جوان آنلاین: مهدی محمدی در کانال شخصی خود در ایتا نوشت: ایران کشوری است که تاکنون مؤثرترین و خطرناکترین پروژههای جنگ شناختی – به معنای دقیق کلمه- در آن اجرا شده است. تا جایی که من دریافتهام در واقع ایران آزمایشگاه فناوریهای مرتبط با cognitive warfare است. جنگ شناختی در ایران مفهومی بسیار دستکاری شده است. بسیاری آن را – بهرغم تفاوتهای جدی- با انواع دیگر جنگهای اطلاعات پایه، مانند عملیات روانی خلط میکنند. مهمترین تفاوت این است کمپینهای جنگهای شناختی فقط ذهنها را کنترل نمیکند بلکه تلاش میکند از طریق کنترل فکر رفتار را کنترل کند.
نخستین کمپین پیشرفته جنگ شناختی در ایران سال ۱۴۰۱ اجرا شد. همانطور که در کتاب «سراب سایهها» تفصیلاً نشان دادهام هدف آن پروژه «ممکن، آسان و نزدیک» نشان دادن براندازی، برای یک اقلیت و سپس «اکثریتنمایی آن اقلیت» بود. کمپین دوم بلافاصله پس از ناآرامیهای ۱۴۰۱ و در جریان پروژه «مسمومیتها» اجرا شد. در یک پژوهش برای پژوهشکده علوم شناختی بحث کردهام که پروژه مسمومیتها یک ورژن بسیار پیشرفته جنگ شناختی بود که دانش مرتبط با «هیستری جمعی» در علوم شناختی را مبنا قرار داده بود.
راز پیشرفته بودن مسئله مسمومیتها این بود که از طریق مفهوم «انتقال هیجان» و انتشار اطلاعات نادرست در شبکههای اجتماعی کسانی واقعاً احساس مسمومیت میکردند بیآن که هیچ عامل مسمومکنندهای در میان باشد. ایجاد عارضه فیزیکی بدون محرک فیزیکی، این پروژه را بسیار خاص کرد. اکنون و با سقوط دولت اسد در سوریه، وارد سومین کمپین جنگ شناختی در ایران شدهایم. این بار هدف این است که با موفق جلوهدادن تجربه سوریه، براندازی یک اقدام «مقرون به صرفه» جلوه داده شود. من گمان میکنم، فاز چهارم هم عنقریب آغاز خواهد شد. در فاز چهارم ما با نسخه اصلاح شده کمپینهای پیشین مواجه خواهیم بود که سعی خواهد کرد از ایده «تمام کردن کار» جرد کوشنر الهام بگیرد.
قلب همه این پروژه مقابل قرار دادن مردم و نظام و تبدیل کردن افکار عمومی به اسلحه علیه نظم سیاسی و اجتماعی است. هیچ خیانتی در این روزها و هفتهها بالاتر از ملتهب کردن جامعه و هیچ خدمتی بالاتر از افزایش آرامش، رضایت و امید در جامعه نیست. ما وارد اولین گام از آخرین رویارویی سرنوشت ساز خود شدهایم.
∎