دنیای سینمایی مارول مجموعه گستردهای از فیلمها و سریالها را دربر میگیرد که پر از قهرمانان محبوب و داستانهای هیجانانگیز هستند؛ اما گاهی اوقات، شخصیتهای شرور در حاشیه قرار میگیرند و تمرکز بیشتری بر قهرمانان گذاشته میشود. این موضوع جای تأسف دارد؛ زیرا بهترین داستانهای قهرمانانه اغلب با کیفیت دشمنان آنها تعریف میشوند. در حالی که برخی از ضدقهرمانها مانند تانوس یا لوکی به شخصیتهای نمادین تبدیل شدهاند، برخی دیگر نتوانستهاند به پتانسیل کامل خود دست پیدا کنند. دلایل متعددی برای این موضوع وجود دارد؛ مانند توسعه عجولانه، روایتهای ضعیف، یا قرار گرفتن در سایه همتایان قهرمان خود.
مارول هیچ مشکلی در جذب بازیگران بااستعداد ندارد و همواره اسامی شناختهشدهای نقش شخصیتهای شرور را بازی کردهاند. این امر باعث شده است که گاهی اوقات بازیگران بزرگ، نسخههای ضعیفی از شخصیتهای شرور مارول را ارائه دهند. در این فهرست به برخی از ناامیدکنندهترین شخصیتهای شرور در دنیای سینمایی مارول پرداخته و دلایل عدم موفقیت آنها را بررسی کردهایم. با ما همراه باشید.
۱۰. کِوین (K.E.V.I.N) از سریال She-Hulk: Attorney at Law
جنیفر والترز با بازی تاتیانا ماسلانی، تا قسمت نهم سریال شی-هالک: وکیل دادگستری، کاملاً تحت فشار اتفاقاتی است که در زندگیاش رخ میدهد. او شغل خود را از دست میدهد، یک میلیاردر زنستیز (با بازی جان باس) علیه او یک کمپین تخریبی به راه میاندازد، و خود را در میان یک مبارزه چهارجانبه میان هالک (مارک روفالو)، ابومینیشن (تیم راث)، تیتانیا (جمیله جمیل) و همان میلیاردر که قدرتهای هالک را به خود تزریق میکند، گرفتار میبیند. شی-هالک مستقیماً به سراغ مارول میرود، با یک هوش مصنوعی به نام کوین روبهرو میشود که مسئول تمام داستانهاست، و خواستار برگشتن همه چیز به حالت اولیه میشود.
کوین که آشکارا طنزی بر شخصیت کوین فایگی، مدیر استودیوهای مارول، است، به عنوان یک عنصر متا در سریال عمل میکند. گفتوگو بین این هوش مصنوعی و والترز به حدی جذاب است که حتی ددپول را به تحسین وامیدارد، اما به عنوان شخصیت اصلی در داستان زندگی والترز، کاملاً ناامیدکننده عمل کرده است.
۹. ویپلش (Whiplash) از فیلم Iron Man 2
در فیلم مرد آهنی ۲، تونی استارک (با بازی رابرت داونی جونیور) با ایوان وانکو معروف به ویپلش روبهرو میشود. ویپلش به دلیل کینه شخصی علیه صنایع استارک، که به خاطر اتهام جاسوسی، پدرش را اخراج کرده بودند، قصد دارد انتقام بگیرد. او با هوش بالا و مهارتهای مهندسی خود، رآکتور آرک را بازسازی میکند و قدرت آن را به شلاقهای الکتریکی تبدیل میکند. سپس با رقیب مستقیم تونی، جاستین همر (با بازی سم راکول)، متحد میشود و برای او ارتشی از پهپادهای مختلف میسازد.
با بازی میکی رورک، برنده اسکار، در نقش وانکو، انتظارها از شخصیت ویپلش بالا بود. معرفی اولیه او قوی است، اما با پیشرفت داستان، توسعه معناداری در شخصیت او دیده نمیشود. انگیزهها و شخصیت او تحت تأثیر حرکات نمایشی همر قرار میگیرد و او را بهعنوان یک دشمن اصلی ضعیف جلوه میدهد. حتی خود رورک نیز از شخصیت خود ابراز نارضایتی کرده و گفته که مارول ظاهراً از پیچیدهتر کردن شخصیت او امتناع کرده است، موضوعی که نشانهای از مشکلات اولیه مارول در روند ساخت دنیای سینمایی خود بود.
۸. تسکمستر (Taskmaster) از فیلم Black Widow
تسکمستر در فیلم بیوه سیاه بهعنوان یک قاتل غیرقابلمهار معرفی میشود که میتواند سبک مبارزه حریفان و دیگر قهرمانان را تقلید کند. او قادر است حرکات نمادین و مرگبار پلنگ سیاه (با بازی چادویک بوزمن)، هاکای (با بازی جرمی رنر) و خود بیوه سیاه را بهخوبی تقلید کند. هویت تسکمستر با آنچه در کتابهای کمیک دیده میشود متفاوت است؛ زیرا مشخص میشود که او آنتونیا دریکوف (با بازی اولگا کوریلنکو) است که از دستورات پدرش، ژنرال دریکوف (با بازی ری وینستون)، پیروی میکند و ذهن او با استفاده از گرد سرخ (Red Dust) کنترل میشود.
ایده مواجهه تسکمستر با بیوه سیاه هیجانانگیز است، چرا که هر دو استاد مبارزه هستند. اما فیلم با پایین آوردن سطح تسکمستر در حد یک اجراکننده دستورات که از طریق ذهن کنترل میشود، شخصیت محبوب او را در دنیای کمیک و همچنین بازیگر توانمند پشت نقاب او را قربانی کرده است. اولگا کوریلنکو که در فیلمهای اکشنی مانند هیتمن بازی کرده، تواناییهای زیادی دارد و در نقش تسکمستر بهنوعی هدر رفته است. نبود شخصیتپردازی و اختیار در این نقش، جایگاه تسکمستر را بهعنوان یک دشمن قدرتمند کاهش داده و طرفداران خواستار پرداخت بیشتری به این شخصیت بودهاند.
۷. دار-بن (Dar-Benn) از فیلم The Marvels
در فیلم مارولها، دار-بن (با بازی زاوی اشتون) به دنبال انتقام از کارول دنورز (با بازی بری لارسن) است، زیرا او جهانش را نابود کرده و اکنون تلاش میکند سیاره در حال نابودی خود را با بهرهبرداری از منابع دیگر سیارات احیا کند. او با یک پتک جنگی مرگبار، برنامههایی ریخته که تهدیدی برای کل جهان محسوب میشود. در این میان، کاپیتان مارول برای متوقف کردن او به کمک کامالا خان (با بازی ایمان ولانی) و مونیکا رمبو (با بازی تیونا پریس) نیاز دارد.
اشتون با تمام توان تلاش میکند تا شخصیت خود را بهعنوان یک تهدید واقعی برای این سه قهرمان مارول نشان دهد، اما شخصیت او تکبعدی به نظر میرسد و فاقد توسعه کافی است. با اینکه پیشینه قویای دارد که مستقیماً به کاپیتان مارول مرتبط است، مخاطبان هرگز جنبهای فراتر از این از شخصیت او نمیبینند. با وجود تأثیر برنامههای او بر جهانهایی غیر از زمین، دار-بن در مقیاس بزرگ دنیای سینمایی مارول، شخصیتی بیاهمیت احساس میشود. رابطه فوقالعاده میان اعضای تیم مارولها نیز بیش از پیش دار-بن را در نقش یک ضدقهرمان تحتالشعاع قرار داده است.
۶. یان راگ (Yon Rogg) از فیلم Capitan Marvel
یون-راگ، با بازی جود لا، در فیلم کاپیتان مارول بهعنوان مربی کارول دنورز معرفی میشود که او را برای مبارزه آموزش میدهد و در مأموریتها بهعنوان همتیمی قابلاعتماد او را همراهی میکند. اما پس از اینکه دنورز از گذشته خود و قدرتهایش آگاه میشود، رنگ واقعی یون-راگ بهعنوان یک ضدقهرمان فریبکار آشکار میشود. بهعنوان یک سرباز وفادار به امپراتوری کری، یون-راگ صرفاً تلاش میکند قدرت تسراکت را برای نژاد خود به دست آورد.
حضور جود لا باعث شده تا شخصیت یون-راگ کاریزماتیک باشد، اما شخصیت او به اندازهای پیچیدگی ندارد که او را به یک ضدقهرمان جذاب تبدیل کند. رویارویی نهایی او با دنورز، جایی که او دنورز را به چالشی برای اثبات خود بدون استفاده از قدرتهایش دعوت میکند، ناامیدکننده است و به همین دلیل تصمیم دنورز برای رد این چالش کاملاً بهجا به نظر میرسد. سرنوشت یون-راگ همچنان نامشخص است، بنابراین ممکن است مخاطبان در آینده فرصتی دوباره برای دیدن او داشته باشند.
۵. آلدریچ کیلیان (Aldrich Kilian) از فیلم Iron Man 3
آلدریچ کیلیان (با بازی گای پیرس) مصمم است از تونی استارک انتقام بگیرد، زیرا او در ابتدای فیلم مرد آهنی ۳ به شکلی تحقیرآمیز تحقیقاتش را رد میکند. کیلیان سپس شرکت خود به نام Advanced Idea Mechanics را تأسیس کرده و به مغز متفکر پروژه اکسترمیس تبدیل میشود. او یک بازیگر فراموششده را به خدمت میگیرد تا شخصیت یک تروریست به نام «ماندارین» را خلق کند و در نهایت رئیسجمهور ایالات متحده را به گروگان میگیرد.
انتظارات از این نقش بالا بود، زیرا بن کینگزلی، برنده اسکار، قرار بود با میلیاردر نابغه و خودشیفته فناوری روبهرو شود. اما نویسنده-کارگردان فیلم یعنی شین بلک، با یک چرخش غیرمنتظره، انتظارات مخاطبان را تغییر میدهد و مشخص میکند که ماندارین واقعی تنها یک بازیگر بریتانیایی است و کیلیان ماندارین واقعی است. اگرچه این پیچش داستانی جسورانه و قابل تحسین است، شخصیت کیلیان به اندازه کافی قوی نیست که جای خالی ماندارین جعلی را پر کند. کیلیان محصولی از غرور و خودخواهی استارک است و با وجود اینکه او استارک را به زانو درمیآورد، مبارزه استارک بیشتر شبیه نبرد با گذشته خودش احساس میشود. کیلیان در نهایت به یک شرور موقتی تبدیل میشود که گاهی اوقات آتش از دهانش بیرون میآید!
۴. درن کراس (Darren CrossYellowjacket) از فیلم Ant-Man
درن کراس (با بازی کوری استول) در فیلم انت من بهعنوان شاگرد هنک پیم (با بازی مایکل داگلاس) حضور دارد، اما بهسرعت به یک رقیب تبدیل میشود؛ زیرا قصد دارد ذرات پیم را برای کسب سود به کار گرفته و لباسی مشابه لباس مرد مورچهای به نام یلوجکت بسازد. برای جلوگیری از سوءاستفاده از این ذرات، پیم به اسکات لنگ (با بازی پل راد) فرصتی میدهد تا مرد مورچهای جدید شده و کراس را شکست دهد.
شخصیت کراس ناامیدکننده است، زیرا بسیاری از مشکلات رایج دنیای سینمایی مارول با شخصیتهای شرور کلیشهای را به تصویر میکشد. انگیزههای او تکراری به نظر میرسند و تعاملاتش با مرد مورچهای عمدتاً سطحی هستند. اگرچه او بهعنوان یک دشمن برای سفر قهرمانی مرد مورچهای نقشی کاربردی دارد، اما نبود پیچیدگی در شخصیت او باعث میشود در سایه شخصیتهای بسیار جذابتر فیلم، مانند هوپ ون داین (با بازی اوانجلین لیلی) یا حتی دوست پرحرف لنگ، لوییس، قرار بگیرد.
کراس در فیلم مرد مورچهای و زنبورک: شیدایی کوانتومی فرصتی نادر برای بازگشت پیدا میکند و به شکل M.O.D.O.K. دوباره ظاهر میشود. با این حال، نقش او در اینجا بیشتر بهعنوان یک عنصر کمدی است و صادقانه بگوییم، برای شخصیت او شرمآور است، و این موضوع ناامیدی مخاطبان را دوچندان میکند.
۳. دورمامو (Dormammu) از فیلم Doctor Strange
دورمامو در فیلم دکتر استرنج بهعنوان یک موجود در سطح کیهانی معرفی میشود که قادر است ابعاد جهانها را نابود کرده و به یکی از قدرتمندترین شرورهای دنیای مارول تبدیل شود. او بهعنوان فرمانروای بُعد تاریکی قصد دارد قلمرو خود را با ادغام آن با زمین گسترش دهد. او زئالوتها را به رهبری کاسیلیوس (با بازی مدس میکلسن) به کار میگیرد تا هر مانعی را در مسیرش، از جمله دکتر استرنج (با بازی بندیکت کامبربچ)، از میان بردارد.
دورمامو فرصتی برای دنیای سینمایی مارول است تا عناصر کیهانی را به جهان خود معرفی کند. با این حال، تصویرسازی او بیروح و انتزاعی است و اشتباهاتی مشابه فیلمهای ابرقهرمانی قبلی در نمایش چنین شخصیتهایی را تکرار میکند. دورمامو به گروهی میپیوندد که شامل شخصیتهایی مانند گالاکتوس در فیلم چهار شگفتانگیز: قیام موجسوار نقرهای و پارالاکس در فیلم فانوس سبز هستند، یعنی شرورانی بزرگ و تأثیرگذار که عملاً به هیولاهایی پوشالی تبدیل شدهاند.
۲. گور، قصاب خدایان (Gorr the God Butcher) از فیلم Thor: Love and Thunder
گور، قصاب خدایان، نام خود را با کشتن خدایان مختلف در سراسر جهان به دست آورده است. او که زمانی موجودی دیندار بود، پس از اینکه خدایانی که پرستش میکرد اجازه میدهند دخترش بمیرد، ایمانش را از دست داده و به انتقامجویی روی میآورد. در یک انتخاب بازیگری شگفتانگیز اما خوشایند، فیلم ثور: عشق و تندر کریستین بیل را، که بیشتر به خاطر سهگانه شوالیه تاریکی کریستوفر نولان شناخته میشود، در نقش گور معرفی میکند. انتظارات مخاطبان از همان ابتدا با حضور بیل در این نقش بسیار بالا بود.
با وجود نام «قصاب خدایان»، گور فقط در ابتدای فیلم در حال کشتن یک خدا نشان داده میشود. داستان او تحتالشعاع لحن کمدی فیلم قرار میگیرد، که این موضوع جای تأسف دارد؛ زیرا شخصیت او از نظر اخلاقی بسیار پیچیده است. با این حال، طبق انتظار، بیل عمق و شدت خاصی به گور میبخشد که باعث میشود مخاطبان با داستان او همدلی کنند. اما فیلم، با وجود توانایی بیل، به او زمان کافی برای حضور در صحنه نمیدهد و تهدید او علیه ثور (با بازی کریس همسورث) و جین فاستر (با بازی ناتالی پورتمن) خنثی میشود.
۱. کانگ فاتح (Kang the Conqueror) از فیلم Ant-Man & The Wasp: Quantumania
کانگ فاتح در فیلم مرد مورچهای و زنبورک: شیدایی کوانتومی بهعنوان یک شخصیت قدرتمند و ترسناک معرفی میشود که جاهطلبیهای تاریکی برای تسخیر جهانها در خطوط زمانی مختلف در سراسر مولتیورس دارد. او که در قلمرو کوانتومی گرفتار شده، تلاش میکند تا کره زمانی (Time Sphere) خود را بازسازی کند تا فرار کرده و جاهطلبیهایش را عملی سازد. مسیر او زمانی باز میشود که اسکات لنگ، کسی لنگ (با بازی کاترین نیوتون)، هنک پیم و جنت ون داین (با بازی میشل فایفر) بهطور تصادفی به قلمرو کوانتومی منتقل میشوند.
بهعنوان اولین معرفی بزرگ کانگ به مخاطبان، جاناتان میجرز با اجرای قدرتمند و ترسناک خود حضور چشمگیری به شخصیت کانگ میبخشد. کانگ بهعنوان دشمن اصلی در حماسه مولتیورس دنیای سینمایی مارول مطرح شده بود و مخاطبان برای دیدن تهدید بزرگ بعدی علیه انتقامجویان جدید هیجانزده بودند. با این حال، علیرغم این زمینهسازی دقیق، شکست او توسط خانواده انت من بیش از حد ساده به نظر میرسد، بهویژه برای کسی که قرار است یک تهدید در سطح مولتیورس باشد.
منبع: Collider
source