قدس؛ در حالی که تا پیش از این، مقامهای رسمی دولتهای «فدراسیون روسیه» و «جمهوری دموکراتیک خلق کره» از تأیید حضور نظامیان کرهای در جبهههای نبرد اوکراین طفره میرفتند، در پی آزادسازی مناطق باقیمانده از استان «کورسک» به عنوان مهمترین منطقه در اشغال نیروهای اوکراینی، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در بیانیهای به نقش نیروهای کرهشمالی در عملیات بازپسگیری منطقه کورسک پرداخته و گفته است: «اقدام دوستان کرهشمالی ما بر پایه حس همبستگی، عدالت و رفاقت واقعی انجام شد». وی در ادامه افزوده است: «این اقدام را بسیار ارج مینهیم و صمیمانه و شخصاً قدردان رئیس کمیته امور دولتی کرهشمالی، کیم جونگ اون، مقامها و مردم این کشور هستیم».
پوتین در این بیانیه مدعی شده کمک سربازان کرهشمالی به نیروهای مسلح روسیه برای دفع تهاجم ارتش اوکراین به منطقه کورسک، کاملاً مطابق با قوانین بینالمللی انجام شده و به اذعان ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه، مشارکت سربازان کرهشمالی در عملیات آزادسازی منطقه کورسک در خاک روسیه، ذیل ماده۴ معاهده مشارکت راهبردی جامع میان دو کشور که ژوئن ۲۰۲۴ به امضا رسید، صورت گرفته است. خبرگزاری رسمی کرهشمالی نیز برای نخستین بار تأیید کرده که نیروهای نظامی این کشور به دستور مستقیم کیم جونگ اون در کنار نیروهای ارتش روسیه در حال نبرد با اوکراین هستند و نقش مهمی در بازپسگیری خاک روسیه از نیروهای اوکراینی داشتهاند.
این نمونه شاید جدیدترین خط بطلان روی ایدههای تخیلی و توهمی «پایان تاریخ» و «پایان جغرافیا» است! نه تاریخ با «لیبرال دموکراسی» پایان یافته و نه جغرافیا قرار است با اتصالات فیبرنوری و فضای مجازی از بین برود؛ جمهوری دموکراتیک خلق کره که ما از آن به عنوان کرهشمالی یاد میکنیم؛ یک بازمانده از منتهاالیه شرقی جهان دوقطبی، مسلح به سلاح هستهای و حالا تأثیرگذار و تعیینکننده در حساسترین نبرد مادی قرن بیست و یکم تا به امروز!
امری که در سطوح نظری، ایدئولوژیهای مقابل لیبرال دموکراسی را زنده نمایش میدهد و از طرفی دیگر به بازآرایی ساختار جغرافیای سیاسی جهان و تشکیل کنسرسیوم جدیدی از قدرتهای همپیمان شامل چین، روسیه، کرهشمالی و تا اندازهای ایران میپردازد. امری که رهبری نظام قدرت بینالمللی را به سر حد دیوانگی رسانده و تقلای در بعضی موارد جنونآمیز دولت جدید ایالات متحده برای بازیابی یا حفظ جایگاه هژمونیک این فدرالیته متحد، در همین راستا قابل توجیه است.
علاوه بر این، حضور تعیینکننده نیروی انسانی در این نبرد سرنوشتساز، یک تلنگر دیگر به همه بازیگران عرصه قدرت است که یادآوری میکند با همه پیشرفتهای فناورانه در حوزههای نظامی، این نیروی زمینی است که در پایان و روی خاک، برنده و بازنده جنگ را تعیین میکند؛ نیروی زمینی که در کنار همه تجهیزات و امکانات، ابتدا باید به سلاح «اراده» مجهز باشد؛ امری که گویا در نمونه کرهشمالی آن، به فراوانی یافت میشود.
∎