای کوچک خواهر و برادر تیرهتر و تلختر میشود، تا جایی که دیگر امیدی برای نجات باقی نمیماند. Grave of the Fireflies نه صرفاً روایتی از جنگ، بلکه داستانی عمیق درباره پیوند خواهر و برادر، فاجعهی انسانی بیتفاوتی و شکنندگی زندگی است. داستانی که بهجای نبردها، روی قربانیان خاموش جنگ تمرکز میکند.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Ghibli.fandom
دوست داشتنیترین یوتیوبر گیمر ایران کیه؟ میزگیم با علیرکسا @alirexzam
source