سریال Squid Game ساخته‌ی هوانگ دونگ-هیوک پس از انتشار در نتفلیکس در سال ۲۰۲۱ به پدیده‌ای جهانی تبدیل شد. این سریال روایت زندگی افرادی درمانده است که در رقابت مرموز و مرگباری گرفتار می‌شوند. داستان‌پردازی، بازیگری و شخصیت‌پردازی این مجموعه مورد تحسین گسترده‌ی منتقدان قرار گرفت و به یکی از مهم‌ترین موفقیت‌های نتفلیکس بدل شد.

فصل دوم سریال که در ۲۶ دسامبر پخش می‌شود، هرچند به اندازه‌ی فصل اول تحسین‌برانگیز نبوده، اما همچنان یکی از پرگفت‌وگوترین سریال‌های این روزهاست. Squid Game تاریک‌ترین زوایای روان انسان را به چالش می‌کشد؛ قرار دادن افراد در موقعیت‌های مرگ یا زندگی، بدترین وجهه‌های بشر را رو می‌کند. در این مطلب مجله بازار، نفرت‌انگیزترین شخصیت‌های سریال را مرور می‌کنیم؛ از طراحان اصلی بازی گرفته تا بی‌رحم‌ترین و فریبکارترین شرکت‌کنندگان.

۸ تا از بازیکنان منفور و بحث‌برانگیز سریال Squid Game را بشناسید

 ۱۰. هان می‌نیُ (فصل ۱)

حضور هان می‌نیُ در این فهرست به روشنی سایر شخصیت‌ها نیست، اما در نهایت، ماهیت فرصت‌طلب و خودخواه او باعث می‌شود سخت بتوان او را دوست داشت. هرچند تماشای او لذت‌بخش است، نوسانات رفتاری‌اش بین زنی آسیب‌دیده و درمانده تا فردی فریبکار و خودمحور، ترکیبی خطرناک می‌سازد.

هان می‌نیُ استاد سوءاستفاده‌ی احساسی است

او که بوضوح از زندگی پرمشقتی گذشته، از این گذشته‌اش برای پیشبرد اهدافش بهره می‌برد؛ با دستکاری احساسی دیگران و استفاده از جذابیت جنسی‌اش به هرچه می‌خواهد می‌رسد. او از سرگرم‌کننده‌ترین شخصیت‌های سریال است، اما همین تغییرات مداوم، او را شخصیتی غیرقابل‌اعتماد و ناآرام جلوه می‌دهد.

۹. سون‌نیُ (فصل ۲)

یک شمن روحانی که رفتاری رازآلود و ناآرام دارد. با وجود این، شرکت‌کنندگان ابتدا او را تنها کمی عجیب می‌پندارند، اما خیلی زود درمی‌یابند عجیب‌وغریب بودنش کوچک‌ترین مشکلشان است.

سون‌نیُ از عجیب‌بودن به نفرت‌انگیزی می‌رسد

سون‌نیُ زنی متکبر و خودبزرگ‌بین است؛ چیزی که از پیشینه‌ی او به‌عنوان شمنی مشهور نشأت می‌گیرد. او با تکیه بر همین جایگاه، دیگران را متقاعد می‌کند که قدرت‌های ماورایی دارد و با این حقه، دیگران را فریب می‌دهد و کنترل می‌کند. وقتی با کسانی روبه‌رو می‌شود که زیر بارش نمی‌روند، زبان به ناسزا و نفرین می‌گشاید و حتی مرگشان را آرزو می‌کند.

۸. ایم جونگ-ده (فصل ۲)

ایم جونگ-ده نمونه‌ی دیگری از ورشکستگی اخلاقی در بازی است. او همیشه دیگران را تشویق می‌کند که رأی بدهند و در بازی بمانند، چون مصمم است به هر قیمتی جایزه را ببرد.

ایم جونگ-ده برده‌ی طمع است

برای او هیچ مقدار پولی کافی نیست و همیشه بیشتر می‌خواهد. وقتی پای رقابت به میان می‌آید، کوچک‌ترین اهمیتی به جان انسان‌ها نمی‌دهد و همواره خودش را برتر می‌بیند. بیرون از بازی هم فردی خشن و گستاخ است و بی‌درنگ هرکس را که مانعش شود، از میان برمی‌دارد.

۷. چو سانگ-وو (فصل ۱)

در ابتدا به‌عنوان دوست صمیمی دوران کودکی گی‌هون معرفی می‌شود. چو سانگ-وو شخصیتی خوش‌برخورد دارد، با دیگر بازیکنان دوست می‌شود و به‌عنوان همراهی قابل‌اعتماد شناخته می‌شود.

وفاداری چو سانگ-وو خیلی زود رنگ می‌بازد

اما خیلی طول نمی‌کشد که رنگ واقعی‌اش آشکار شود. هرچه فشار بازی بیشتر می‌شود، او سریعاً دوستانش را به‌خاطر پیشرفت خودش قربانی می‌کند. تکان‌دهنده‌ترین خیانتش جایی است که دوستش، علی (که محبوب تماشاگران بود) را فریب می‌دهد تا تیله‌هایش را تحویل دهد؛ خیانتی که به باخت و در نهایت مرگ علی ختم می‌شود.

۶. نام-گیو (فصل ۲)

از همان ابتدا، این مروج سابق کلاب شخصیتی ناخوشایند است. او که به مواد مخدر وابسته است و چاپلوسی «تَناس» را می‌کند، چهره‌ای سراسر آزاردهنده دارد. او بازیکنان را تحقیر و تهدید می‌کند و خیلی زود به خشونت متوسل می‌شود.

بهترین شخصیت‌های فصل سوم سریال Squid Game چه کسانی بودند؟

هرچه جلوتر می‌رویم، نام‌گیو نفرت‌انگیزتر می‌شود

با وجود آنکه هیچ‌گاه دوست‌داشتنی نیست، پس از مرگ «تَناس» اوضاع وخیم‌تر می‌شود. چهره‌ی خشن و خوی وحشیانه‌اش کاملاً آشکار می‌شود و دیگر راهی برای گفت‌وگو با او وجود ندارد.

۵. کاپیتان پارک (فصل ۲)

کاپیتان پارک شخصیتی است که در ادامه‌ی سریال وارد می‌شود؛ ظاهراً او جان «جون‌هو» را نجات می‌دهد. او خود را به‌عنوان ماهیگیر و کاپیتان ساده‌ای معرفی می‌کند که نقشی در بازی ندارد و از سوی تیم جون‌هو استخدام می‌شود تا در یافتن جزیره‌ی Squid Game کمکشان کند.

کاپیتان پارک چیزی فراتر از ظاهرش است

شبی یکی از اعضای تیم می‌بیند که پارک با پهپاد دستکاری می‌کند، احتمالاً در حال نصب ردیاب است. وقتی این فریب لو می‌رود، پارک فوراً مرد را می‌کشد و جسدش را به دریا می‌اندازد تا راز او برملا نشود. این افشاگری نشان می‌دهد پارک با مدیر بازی همکاری می‌کند و جون‌هو را فقط برای کنترلش نجات داده است. احتمالاً او همان کسی است که اطلاعات پیشرفت تیم را لو داده و با فریب‌دادن نگهبانان، تله‌ای مرگبار برای یکی از اعضا ترتیب داده است.

۴. جانگ دوک-سو (فصل ۱)

در فصل اول، جانگ دوک-سو بی‌رقیب‌ترین بازیکن بی‌رحم و نفرت‌انگیز است. گانگستری که هیچ ارزشی برای جان انسان قائل نیست و با قلدری و زور، مسیرش را در بازی باز می‌کند و مرگ و ویرانی به‌جا می‌گذارد.

جانگ دوک-سو هیچ‌گاه پشیمان نمی‌شود

در سراسر بازی، دوک-سو بی‌محابا به خشونت و رفتار وحشیانه متوسل می‌شود و هرچه پیش می‌رود، این خشونت شدت می‌گیرد. بی‌تردید او یکی از سیاه‌ترین چهره‌های سریال است.

۳. هوانگ این-هو (مرد نقاب‌دار/او یونگ-ایل) (فصل‌های ۱ و ۲)

وقتی در فصل دوم با شرکت‌کنندگان جدید آشنا می‌شویم، مرد نقاب‌دار که خود را او یونگ-ایل معرفی می‌کند، به‌عنوان یکی از رقابتی‌ترین و خوش‌قلب‌ترین بازیکنان شناخته می‌شود. او با گی‌هون متحد می‌شود و داستان قابل‌قبولی از چگونگی حضورش در بازی ارائه می‌دهد.

نقد فصل سوم سریال Squid Game؛ پارت دوم | آیا همه چیز تمام شد؟

اما هویت واقعی او چیز دیگری است

او درواقع همان هوانگ این-هو، مدیر اصلی بازی است؛ مردی که مسئول مرگ و رنج هزاران نفر است. او چهره‌ی واقعی‌اش را ماهرانه پنهان می‌کند تا اینکه «جونگ-به» او را در حال کشتن مردی در یکی از بازی‌ها می‌بیند. اگرچه جونگ-به به او مشکوک می‌شود، اما این قتل را بخشی از قواعد بازی می‌داند و همچنان به او اعتماد می‌کند. با این‌حال، در پایان داستان، این‌هو به‌طور ناگهانی به رفقایش خیانت می‌کند و آن‌ها را از پشت هدف گلوله قرار می‌دهد.

۲. وی‌آی‌پی‌ها (فصل ۱)

وی‌آی‌پی‌ها که در فصل اول معرفی شدند، گروهی از ثروتمندان فاسدند که از دور بازی را تماشا می‌کنند تا برای سرگرمی و قمار پول خرج کنند. برای آن‌ها شرکت‌کنندگان چیزی جز کالا نیستند که باید روی نتایج مرگبار بازی‌شان شرط‌بندی کرد.

بدون وی‌آی‌پی‌ها، احتمالاً Squid Game اصلاً وجود نداشت

وی‌آی‌پی‌ها نقشی کلیدی در بقای بازی دارند و مهم‌ترین دلیل ادامه‌ی این رقابت وحشیانه‌اند. این چهره‌های نمادین طمع، فساد و زوال اخلاقی به‌خوبی نشان می‌دهند که گناه اصلی نه فقط بر گردن سازنده‌ی بازی، بلکه بر گردن همین بینندگان بیمار هم هست.

۱. اوه ایل‌نام (بازیکن ۰۰۱) (فصل ۱)

عنوان نفرت‌انگیزترین شخصیت حقاً باید به اوه ایل‌نام برسد. طراح اصلی این بازی بیمارگونه، کسی که باعث رنج و مرگ هزاران نفر شد؛ فقط برای تفریح خودش. او با بی‌رحمی حیرت‌انگیزش هیچ نشانه‌ای از همدلی ندارد. توجیه او درباره‌ی «آزمایش ماهیت انسان» کوچک‌ترین تأثیری در پاک‌کردن ننگی که به بار آورده ندارد.

او همه‌ی ما را فریب داد

ایل‌نام در ابتدا به‌عنوان پیرمردی آسیب‌پذیر و دلسوز معرفی شد تا همذات‌پنداری تماشاگران را برانگیزد؛ اما وقتی حقیقت آشکار می‌شود، نفرت از او چند برابر می‌شود.

حرف آخر

Squid Game فقط یک سریال هیجانی نبود که آدم‌ها را به جان هم بیندازد تا برای چند میلیارد وون بجنگند؛ این نمایش بزرگ‌ترین آینه‌ای بود که به ما نشان داد انسان وقتی تحت فشار مطلق قرار بگیرد، چطور می‌تواند از هر خط قرمزی عبور کند. چه کسی فکرش را می‌کرد پیرمردی که دل همه را سوزاند، در نهایت همان مغزی باشد که پشت همه‌ی جنایت‌ها پنهان شده بود؟ یا اینکه کسانی که فقط پول تماشا می‌دهند، از خون آدم‌های زنده لذت ببرند؟

شاید همین تضادهاست که Squid Game را این‌قدر ماندگار کرده است؛ ترکیبی از امید و خیانت، نیاز و طمع، خشونت و بازی. تو فکر می‌کنی در دنیای واقعی اگر در همین بازی بودی، چه انتخابی می‌کردی؟

منبع: Movieweb


Loading


تگ ها
بازی مرکب سریال


source

توسط techkhabari.ir