به گزارش گلونی، از زمانی که سرآوا به عنوان اولین صندوق سرمایه‌گذاری خطرپذیر در ایران شروع به کار کرد تا زمانی که اسنپ و دیجی‌کالا کمی جان گرفتند، مسیر طولانی و دشواری در اکوسیستم استارتاپی کشور طی شده است. این مسیر پر فراز و نشیب، با چالش‌های متعددی همراه بوده که از جمله مهم‌ترین آنها، بحران نیروی انسانی و شرایط نامساعد اقتصادی در دوران جنگ است.

معضل مهاجرت نخبگان در دوران قبل از جنگ

قبل از شروع جنگ، استارتاپ‌ها با مشکلی اساسی به نام مهاجرت نیروی انسانی مواجه بودند. بسیاری از برنامه‌نویسان و متخصصان فناوری، به محض کسب چند سال سابقه کاری مفید، فرصت‌های شغلی بهتر در خارج از کشور پیدا کرده و مهاجرت می‌کردند. این پدیده نه تنها برای کسب‌وکارهای فناوری بلکه برای کل اقتصاد کشور آسیب‌زا بود. اما در بین استارتاپ‌ها، این مشکل جدی‌تر و اثرگذارتر بود چرا که نیروی انسانی متخصص، سرمایه اصلی این کسب‌وکارها به حساب می‌آید.

وضعیت بغرنج پس از جنگ؛ تشدید مشکلات اقتصادی و روانی

با شروع جنگ و شرایط سخت ناشی از آن، مشکلات پیشین نه تنها حل نشد، بلکه پیچیده‌تر شد. اگرچه در دوران جنگ، حس همدلی و ایران‌دوستی بین مردم بیشتر شد و بسیاری از شهروندان احساس مسئولیت جمعی بیشتری داشتند، اما واقعیت‌های اقتصادی و بازار نمی‌توانستند صرفاً با احساسات بهبود یابند.

ما صدای موشک‌ها و انفجارها را به وضوح شنیدیم و نمی‌توان انکار کرد که این اتفاقات ترس، استرس و نگرانی شدیدی در دل مردم ایجاد کرده است. بسیاری از ما بارها لرزیدیم، عصبانی شدیم و احساس درماندگی داشتیم. رسانه‌ها بارها تلاش کردند این مسائل را کم‌اهمیت جلوه دهند اما «بازار» و وضعیت اقتصادی، سخت‌تر و واقعی‌تر از هر چیزی این شرایط را نشان داد.

سقوط بازار بورس و تغییر جهت سرمایه‌گذاری به کالاهای اساسی

وضعیت قرمز بازار بورس در دوران پس از جنگ برای همه روشن بود. به دنبال کاهش اعتماد عمومی به بازارهای مالی، حجم معاملات و سرمایه‌گذاری به سمت بازار کالاهای اساسی تغییر جهت داد. در چنین شرایطی، سرمایه‌گذاران کمتر ریسک می‌کردند و طبیعتاً کسی تمایلی به سرمایه‌گذاری روی کسب‌وکارهای نوپا و استارتاپ‌ها نداشت.

این واقعیت، به ویژه برای استارتاپ‌هایی که تازه در مرحله نفوذ به بازارهای جدید بودند یا قصد معرفی محصول یا خدمت تازه‌ای داشتند، دشواری مضاعفی ایجاد کرد. عدم قطعیت‌های اقتصادی و سیاسی موجود، فضای کسب‌وکار را مبهم‌تر کرده و راه رشد را برای این کسب‌وکارها ناهموارتر کرده است.

تحلیل استراتژیک: افزایش عدم قطعیت محیط کسب‌وکار

نگاهی استراتژیک به شرایط موجود نشان می‌دهد که میزان عدم قطعیت محیط کسب‌وکار نسبت به قبل بسیار بیشتر شده است. این عدم قطعیت، باعث شده تا برنامه‌ریزی‌های دقیق و سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت سخت‌تر شود. کسب‌وکارها، به خصوص استارتاپ‌های خرد و نوپا، با چالش بزرگی مواجه شده‌اند که ممکن است منجر به کاهش سرعت رشد، توقف پروژه‌ها و حتی تعطیلی برخی از آنها شود.

حفظ آرامش مدیران کسب‌وکار؛ کلید عبور از بحران

شاید در این شرایط دشوار، مهم‌ترین راهکار برای مدیران کسب‌وکارهای خرد و استارتاپ‌ها، حفظ آرامش فردی باشد. گرچه حفظ آرامش در زمان‌هایی که چک‌ها پاس نشده و حقوق پرسنل عقب افتاده، کاری بسیار سخت است، اما استرس و تنش‌های بیش از حد می‌تواند وضعیت را بدتر کند.

محیط کاری پرتنش و پر استرس، منجر به کاهش انگیزه و کارایی کارکنان می‌شود و حتی ممکن است نیروهای ارزشمند را از دست بدهید. به یاد داشته باشید که کارکنان شما نیز در این شرایط سخت به اندازه کافی تحت فشار هستند و نیاز به حمایت، مهربانی و همدلی دارند.

مهربانی و همدلی؛ سرمایه انسانی را حفظ کنیم

در دوران پساجنگ، بهتر است قدری مهربانی و عطوفت به خرج داد و سعی کنیم فضای کاری را انسانی‌تر کنیم. تقویت روحیه تیمی، حمایت عاطفی از کارکنان و مدیریت تعارض‌ها با رویکردی مثبت می‌تواند به حفظ نیروی انسانی ارزشمند کمک کند و به تدریج از بحران‌های موجود عبور کرد.

جمع‌بندی

اکوسیستم استارتاپی ایران، از اولین روزهای شکل‌گیری تاکنون مسیر دشواری را طی کرده است. معضل مهاجرت نیروی انسانی، شرایط نامساعد اقتصادی و بحران‌های سیاسی و امنیتی، همگی موانعی بر سر راه رشد این کسب‌وکارها بوده‌اند. اکنون که جنگ بار مشکلات را سنگین‌تر کرده، تنها راه عبور موفقیت‌آمیز از این شرایط، حفظ آرامش و مدیریت درست منابع انسانی است.

با وجود همه سختی‌ها، باید به آینده امیدوار بود و با خرد جمعی، راهکارهای نوآورانه و همکاری نزدیک، روزهای بهتری را برای استارتاپ‌های ایران رقم زد.

source

توسط techkhabari.ir