ناامیدی، فروپاشی اخلاقی و فساد تا مغز استخوان تک‌تک خیابان‌های نئو-توکیو؛ انیمه سینمایی آکیرا با حال و هوای سایبرپانکی و دیستوپیایی خود، یکی از عمیق‌ترین و تأثیرگذارترین آثار تاریخ سینما است. شاید این اثر به اندازه انیمه‌های هایائو میازاکی و انیمیشن‌های دیزنی و پیکسار معروف نباشد، اما الهام‌بخش فیلم‌ها و انیمه‌های بزرگی شده است که تا همین امروز هم شاهد ادامه‌دار بودن جریانش هستیم.

انیمه آکیرا که اولین دفعه در سال ۱۹۸۸ روی پرده رفت، یکی از تأثیرگذارترین و مهم‌ترین انیمه‌های سینمایی تاریخ به شمار می‌رود. این اثر بر اساس مانگایی با اسم مشابه ساخته شد که خودش در سال ۱۹۸۲ منتشر شده بود. به عبارتی ساده‌تر، سازندگان انیمه حدود ۶ سال پس از عرضه مانگا منبع، ساخته اقتباسی خود را روانه سینما کردند. اما احتمالا خود کاتسوهیرو اوتومو و دستیاران او در این مسیر، در آن زمان نمی‌دانستند در حال انجام چه کار بزرگی هستند.

داستان انیمه آکیرا در سال ۲۰۱۹ و در یک نسخه سایبرپانکی و دیستوپیایی از شهر توکیو تعریف می‌شود. در مرکز روایت شخصیتی به اسم شوتارو کاندا قرار دارد که خودش رئیس یک باند موتور سواری است. یکی از دوستان قدیمی و دوران کودکی شوتارو که تتسوو شیما نام دارد، در ادامه یک تصادف با کودکی که از قدرت‌های فراطبیعی برخوردار بود، خودش قدرت‌های ذهنی ماورایی به دست می‌آورد. اما این قدرت‌های ذهنی خیلی سریع از تحت کنترل تتسو خارج می‌شوند و کل شهر نئو-توکیو و ساکنین عجیب و غریب آن را به خطر می‌اندازند.

نکته جالب توجهی که در مورد انیمه آکیرا وجود دارد، این است که سازندگان آن، تک‌تک وقایع را به صورت مستقیم از مانگا اصلی وام نمی‌گیرد؛ چرا که تفاوت‌های چشم‌گیری در داستان به وجود می‌آورند. در واقع مانگا Akira در نوع خود بسیار طولانی بود و روند انتشار آن، حدود دو سال پس از اکران انیمه سینمایی هم ادامه پیدا کرد. با توجه به همین موضوع، سازندگان انیمه نتوانستند نیمه دوم داستان مانگا اصلی را پوشش دهند.

انیمه آکیرا آنقدری خوش شانس بود که علاوه بر دریافت تحسین‌های هنری، مورد توجه عموم مردم هم قرار گیرد. بدین ترتیب، با وجود اینکه انیمه مذکور تنها ۵.۷ میلیون دلار بودجه داشت، توانست حدود ۴۹ میلیون دلار در گیشه بفروشد و سود خوبی به شرکت ناشر برساند. اما آنچه که Akira را آنقدر خاص می‌کند فروش خوب آن نیست؛ بلکه تأثیر غیرقابل انکاری است که در داستان‌های سایبرپانکی به وجود ‌آورد. بی‌دلیل نیست بگوییم آثار بزرگی نظیر سه‌گانه ماتریکس، فیلم اینسپشن، انیمه Ghost in the Shell و بازی سایبرپانک ۲۰۷۷ هم بخشی از ایده‌های خود را مدیون Akira هستند.

ولی چه چیزی باعث می‌شود روایت و داستان آکیرا تا این حد عمیق و ماندگار شود؟ همان‌طور که اشاره کردیم داستان در سال ۲۰۱۹ و شهر نئو-توکیو جریان دارد. پس از نابودی شهر توکیو در سال ۱۹۸۸ در جریان جنگ جهانی، شهر نئو-توکیو روی خرابه‌های پایتخت قبلی ژاپن بنا شد. اما این تحول عظیم تغییرات خوبی را با خود به همراه نیاورد. شهر نئو-توکیو به تدریج تا مغز استخوان مسموم شد تا تک‌تک لایه‌های آن توسط فساد، شورش‌های ضددولتی، باندهای خلافکاری سازمان‌یافته و موارد مشابه پر شود.

انیمه آکیرا

انیمه آکیرا سبک داستان‌گویی سایبرپانکی را برای همیشه تغییر داد

در ادامه تصادفی که تتسو تجربه می‌کند و قدرت‌های ماورایی به دست می‌آورد، در یک آزمایشگاه فوق امنیتی دولتی کشف شوکه‌کننده‌ای به عمل می‌آید. قدرت‌های تتسو شباهت عجیب و ترسناکی به آکیر دارد؛ پسری که در سال ۱۹۸۸ باعث نابودی توکیو قدیم شد. در حالی که یک سری افراد نسبت به این تهدید آگاه می‌شوند و سعی دارند تتسو را بکشند، مقامات بالا این موضوع را نادیده می‌گیرند. این بی‌توجهی سبب فرار تتسو می‌گردد و گریز از قفس، فاجعه‌های بیش‌تری را به همراه می‌آورد که فقط خودتان باید آن را تماشا کنید.

تم فروپاشی و بازتولید در انیمه آکیرا یکی از ستون‌های اصلی روایت و جهان‌سازی آن به‌شمار می‌آید؛ مفهومی که نه‌ تنها در سطح داستان، بلکه در ساختار بصری و فلسفی اثر نیز جریان دارد. جهان نئو-توکیو بر ویرانه‌های شهری بنا شده که در گذشته بر اثر انفجاری سهمگین نابود شده بود؛ انفجاری که یادآور هراس جمعی ژاپن از فاجعه‌ی هسته‌ای و پیامدهای آن است. این چرخه‌ی نابودی و بازسازی، استعاره‌ای از تمایل انسان به خلق تمدن از دل آشوب است، هرچند این بازسازی همواره در خطر تکرار همان خطاهای پیشین قرار دارد.

در این میان، شخصیت تتسوو بازتابی از همین تناقض است؛ انسانی که از درون یک نظام بیمار زاده می‌شود و با قدرتی ویرانگر، همان نظام را تهدید می‌کند. او نماد تولدی است که از دل فروپاشی برمی‌خیزد، اما هنوز آلوده به زخم‌های جهان قدیم است. از سوی دیگر، شهر نئو-توکیو نیز تصویری از جامعه‌ای است که می‌کوشد با فناوری و نظم ظاهری، فروپاشی اخلاقی و روحی خود را پنهان کند. آکیرا با تلفیق این عناصر، تصویری پیچیده از چرخه‌ی بی‌پایان ویرانی و تولد دوباره ارائه می‌دهد؛ چرخه‌ای که در آن، امید و فاجعه دو روی یک سکه‌ هستند و پیشرفت انسان، همواره در سایه‌ی خطر فروپاشی معنا می‌یابد.

معرفی بهترین انیمیشن‌های تاریخ: آلیس در سرزمین عجایب

مضمون هویت و تنهایی در دنیای مدرن در انیمه آکیرا به‌ عنوان یکی از لایه‌های عمیق و انسانی اثر، بازتابی از بحران وجودی نسل‌هایی است که در سایه‌ی پیشرفت تکنولوژیک رشد کرده‌اند اما از معنا و پیوند انسانی تهی شده‌اند. نئو-توکیو شهری است غرق در نور، سرعت و صدا؛ اما در پس این جلوه‌های خیره‌کننده، جهانی سرد و بی‌روح پنهان است که در آن انسان‌ها ارتباط واقعی خود را از دست داده‌اند. جوانانی چون کانِدا و تتسوو در میان ماشین‌ها، نئون‌ها و ویرانه‌های تمدن، به دنبال معنا و اثبات خویش می‌گردند؛ جست‌وجویی که اغلب به خشونت، شورش یا فروپاشی ختم می‌شود.

انیمه آکیرا

در Akira، انسان‌ها شاید در اجماع‌ها به تصویر کشیده بشوند، اما آن‌ها درون خود تنها و با هویت‌شان غریبه هستند

تتسوو به‌ویژه نماد بحران هویت است؛ فردی که میان ضعف و قدرت، میان انسان بودن و خدا شدن، سرگردان است. او در تلاش برای رهایی از احساس حقارت و وابستگی، به نیرویی تبدیل می‌شود که حتی خودش توان درک آن را ندارد. این تنهایی درونی، که در تضاد با ازدحام و شلوغی بیرونی شهر قرار دارد، آینه‌ای از روح زمانه است؛ دورانی که در آن فناوری و قدرت جایگزین روابط انسانی شده‌اند. آکیرا با نگاهی بی‌رحمانه اما واقع‌گرایانه، نشان می‌دهد که پیشرفت ظاهری تمدن الزاماً به رشد درونی انسان منجر نمی‌شود. در دنیایی که هویت‌ها در میان دود و نئون گم شده‌اند، تنها چیزی که باقی می‌ماند، حس عمیق تنهایی انسان مدرن است؛ تنهایی‌ای که نه از نبود دیگران، بلکه از فاصله‌ی رو‌به‌گسترش میان انسان و خویشتن ناشی می‌شود.

نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاه‌های خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.

منبع: Akira.fandom


اعترافات جنجالی یوتیوبرهای فارسی؛ میزگیم با بیگزموگ

Loading

source

توسط techkhabari.ir