صاحب‌خبر –

متن دل‌نوشته سیدحمید میرحسینی که در اختیار ایسنا قرار داده را در ادامه می‌خوانید:

«ایران تنها یک جغرافیا نیست.

ایران سرزمین مادریست؛ زنی زیبا با موهای مشکی بلند، چشم‌هایی تیره و غمگین و دستانی پر از داستان. در هر وجب از این خاک، باغی قد کشیده و فرزندان خود را با هر زبان، باور و اندیشه، سخاوتمندانه در آغوش گرفته است.

ما به نخ‌های نازک شال این بانوی کهن دخیل بسته‌ایم.

ایران، زنیست بلندقامت، با چشمانی کشیده و سرخ، که خون مردان و زنانی را که برای او جان داده‌اند، در رگ‌هایش زنده نگه داشته. این خاک بدون ایران خواهد مرد و ایران بدون این خاک معنایی ندارد. آنان که خیال کور کردن خورشید چشم‌های زیبای ایران را دارند، در رحم حماقت گیر کرده‌اند.

من ایران را دوست دارم، حتی اگر در آغوش پهناورش یک نفسِ بی‌بغض نداشته باشم.

من در این مه می‌مانم، برای این مه آه می‌کشم، با دستان پیر این مه، ساز تنهایی‌ام را کوک می‌کنم و آن‌قدر خواهم نواخت تا در آن گم شوم».

در ادامه این سخنان شاعرانه، سید حمید میرحسینی نویسنده و مستندساز از دل تاریخ فریاد می‌زند: آنچه در پایان خواهد ماند، ایران است. اسکندرها، مغول‌ها، عثمانی‌ها، پرتغالی‌ها و صدام، همه رفته‌اند و به تاریخ پیوسته‌اند. اما ایران، مادر ما، با همه فراز و فرودهایش پابرجا مانده است.

وی هشدار می‌دهد: اگر با هم اختلاف‌نظر داریم، اگر هم‌سلیقه نیستیم، هیچ‌کدام‌مان حق نداریم درباره تمامیت ارضی ایران شوخی کنیم. ایران ارث بزرگیست؛ امانتی است در دستان ما که باید سرافراز و سالم به آیندگان تحویل دهیم.

میرحسینی در پایان چنین می‌گوید: گوشه‌گوشه این سرزمین برای من وطن است. ما باید در کنار هم، خاری باشیم در چشم دشمنان ایران و تجزیه‌طلبان. قلب من تا ابد برای ایران خواهد تپید.

انتهای پیام

∎​

source

توسط techkhabari.ir