اگر تصمیم با استودیوی Marvel بود، مرد عنکبوتی از همان ابتدای شکلگیری دنیای سینمایی مارول (MCU) در آن حضور داشت. وقتی دنیای سینمایی مارول کار خود را آغاز کرد، Iron Man گزینهای بینظیر برای شروع و معرفی پدیدهای بود که بعدها به نقطه عطفی در صنعت فیلمسازی و ژانر ابرقهرمانی تبدیل شد. در آن زمان، تنها چند استودیو به سراغ پروژههای ابرقهرمانی مانند «مردان ایکس»، «چهار شگفتانگیز» یا «مرد عنکبوتی» رفته بودند.
مرد عنکبوتی به طور خاص، خیلی زود به محبوب دلهای مردم تبدیل شد. با کارگردانی Sam Raimi، شخصیت پیتر پارکر صاحب سهگانهای شد که هنوز هم در خاطرهها مانده و محبوب است. اما نکتهای که کمتر کسی از آن خبر دارد این است که در سال ۱۳۸۷ (۲۰۰۸)، برنامهای مشخص برای حضور او در دنیای مارول – از طریق یک همکاری مشترک – روی میز بود.

در نهایت، همه چیز دقیقاً همانگونه که باید، اتفاق افتاد و مسیر درست خود را پیدا کرد.
همه میدانند که حضور پیتر در فیلمهای مارول بسیار طول کشید. علت اصلی، مسائل حقوقی با شرکت Sony Pictures بود که حق انحصاری این شخصیت را در اختیار داشت و اجازه نمیداد در پروژههای دیگر (حتی با حضور ابرقهرمانان دیگر) ظاهر شود. سرانجام در سال ۱۳۹۵ (۲۰۱۶) و در فیلم «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» بود که با نسخه Tom Holland از مرد عنکبوتی آشنا شدیم؛ شخصیتی که به پدیدهای محبوب تبدیل شد. اما آیا تا به حال فکر کردهاید اگر تونی استارک برای نخستین بار با مرد عنکبوتی Tobey Maguire برخورد میکرد، چه اتفاقی میافتاد؟ چون این ایده واقعاً مطرح شده بود!
برنامه اصلی در آن زمان این بود که مرد عنکبوتی در فیلم مرد آهنی حضور یابد. اما سازوکار این حضور چگونه بود؟ اینجاست که ماجرا جالب میشود: از طریق دکتر Otto Octavius. در فیلم مرد عنکبوتی ۲، میبینیم که اکتاویوس برای نخستین بار به یک شرور تبدیل میشود. نکته اینجاست که هیچ توضیح مشخصی برای منشأ بازوهای مکانیکی معروف او داده نمیشود.
آنچه در فیلم میبینیم این است که در جریان نمایش یکی از پروژههایش، همه چیز اشتباه پیش میرود و بازوها نوعی زندگی مستقل پیدا میکنند و برای همیشه به بخشی از وجود او تبدیل میشوند. اما در پیشنویس اولیه فیلمنامه مرد آهنی، این تونی استارک بود که به او در طراحی و ساخت این فناوری کمک کرده بود.
حتی در فیلم Spider-Man: No Way Home (مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست) نشانههایی از این ارتباط احتمالی وجود داشت (یا دستکم طرفداران اینگونه میپنداشتند). ابتدا هنگامی که نخستین تصاویر فیلم منتشر شد، طرفداران متوجه شدند که فناوری دکتر اک اندکی با آنچه در فیلم سم ریمی دیده بودیم، متفاوت به نظر میرسد. طرح رنگی متفاوت، این حس را القا میکرد که مواد به کار رفته در بازوهایش عناصری از فناوری استارک را در خود دارد. بعدها با اکران فیلم دیدیم که این ظاهر جدید از ترکیب فناوری اکتاویوس با استارک نشأت گرفته بود، درست زمانی که پیتر هالند گرفتار میشود و لباس فناورانهاش توجه دکتر اک را جلب میکند.

در پیشنویس اولیه فیلمنامه مرد آهنی، این تونی استارک بود که به او در طراحی و ساخت این فناوری کمک کرده بود
در نهایت، کل این ایده به دلیل مسائل حقوقی با شرکت سونی کنار گذاشته شد. اما با وجود اینکه چنین تلاقی در آن زمان میتوانست فوقالعاده باشد، همه چیز همانطور که باید پیش رفت. معرفی یک مرد عنکبوتی جدید به دنیای مارول تصمیم درستی بود. جدا نگه داشتن دنیای ریمی حرکتی هوشمندانه به شمار میآمد، بهویژه برای طرفدارانی که به مرد عنکبوتی مگوایر علاقه داشتند. هر چقدر هم که کاوش آن روایت از پیتر پارکر در دنیای مارول وسوسهانگیز بود، این کار میتوانست شمشیری دولبه باشد – اگر به درستی اجرا نمیشد، احتمال داشت میراثی که سهگانه بنا نهاده بود را مخدوش کند.
مرد عنکبوتی مگوایر همچنان نماد نوستالژیک یک دوران خاص است، در حالی که نسخه هالند جایگاه خود را در قلب نسل جدیدی از مخاطبان پیدا کرده است. استودیوی مارول در پی ساخت دنیایی کاملاً جدید از پایه بود، و وارد کردن قهرمانی از جهانی دیگر با پیشینهای مشخص میتوانست تعادل این دنیای نوپا را از همان ابتدا برهم بزند. وقتی هالند سرانجام پا به این دنیا گذاشت، دقیقاً همان انرژی و روحیهای را به ارمغان آورد که دنیای مارول در آن مقطع به آن نیاز داشت. میتوان گفت در نهایت، همه چیز دقیقاً همانگونه که باید، اتفاق افتاد و مسیر درست خود را پیدا کرد.
منبع: comicbook
چرا همه تو یوتیوب فارسی باهم دیگه دعوا دارند؟ میزگیم با لیل شایان و ویبهد
source