داک هادسون یک قهرمان رانندگی پیر و خسته است که ترجیح میدهد تواناییهای خود را زیر کوهی از پشیمانی و حسرت دفن کند. ولی هنگامی که لایتنینگ مککوئین در قسمت اول مجموعه ماشینها بر سر راه وی قرار میگیرد، به این نتیجه میرسد که زمان بیرون آوردن گنج نهان از زیر کوه حسرت فرا رسیده است.
داک هادسون که با لقب کاملتر The Fabulous Hudson Hornet هم شناخته میشود، برخلاف ظاهر خسته و معمولی خود گذشتهای درخشان دارد. او یک زمان قهرمان مسابقات رانندگی بود که پس از یک سانحه دلخراش تصمیم گرفت خود را بازنشسته کند و به عنوان یک دکتر به زندگی خود ادامه دهد. با این حال هنگامی که لایتنینگ مککوئین در انیمیشن Cars 1 از شهر کوچک رادیاتور اسپرینگز سر در میآورد بسیاری از چیزها دست خوش تغییرات میشود؛ تغییراتی که دکتر پیر و مرموز را از لاک دفاعی همیشگی خارج میکند.
نکته حائر اهمیتی که باید پیش از هر چیز دیگری در موردش صحبت کنیم این است که صداگذار داک هادسون یعنی پال نیومن بزرگ در سال ۲۰۰۸ جان خود را از دست داد. شرکت پیکسار هم برای اینکه احترام اسطوره بزرگ سینما را حفظ کند تصمیم گرفت شخصیت Doc Hudson در دنیای انیمیشن را هم فوت شده اعلام نماید. بدین ترتیب و با توجه به آنچه که در انیمیشن Cars 2 میبینیم، هادسون بزرگ پیش از شروع داستان جان خود را از دست داده است.
اما اگر بخواهیم بیشتر در مورد داک هادسون صحبت کنیم باید بدانید که او یکی از بزرگترین ماشینهای مسابقهای تاریخ محسوب میشود. او در زمان اوج خود توانست در سه دوره پیاپی جام پیستون را ببرد و رکورد بیشترین تعداد پیروزی در یک فصل از مسابقات را به نام خود بزند (رکوردی که هیچکس نتوانست آن را جا به جا کند). با این حال در سال ۱۹۵۴ و پس از یک تصادف دلخراش همه چیز برای Doc Hudson تغییر کرد. او در دور پایانی یکی از مسابقات آن سال تصادف شدیدی داشت و برای مدتی نتوانست به مسابقه دادن برگردد.
داک هادسون پس از برطرف شدن مصدومیت دلخراشش به جام پیستون بازگشت تا بتواند جایگاه والای خود را پس بگیرد. اما هنگامی که به پیست مسابقات برگشت هیچ چیز مثل سابق نبود. هادسون اول از همه متوجه از دست دادن محبوبیت خود شد و دید که دیگر هیچکس مانند قبل او را تشویق نمیکند. از طرفی دیگر مسئولین جام پیستون جای او را به یک ماشین تازهکار داده بودند و با توجه به همین موضوع او نمیتوانست به طور مجدد در مسابقات شرکت کند. قهرمان سابق که حسابی از این موضوع ناراحت شده بود تصمیم گرفت که دیگر هیچ وقت پای خود را به این مسابقات نگذارد. علاوه بر این او یک روزنامه از روز تصادف شدید خود هم نگه داشت تا هیچ وقت فراموش نکند که او جانش را برای کسانی به خطر انداخت که ارزش خاصی برای وی قائل نبودند.
قهرمان بزرگ که غرورش زخم بزرگی برداشته بود تصمیم گرفت به شکلی ناگهانی از دنیای مسابقات دور شود و یک زندگی جدید را درست کند. داک هادسون تصمیم گرفت در زندگی جدید خود به پیشه پزشکی بپردازد و به مداوای ماشینهایی برسد که مانند او آسیبهای بزرگی دیدهاند. قهرمان سابق که زندگی باشکوه قبلی را پشت سر گذاشته بود تصمیم گرفت در یک شهر زیبا و پویا به نام رادیاتور اسپرینگز زندگی کند و به پزشک آنجا تبدیل شود. این شهر کوچک تا مدت زیادی حسابی زنده و شلوغ بود؛ اما از یک نقطه به بعد و به خاطر ساخت یک اتوبان جدید از ذهنها فراموش شد. فراموشی در اذهان عمومی به گونهای پیش رفت که تنها چند ده نفر تصمیم گرفتند در شهر قدیمی و کوچک خود باقی بمانند.
داک هادسون هم که با فراموش شدن خو گرفته بود تصمیم گرفت این دفعه ساکنین رادیاتور اسپرینگز را تنها نگذارد و در کنار آنها به یک زندگی خستهکننده ادامه دهد. اما همانطور که همه ما در انیمیشن ماشینها مشاهده کردیم، ورود اتفاقی مککوئین به شهر مورد بحث باعث شد هادسون بزرگ یکبار دیگر شکوه و عظمت خود را به یاد بیاورد و برای اهداف بزرگتری بجنگد. هرچند که او در ابتدا دوست نداشت با مککوئین کار کند، ولی مرور زمان و پی بردن به باورهای جدید کاری کرد که تصمیمات وی تغییر نماید.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Disney.Fandom
source