وقتی که انیمیشن باب اسفنجی شلوار مکعبی (SpongeBob SquarePants) در تاریخ ۱ می ۱۹۹۹ (۱۱ اردیبهشت ۱۳۷۸) برای اولینبار از شبکه نیکلودئون پخش شد، هیچ نشانهای وجود نداشت که روزی این عنوان به پدیدهای جهانی در فرهنگ عامه تبدیل شود.
در آن زمان، ماجراجوییهای زیرآبی یک اسفنج همیشه شاد، به خوبی در کنار دیگر کارتونهای پرهیاهوی نیکلودئون در دهه ۹۰ و اوایل ۲۰۰۰ مثل زندگی مدرن روکو (Rocko’s Modern Life)، ماجراهای رن و استیمپی (The Ren & Stimpy Show)، سگهای آبی (The Angry Beavers)، گربه سگ (CatDog)، مهاجم زیم (Invader Zim) و اوووه!!! هیولاهای واقعی (Aaahh!!! Real Monsters) جای میگرفت.
احتمالاً هیچکدام از این برنامهها برایتان آشنا نیست، مگر اینکه متعلق به نسل خاصی باشید. با این حال، ۲۵ سال پس از اولین پخش، انیمیشن باب اسفنجی شلوار مکعبی به سطحی از شهرت و شناخت رسیده که میتوان آن را همتراز با نمادهای فرهنگی بزرگی چون میکیماوس، لونی تونز و هلوکیتی دانست. نهتنها این مجموعه و شخصیتهایش برای همه شناخته شده هستند، بلکه حالا جذابتر و محبوبتر از همیشه به نظر میرسند.

کودکان و نوجوانان با استفاده از محصولات این فرنچایز علایق خود را به نمایش میگذارند
انیمیشن باب اسفنجی شلوار مکعبی در نقطهای منحصربهفرد میان فرهنگ عامه (pop culture) دیجیتال و دنیای واقعی قرار گرفته است. بر اساس پایگاه داده آهنگهای Genius، شخصیتهای باب اسفنجی تاکنون صدها بار در متن آهنگهای هیپهاپ ذکر شدهاند. همین شخصیتها در فرهنگ اینترنتی هم با موجی پیوسته از میمها و گیفها حضور پررنگی داشتهاند.
در این مدت، باب اسفنجی جایگاه ثابتی در دنیای مد و هنر هم داشته است. از طراحیهای مربوط به این شخصیت میتوانیم به مجموعه محدود سال ۲۰۱۳ با برند Ice Cream متعلق به فارل ویلیامز، مجموعه ۲۰۱۴ از Moschino و همکاری با برندهای کفش ورزشی مثل ونس (۲۰۱۸)، نایکی (۲۰۱۹) و پوما (۲۰۲۳) اشاره کنیم. همچنین در سال ۲۰۲۱ هنرمند و طراح تجسمی Louis De Guzman همراه با ستاره رگیتون یعنی J Balvin مجموعهای از آثار هنری، لباس و لوازم خانگی با تم باب اسفنجی را طراحی کردند.
همین امسال هم برند Supreme کتهای مسابقهای و پیراهنهایی با طرح باب اسفنجی عرضه کرد؛ برند طراحی و مد Cactus Plant Flea Market و فروشگاه Uniqlo هم مجموعه مخصوص خودشان را روانه بازار کردند؛ درست مثل Stella McCartney که برای خط تولید لباس کودکانش مجموعهای با محوریت باب اسفنجی ارائه داد. تمام اینها یک اسفنج زرد و ماجراجوییهای دریایی بامزهاش را به الهامی برای فرهنگ عامه و یک برند جهانی قدرتمند با ارزشی بالغ بر ۱۶ میلیارد دلار تبدیل کرده است.
یک تیشرت زرد بزرگ به موضوعی داغ برای بزرگسالان تبدیل میشود

محبوبیت باب اسفنجی از مرزهای سن و سال گذشته است
پم کافمن، رئیس و مدیرعامل بخش بازارهای بینالمللی، محصولات مصرفی جهانی و تجربههای شرکت پارامونت، در سال ۱۹۹۷ به عنوان معاون بازاریابی و تبلیغات به شبکه نیکلودئون پیوست. او از نزدیک شاهد بود که وقتی انیمیشن باب اسفنجی شلوار مکعبی در سال ۱۹۹۹ روی آنتن رفت، در ابتدا با واکنشی نسبتاً سرد مواجه شد.
کافمن در این مورد گفت: «نتایج این مجموعه معمولی بود. آن زمان دورهای بود که میشد یک برنامه را بدون داشتن آمار تماشای فوقالعاده ادامه داد. این موضوع به برنامهها فرصت میداد تا رشد کنند و جا بیافتند». در ادامه به سراغ فصلهای ۳ و ۴ میرویم؛ زمانی که اوضاع شروع به تغییر کرد.
وینسنت والر، تهیهکننده اجرایی مجموعه انیمیشنی باب اسفنجی شلوار مکعبی، ابتدا در سال ۲۰۰۰ به عنوان نویسنده به این برنامه پیوست. او عادت داشت شخصیتهای برنامههایی که رویشان کار میکرد را نقاشی کند و آنها را در اماکن عمومی، روی صورتحساب رستورانها و جاهای مشابه بگذارد. وقتی او همزمان با فصل سوم انیمیشن در شهر شانگهای بود، یک نقاشی از باب اسفنجی را به یک کودک داد، با این تصور که آن کودک نمیداند این شخصیت کیست.
والر میگوید: «او به نقاشی نگاه کرد، شروع به جیغ کشیدن نمود و به داخل یک ساختمان دوید. بعداً فهمیدم که او به زبان چینی فریاد میزده: باب اسفنجی کوچولو! باب اسفنجی کوچولو! سپس ۱۵ بچه دیگر از آن ساختمان بیرون آمدند و من فقط آنجا ایستاده بودم و برای بچهها این طرحها را میکشیدم.»
کافمن در ایالات متحده، تماسهایی را از طرف هواداران دریافت میکرد که درخواست محصولات مرتبط داشتند. در آن زمان، او رهبری یک کسب و کار کوچک محصولات مصرفی را بر عهده داشت که موفقیت آن بر پایه انیمیشن راگرتز (Rugrats) شکل گرفته بود. به زودی، مخاطبان خواستار کالاهایی با محوریت یک اسفنج خاص شدند؛ تقاضایی که کافمن میگوید هیچ تضمینی برای موفقیت آن وجود نداشت.
آن کودک به نقاشی نگاه کرد، شروع به جیغ کشیدن نمود و به داخل یک ساختمان دوید. او به زبان چینی فریاد میزد: باب اسفنجی کوچولو! باب اسفنجی کوچولو!
کافمن توضیح میدهد: «هر برنامهای که موفق است، الزاماً قابل تولید محصول و عرضه در بازار مصرفی نیست. دو مورد از بزرگترین برنامههای تاریخ شبکه نیکلودئون، والدین نسبتاً عجیب و غریب (The Fairly OddParents) و هی آرنولد! (!Hey Arnold) هستند؛ اما هیچیک از آنها هرگز به محصولات مصرفی تبدیل نشدند.»
در آن زمان، کافمن تصور نمیکرد که برنامهای مثل باب اسفنجی به اسباببازی تبدیل شود؛ زیرا با الگوی کلاسیک بازی آن زمان همخوانی نداشت؛ الگویی که بیشتر به سمت بازیهای تعاملی و ویدیویی مثل پوکیمون، RoboSapien و Beyblade و یا عروسکهای مد روز مثل Bratz و My Scene Barbies گرایش داشت.
اولین محصول مرتبط با انیمیشن باب اسفنجی شلوار مکعبی، یک تیشرت زرد روشن با تصویر صورت باب اسفنجی بود. نکته جالب این است که این تیشرت در فروشگاه Hot Topic عرضه شد؛ فروشگاهی که بیشتر به خاطر کالاهای گاتیک و غیر رایج شناخته میشود. کافمن میگوید انتخاب Hot Topic به جای یک فروشگاه مناسب کودکان، عمدی بود؛ زیرا آنها متوجه شده بودند که والدین و کودکان اغلب برنامه را با هم تماشا میکنند و میزان چنین مشاهدهای بسیار بالا بود.
اینکه انیمیشن باب اسفنجی برای گروههای مختلف جذاب باشد، با برنامه انجام شده بود. مارک چکارِلی، تهیهکننده اجرایی مجموعه باب اسفنجی شلوار مکعبی که در سال ۲۰۱۰ به عنوان نویسنده و طراح به برنامه پیوست، میگوید هدف اصلی در اتاق نویسندگان، خنداندن یکدیگر بود. او توضیح داد: «ما در واقع کارتونهایی میسازیم که برای بزرگسالانی که هنوز هم دوست دارند کارتون ببینند، مناسب هستند.»
غرق شدن در مُد و هنر

فارل ویلیامز در مراسم رونمایی از مجموعه محدود «باب اسفنجی × ICECREAM»
زادگاه زیرآبی باب اسفنجی یعنی دنیای بیکینی باتم، تا حد زیادی از پیشینه خالق برنامه یعنی استیون هیلنبرگ (Stephen Hillenburg)، به عنوان یک زیستشناس دریایی الهام گرفته شده بود. نگاه او به زندگی دریایی، از زیباییشناسی هاوایی قدیمی بیکینی باتم گرفته تا گروه شخصیتهای رنگارنگ برنامه، بسیار سبکپردازی شده بود.
مارک چکارِلی میگوید: «هر یک از شخصیتها واقعاً به خوبی تعریف شده و به نوعی منحصربهفرد هستند. اگر به بسیاری از برنامهها نگاه کنید، آنها یک سبک هنری مشخص دارند که در آن همه شخصیتها نوعی نسخه متفاوت از همان شخصیت به نظر میرسند. اما در انیمیشن باب اسفنجی، هر شخصیت با توجه به هویت خودش طراحی شده است. فکر میکنم این باعث میشود که شخصیتها واقعیتر و پرجزئیاتتر از بسیاری از برنامههای دیگر به نظر برسند.»
این تمرکز بر خلاقیت بیحد و مرز، یکی از دلایل محبوبیت این مجموعه در میان طرفداران مُد و فرهنگ است. پس از آن که فارل ویلیامز با نیکلودئون تماس برقرار کرد و مجموعه محدود سال ۲۰۱۳ برای برند Ice Cream او شکل گرفت، این نقطه تبدیل به لحظه آغاز همکاریهای پیوسته در صنعت مُد و فراتر از آن شد. سال گذشته، برند ایکس باکس (Xbox) یک کنسول با طراحی سفارشی عرضه کرد. حتی اداره پست ایالات متحده هم با انتشار مجموعهای از تمبرهای باب اسفنجی وارد این هیجان شد. کافمن میگوید: «از باب اسفنجی یاد گرفتیم که لازم نیست آنقدر نسبت به یک شخصیت، حساس باشیم. این امکان وجود دارد که هر شخصیتی را به سبکهای هنری مختلف منتقل کرد.»
به گفته کافمن، با وجود این که داراییهای معنوی باب اسفنجی بسیار انعطافپذیر هستند، آنها همچنان تعداد زیادی از پیشنهادها را رد میکنند. برخی از این بایدها و نبایدها، از جمله عدم همکاری با رستورانهای دریایی، توسط خالق برنامه تعیین شده بود که در سال ۲۰۱۸ بر اثر عوارض بیماری Lou Gehrig (اسکلروز جانبی آمیوتروفیک) درگذشت. کافمن اشاره کرده که حفظ اصالت شخصیت، برای هیلنبرگ بسیار مهم بوده است. هرچند این موضوع ممکن است کمی کلیشهای به نظر برسد، اما برای کافمن و تیمش حیاتی است که برنامه، جوهرهای که هیلنبرگ خلق کرده بود را حفظ کند.
فقط انرژیهای مثبت

تام کنی، صداپیشه باب اسفنجی در سمت راست به همراه استیون هیلنبرگ، خالق این مجموعه
در قلب انیمیشن باب اسفنجی شلوار مکعبی، مثبتاندیشی بیوقفه شخصیت باب قرار دارد. شخصیتهای فرعی و روابط منحصربهفردشان با باب اسفنجی، با وجود طنز غیرمعمول برنامه، به آن قابل ارتباط بودن میبخشند. پایهای که هیلنبرگ گذاشت، حتی با گسترش این مجموعه به پارکهای تفریحی، رستورانها، برادوی و فراتر از آن، همچنان محور اصلی است.
رمزی نایتو، رئیس انیمیشن پارامونت و نیکلودئون میگوید: «ماهیت خوب باب اسفنجی همان چیزیست که جذبکننده است. جهان و جامعهای که این انیمیشن خلق کرده یعنی بیکینی باتم، آینهای از دنیای خود ماست و شاید حتی آینهای شادتر و بازیگوشتر از دنیای ما باشد. این به ما اجازه میدهد تا نگاهی دروننگر داشته باشیم و لذت زندگی را ببینیم.»
شاید همین یکی از دلایلی باشد که برند باب اسفنجی، نسل به نسل همچنان با مخاطبان ارتباط برقرار میکند. برای کودکان، هیچ کمبودی از رفتارهای احمقانه و خندهدار وجود ندارد که آنها را سرگرم کند؛ اما برای مخاطبان بزرگتر، وجود چنین شخصیت همیشه شاد و بامزهای در دنیای واقعی که اغلب اصلاً شاد و بامزه به نظر نمیرسد، نکتهای ارزشمند است.
کافمن میگوید: «در تحقیقاتی که از مردم انجام شد، بارها و بارها شنیده میشد که آنها باب اسفنجی را خیلی دوست دارند و این شخصیت باعث شادیشان میشود. هدف ما همیشه این بوده که باب اسفنجی را به شکلی تجربهمحور در جهان ارائه کنیم تا مردم احساس شادی و سرگرمی کنند. استراتژی ما ادامه دادن به خلق تجربههایی بود که مردم بتوانند بخشی از آنها باشند.»
در نهایت باید گفت، باب اسفنجی شلوار مکعبی بیش از یک برنامه کارتونی ساده است؛ این اسفنج زرد با مثبتاندیشی بیپایان و شخصیت منحصربهفردش توانسته پلی میان نسلها، فرهنگهای مختلف و حتی دنیای مُد و هنر ایجاد کند. موفقیت طولانی مدت آن نهتنها ناشی از طنز ناب و جذابیت شخصیتهاست، بلکه به دلیل خلاقیت بیحد و مرز، استراتژیهای هوشمندانه در بازاریابی و حفظ جوهره اصیل اثر هیلنبرگ است. انیمیشن باب اسفنجی با ترکیب شادی، نوآوری و تجربههای همهجانبه، به نمادی جهانی تبدیل شده که مخاطبان کوچک و بزرگ را همزمان سرگرم و الهامبخش خود میکند.
نظر شما درمورد تاثیر باب اسفنجی بر دنیای حال حاضر چیست؟ دیدگاه خود را از طریق کامنت با تیم بازار و دیگران به اشتراک بگذارید.
منبع: Fastcompany
سیندرلا تا لیمو عسلی؛ میزگیم و دوبله فان با سارا جامعی
source