شرق ایران امروز به نقطه‌ای رسیده که هر روز با مفهوم تازه‌ای از کم‌آبی روبه‌رو می‌شود. شهرهایی که تابستان‌ها با موج گرما و گردوغبار دست‌وپنجه نرم می‌کردند اکنون در زمستان هم با افت ذخایر آبی و کاهش فشار شبکه و محدودیت‌های جدی تأمین روبه‌رو هستند. در نوار شرقی کشور آب مسئله‌ای است که به بقای اقتصادی و اجتماعی گره خورده. هر عددی که از سطح منابع، مخازن و ورودی‌ها منتشر می‌شود نشانه‌ای از سخت‌تر شدن زندگی در این پهنه خشک است.

عیسی بزرگ‌زاده سخنگوی صنعت آب در گفت‌وگو با برنا اعلام کرد: ورودی آب هیرمند به ایران به‌طور قابل‌توجهی کمتر از میزان تعهدشده است.
او گفت: حجم حق‌آبه در سال نرمال باید به حدود ۸۲۰ میلیون مترمکعب برسد و حتی در سال‌های خشک نیز سهم مشخصی برای ایران تعریف شده است.
بزرگ‌زاده افزود: افغانستان در مواضع رسمی، پرداخت حق‌آبه را تأیید می‌کند اما این تعهد در عمل اجرا نشده و همین فاصله میان تعهد و تحویل، شرق کشور را ماه‌به‌ماه با بحران عمیق‌تری مواجه می‌کند.

در سیستان نبود جریان پایدار هیرمند نخستین نشانه‌اش را در تالاب هامون نشان می‌دهد. امروز بخش‌های زیادی از تالاب هامون به پهنه‌های خشک تبدیل شده و کانون‌های گردوغبار دوباره فعال شده‌اند. از زابل تا نیمروز، روزهایی از سال نفس‌کشیدن دشوار می‌شود. کاهش ورودی آب به منطقه زمین را در برابر باد بی‌دفاع گذاشته است و هر باد شدید، روستاها و جاده‌ها را در گردوغبار فرو می‌برد.

زندگی شهری هم زیر فشار است. در زاهدان افت سطح مخازن بارها مدیران آب را به سمت مدیریت ساعتی و روزانه آب رسانی برده. شبکه توان تأمین پایدار در تمام ساعات روز را ندارد. افزایش جمعیت مصرف را بالا برده و ظرفیت انتقال پاسخگوی نیاز فعلی نیست. بسیاری از شهرهای کوچک‌تر سهم روزانه‌شان از آب کمتر از حد معمول است. شبکه در شرق کشور با تکیه بر شرایط خیلی سخت و دشوار اداره می‌شود یعنی هر بار که مصرف بالا می‌رود فشار در برخی نقاط افت می‌کند و بخش پشتیبان وارد مدار می‌شود تا کمبود دیده نشود.

در روستاها وضعیت حتی سخت‌تر است یکی از اهالی روستای تمپ ریگان در گفت‌وگو با برنا می‌گوید روستا هنوز با تانکر آبرسانی می‌شود و فاصله طولانی محل بارگیری آب هزینه و زمان تأمین را بالا برده است. سهم روزانه آب در این روستا به چند ساعت محدود شده و هر اختلال کوچک برنامه زندگی خانواده‌ها را برهم می‌زند. برخی ساکنان می‌گویند ناچارند نیمه‌شب ظرف و مخزن پر کنند تا صبح با کمبود روبه‌رو نشوند. کم‌آبی در این نقطه از سیستان‌وبلوچستان فقط یک مشکل فنی نیست و بلکه بخش قابل‌توجهی از زمان، انرژی و اقتصاد زندگی مردم را مصرف کرده است و شرایط برای مردم بسیار سخت تر و دشوار می کند.

در میان این شرایط کاهش قدرت سفره‌های زیرزمینی حلقه فشار را تنگ‌تر کرده. چاه‌ها در بسیاری نقاط کم‌جان شده‌اند و برداشت بیشتر هم خطر فرونشست را بالا می‌برد. شرق کشور پیش از این هم در فهرست مناطق دارای فرونشست قرار داشت و تداوم افت آبخوان‌ها آینده شهرها و زیرساخت‌ها را تهدید می‌کند. افت سطح آب زیرزمینی در بسیاری دشت‌ها به وضعیتی رسیده که احیای آن سال‌ها زمان می‌برد و بدون ورودی طبیعی امکان‌پذیر نیست.

کشاورزی هم زیر بار این تنگنا خم شده. سطح زیرکشت بسیاری محصولات کم شده و در برخی روستاها زمین‌ها به حال خود رها شده‌اند. کشاورزان که سال‌ها الگوی کشتشان را با هیرمند تنظیم می‌کردند حالا باید هزینه آب را با راه‌های جایگزین تامین کنند راه‌هایی که هم گران است و هم پایدار نیست. کاهش تولید در محصولات دامی و زراعی، اقتصاد محلی را دچار رکود کرده و مهاجرت‌های پراکنده از روستاها را تشدید کرده است.

در این وضعیت نگاه‌ها به برنامه‌های وزارت نیرو دوخته شده. بخشی از طرح‌ها مثل توسعه آب‌شیرین‌کن‌ها و خطوط انتقال در جریان است اما این طرح‌ها هنوز نمی‌توانند جای خالی هیرمند را پر کنند.سخنگوی آب می‌گوید برنامه‌های جبرانی آماده است، اما هیچ‌یک جایگزین جریان طبیعی رودخانه نیست. شرق ایران ساختاری دارد که بخش مهمی از پایداری‌اش به جریان ورودی از مرز شرقی وابسته بوده وقتی این ورودی قطع می‌شود همه اجزای سیستم با سرعت بیشتری فرسوده می‌شوند.

شرق کشور امروز روی خطی باریک از تاب‌آوری حرکت می‌کند مردم با شرایط سخت سازگار شده‌اند اما ظرفیت تحمل محدود است. محدودیت آب، بر سلامت، آموزش، اقتصاد و حتی پیوندهای اجتماعی اثر گذاشته. بسیاری از خانواده‌ها برنامه روزانه‌شان را براساس ساعت توزیع آب تنظیم می‌کنند. این تصویر نمایی روشن از بزرگی بحران است.

آینده شرق ایران به تصمیم‌هایی گره خورده که باید زودتر گرفته شود. بازگشت جریان منظم هیرمند می‌تواند بخشی از فشار را بردارد اما برای پایداری طولانی‌مدت، نیاز به الگوی مصرف جدید، زیرساخت‌های مقاوم و مدیریت یکپارچه منابع است. گزارش حاضر نشان می‌دهد بحران آب در شرق فقط یک رقم نیست. مسأله‌ای انسانی است که از خانه‌ها شروع می‌شود و به مرزهای جغرافیایی ختم می‌شود. هر قدمی که در این زمینه برداشته شود، به کاهش سختی زندگی در یکی از خشک‌ترین پهنه‌های ایران کمک می‌کند.

انتهای پیام/

source

توسط techkhabari.ir