پس از اینکه باب اسفنجی و پاتریک در حیاط خانه خود کمپ میکنند، اختاپوس به تمسخر آنها میپردازد و و تکتک کارهایی که این دو نفر انجام میدهند را به سخره میگیرد. اما رفته رفته مشخص میشود باب و پاتریک حق داشتند و اگر در حین کمپ کردن قوانین رعایت نشود خطرهای بزرگی به همراه است؛ خطرهایی نظیر حمله خرس و کرگدن دریایی.
قسمت ۱۷ از فصل سوم سریال SpongeBob SquarePants روایتگر دو داستان به شدت کلاسیک است که با ثبت نمره ۹.۰ از ۱۰ در وبسایت IMDB خود را ثابت کرده است. این اپیزود از دو بخش با نامهای Krabby Land و The Camping Episode تشکیل میشود که در هر دو آنها حق با باب اسفنجی است، اما آقای خرچنگ و اختاپوس با نادیده گرفتن این توصیهها خود را به خطر میاندازند و دردسرهای بزرگی ایجاد میکنند.
بخش اول که Krabby Land نام دارد، با اولین روز تابستان همزمان است. باب اسفنجی که به شدت برای شروع تابستان هیجانزده شده پیش آقای خرچنگ میرود و نقشههای وی را جویا میشود. آقای خرچنگ هم درست مثل همیشه به دنبال راههای جدیدی برای پول درآوردن است و به همین خاطر برای تابستان و بچهها نقشههای هوشمندانهای کشیده. او تصمیم میگیرد یک شهربازی به نام شهربازی خرچنگی (Krabby Land) به وجود آورد و بچهها را به سمت آن جذب کند. اما خب او درست مانند همیشه خساست به خرج میدهد و بدترین وسایل بازی را برای بچهها فراهم میآورد.
بچهها هم که از این شهربازی ناامید شدهاند قصد خروج میکنند، منتها فکر جدیدی به سر آقای خرچنگ میزند. او یک سری دفتر نقاشی و سرگرمیهای دیگر به آنها میدهد و اظهار میکند اگر این کارها را به اتمام برسانند میتوانند دلقک خرچنگی را ببینند. در ادامه او به دنبال شمردن پولهای خود میرود و باب اسفنجی را مسئول نگهداری از بچهها میکند. باب هم کلی بلا سر خود میآورد و شکنجههای مختلف را روی خویش امتحان میکند تا بچهها را بخنداند. اما زمانی که دیگر تحمل دردش تمام شده به پیش آقای خرچنگ میرود و از او میخواهد دلقک خرچنگی را رو کند.
آقای خرچنگ هم که عصبانیت بچهها را دیده بود یک گوجه رنگ شده را روی بینی خود میگذارد و به شکل بیمزهای ادای دلقکها را در میآورد. بچهها هم که دیگر صبر خود را از دست دادهاند حسابی از خجالت دلقک خرچنگی در میآیند و حسابی او را کتک میزنند. در سکانس بعدی متوجه میشویم بچهها پولی که قرار بود به آقای خرچنگ بدهند را به چند گنگستر دادهاند تا حسابی صاحب رستوران خرچنگی را کتک بزنند.
اما در بخش دوم با نام The Camping Episode هم گوش نکردن به حرفهای باب اسفنجی سبب شر میشود. در حالی که باب و پاتریک در حیاط خانه خود کمپ کردهاند اختاپوس آنها را میبیند و به تمسخرشان میپردازد. باب و پاتریک همسایه بداخلاق خود را به این کمپ دعوت میکنند، ولی اختاپوس نمیپذیرد. اما هنگامی که باب و پاتریک دلیل عدم پذیرش این پیشنهاد را رفتار غیر مردانه تلقی میکنند اختاپوس بدون فکر کردن به آنها میپیوندد. ولی اختاپوس باید حسابی حواسش را جمع کند؛ چرا که به گفته باب و پاتریک ممکن است توجه یک خرس دریایی را به سمت خود جلب کنند.
اختاپوس بازهم این دو نفر را مسخره میکند و میگوید چیزی به اسم خرس دریایی وجود ندارد. در ادامه او حسابی سر و صدا میکند تا باب اسفنجی و دوست خنگتر از خودش متوجه اشتباهشان شوند. ولی در همین زمان یک خرس دریایی از راه میرسد و اختاپوس را حسابی کتک میزند. باب و پاتریک که دور خود یک دایره کشیدهاند از دست خرس دریایی مهاجم در امان هستند. اما اختاپوس بازهم به حرفشان گوش نمیدهد و وارد دایره ضد خرس دریایی نمیشود. نتیجه این تصمیم چیزی به غیر از کتک خوردن مجدد نیست تا او بالاخره به حرف دوستانش گوش کند. پس از خروج خرس دریایی باب میگوید آنها خیلی خوش شانس هستند که کرگردن دریایی به سمتشان حمله نکرده. این دفعه که اختاپوس سر عقل آمده با نهایت ترس در مورد چیزهایی که کرگدن دریایی را جذب میکنند میپرسد. پاتریک در پاسخ به این سوال میگوید:«حمله یک خرس دریایی».
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: IMDB
بهترین کالاف دیوتی موبایل پلیر ایران کیه؟ میزگیم با فاطی فایتر
source