متخصصان بر این باورند که چنین اضطرابی میتواند به چرخهای پیچیده تبدیل شود که گذشته، حال و آینده را درهم میآمیزد و فرد را در دام تفکری بیپایان گرفتار میکند. اگرچه برخی تصور میکنند که این افکار راهی برای آمادهسازی یا یافتن راهکار است، پژوهشها نشان میدهند که نشخوار فکریِ مداوم تأثیرات منفی قابلتوجهی بر سلامت روان و جسم دارد و ریسک ابتلا به اختلالات مرتبط با استرس را افزایش میدهد.
پیامدهای عصبی و جسمانی تفکر افراطی
دکتر وینایا وی. بانداری، متخصص مغز و اعصاب و اختلالات عصبی-عضلانی، در گفتوگو با HT Lifestyle به تشریح ارتباط میان تفکر بیشازحد و استرس پرداخت و هشدار داد که این عادت میتواند علائم بیماریهای جسمی را تقلید و مرز بین سلامت روان و جسم را مخدوش کند.
به گفته وی، فعالیت بیشازحد نواحی خاصی از مغز مانند قشر پیشانی، قشر کمربندی قدامی و سیستم لیمبیک (مسئول پردازش هیجانات، تمرکز و استرس) در اثر تفکر مداوم، مغز را در حالت هوشیاری دائمی نگه میدارد و مانع استراحت یا تفکر شفاف میشود.

این فرآیند نهتنها کارکردهای شناختی مانند تمرکز را کاهش میدهد، بلکه تأثیرات مخربی بر جسم برجای میگذارد؛ ازجمله اختلال در گوارش و تضعیف سیستم ایمنی. دکتر بانداری توضیح میدهد: «تفکر افراطی، حتی در نبود خطر واقعی، واکنش استرس بدن را فعال میکند. این امر موجب افزایش سطح کورتیزول (هورمون استرس)، اختلال در بازیابی بدن پس از استرس، افزایش ضربان قلب و فشار خون میشود. پیامدهای این تغییرات شامل اختلال خواب، کاهش ایمنی، کندی هضم و خستگی مزمن است.»
راهکارهای مدیریت تفکر بیشازحد
اگرچه ممکن است تفکر مداوم فرد را در چرخهای از افکار منفی غرق کند، اما راههای مؤثری برای مقابله با آن وجود دارد. درمان شناختی-رفتاری (CBT) یکی از ابزارهای کارآمد است که با شناسایی الگوهای فکری ناسالم، راهکارهای عملی برای اصلاح آنها ارائه میدهد.
راهبردهای تکمیلی شامل:
• تمرینهای ذهنآگاهی و تنفس عمیق
• ثبت نوشتاری نگرانیها برای تخلیه بار ذهنی
• محدودکردن زمان استفاده از صفحهنمایش (بهویژه پیش از خواب)
• فعالیت بدنی منظم برای تنظیم استرس
• مشورت با درمانگر یا پزشک در صورت نیاز
درنهایت، اگرچه تفکر بیشازحد در صورت تداوم میتواند فرساینده باشد، اما با بهرهگیری از حمایتهای تخصصی و ابزارهای مناسب، امکان مدیریت مؤثر آن وجود دارد.
source