اعظم کیانافراز، مدیر انتشارات افراز به ایسنا گفت: قرار بود مجموعه آثار آقای رضا براهنی و یدالله رویایی در انتشارات افراز منتشر شود. این کتابها در زمینه شعر، تئوری، داستان و مقالات ادبی هستند. در سال ۱۳۹۴ ترجمه براهنی از کتاب «پلی بر رودخانه درینا» (نوشته ایوو آندریچ) اولین کتابی بود که از براهنی ثبت کردیم، در آن زمان ابلاغیه آمد و ما بعد از اصلاح ثبت کردیم و با تصور اینکه بعد از اصلاحیه مجوزش صادر میشود، حتی فایل متن و جلد را هم برای چاپ نهایی کردیم، اما همچنان بلاتکلیف مانده است و هنوز مجوز انتشار ندارد. این در حالی است که همین رمان سه چهار سال بعد در نشری، با ترجمه دیگری منتشر شده است. در سال ۱۳۹۶ مجموعه شعر «اسماعیل» و نیز «ضلالله» را ثبت کردیم که همچنان بلاتکلیف است. مجموعه داستان منتشرنشده براهنی با عنوان «قابله سرزمین من و قصههای دیگر» را نیز در سال ۱۳۹۷ ثبت کردیم، اما غیرقابل انتشار اعلام شد. مجموعه مقالات رضا براهنی درباره «قصهنویسان ایران» هم بلاتکلیف است. و نیز سفرنامههایش.
او با بیان اینکه این کتابها حتی در مقاطع زمانی مختلف ثبت شدهاند تا شانس مجددی برای کسب مجوز داشته باشند، ادامه داد: «پدران و پسران و قصههای دیگر» براهنی به عنوان مجموعه داستانهای منتشرنشده او هم از کتابهایی است که همچنان بلاتکلیف است. همچنین قرار بود «مجموعه کامل اشعار رضا براهنی» را منتشر کنیم اما زمانی که پاسخی برای دریافت مجوز کتابهایش نگرفتیم، دست نگه داشتیم، آخرین بار سال گذشته کتابهای براهنی را ثبت کردیم که بهمن ۱۴۰۳ غیرمجاز شدند؛ «مسافر موقت دنیا»، «پدران و پسران و قصههای دیگر» و «درباره قصهنویسان ایرانی»، این سه عنوان را هم یک بار سال ۹۸ ثبت کردیم.
این ناشر با بیان اینکه درباره کتابهای یدالله رویایی نیز وضعیت به همین صورت است، اظهار کرد: رویایی هم مجموعه شعرهای جدید خود را به ما سپرده بود؛ «پدیدهای من از ناپدید میآیند» برای بار دوم در سال ۱۴۰۱ ثبت شد و یکبار هم قبلتر، مجموعه شعر «روز مجنون» و یک کتاب تئوری در مورد شعر حجم با عنوان «فنومنولوژی شعر حجم» را سال ۱۳۹۶ ثبت کردیم، کتاب «دفترهای شسته» را سال ۱۳۹۸ ثبت کردیم که به هیچکدام از این کارها مجوز ندادهاند و بلاتکلیف هستند. البته برخی از این کتابها را تعلیق و غیرمجاز اعلام کردند و برخی هم بیجواب ماندهاند.
او درباره اینکه آیا پیگیر پاسخگویی مسئولان مربوط در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بودهاند یا نه، بیان کرد: در هر دورهای که این کتابها را ثبت کردیم، پیگیر هم شدیم، اما پاسخی نگرفتیم. هربار که پیگیری کردیم گفتهاند «فعلا نمیشود مجوز داد»، «الان نمیشود به این کتابها مجوز داد» و… . مجموعه شعر و داستان بهگونهای است که میتوان نظری نسبت به آنها داد، مثلا بررس بگوید فلان قسمت اینطور است و میشود اینطور باشد؛ بهنظر میرسد با کلیت این کتابها یا با اسامی مشکل وجود دارد. این دیگر تأخیر ساده اداری یا سختگیری سلیقهای نیست. در این وضعیت به جای پاسداری از فرهنگ، آثار را پشت درهای بسته نگه میدارند.
کیانافراز سپس با اشاره به کارهای قاضی ربیحاوی، داستاننویس و نمایشنامهنویس توضیح داد: «لبخند مریم» رمانی از ربیحاوی است که نخستینبار در سال ۱۳۸۹ ثبت و غیرمجاز شد. این رمان را برای بار دوم در سال ۱۳۹۸ ثبت کردیم. رمان دیگری از ربیحاوی با عنوان «چهار فصل ایرانی» را هم در سال ۱۳۹۸ ثبت کردیم و یا نمایشنامه دیگری از او با عنوان «زیر آوار عشق» را در سال ۱۳۹۲ ثبت کردیم. هیچکدام از این کارها مجوز نگرفت که ما بتوانیم ادامه کارهایشان را ثبت کرده و به نتیجهای برسانیم.
او با بیان اینکه مجموعهای از آثار چهرههای یادشده نزد انتشارات افراز است و مخاطبان بسیاری منتظر کتابهای آنها هستند، گفت: آقای براهنی و رویایی جزء شاعران معاصر مطرح و تأثیرگذار در نسل خود هستند و آقای ربیحاوی هم داستاننویس مطرحی است که آثار زیادی دارد و بههرحال نسل بعد، منتظر کارهای جدید این چهرههاست، اما متأسفانه در دهه اخیر شرایط بهگونهای پیش رفته است که ارشاد پاسخ شفافی به ما نداده که بدانیم مشکل از کجاست. هیچ پاسخ درست و شفافی به ما ندادهاند که بتوانیم پاسخ مخاطب خود را که پیگیر آثار این بزرگان است، بدهیم زیرا آن زمان اعلام کرده بودیم که کتابهایی از این شاعران و نویسندگان در دست انتشار است. زمانیکه آقای براهنی و رویایی در قید حیات بودند کارهایشان را در اختیار ما قرار داده بودند و امید داشتند که منتشر میشود، الان که از دنیا رفتهاند مسئولیت سنگینی بر دوش ماست که باید بتوانیم این کار مهم را به سرانجام برسانیم، و این آثار را به دست نسل بعد برسانیم. امیدواریم تغییر رویهای صورت بگیرد و بشود کار این عزیزان مجوز بگیرد تا میراث ادبی این بزرگان پیش از فراموشی در دسترس نسلهای بعدی قرار گیرد و کتابها به دست مخاطبان و علاقهمندانش برسد.
کیانافراز با تأکید بر اینکه این کتابها محتوای ادبی دارند و خط قرمزی را هم رد نکردهاند، گفت: در مسئله سانسور و صدور مجوز همیشه سلیقهای برخورد میشود، اما بهنظر درباره این عزیزان حتی بحث سلیقه هم مطرح نیست، انگار کتابها کلا به بررسی هم نمیرسد و همچنان در چرخهای از بلاتکلیفی گرفتار شده و بلاتکلیف ماندهاند و انگار ارشاد نمیداند چه کار کند. ای کاش تا وقتی رویایی و براهنی زنده بودند، کارهایشان منتشر میشد و به دستشان میرسید. البته این مشکل فقط به براهنی، رویایی و ربیحاوی محدود نیست و در دهههای اخیر آثار بسیاری در پیچ و خم گرفتن مجوز نشر و برخوردهای سلیقهای گیر کردهاند.
او همچنین با اشاره به مجموعه شعر خودش که با عنوان «معطل هوا» موفق به کسب مجوز نشده است، گفت: مجموعه شعر من را کلا غیرمجاز و تعلیق کردهاند. مگر میشود مجموعهای ۴۰ -۵۰ شعر داشته باشد و همه مشکل سانسور داشته باشند؟ نهایت مثلا سه چهار شعر از نظرشان مساله دارد، بگویند اینها حذف یا میتوانند بگویند فلان کلمه تغییر داده شود یا حذف شود، مثل بسیاری از کتابها ابلاغیه صادر شود، اما در اردیبهشت همین امسال کل مجموعه را غیرمجاز و تعلیق کردهاند. امیدوارم اوضاع بهتر شود.
کیانافراز در پایان یادآور شد: ما در عصری زندگی میکنیم که مخاطبان بهراحتی و با یک کلیک دسترسی بسیاری به اطلاعات دارند، سانسور طنزی بیش نیست، آن هم با نسل جوان امروزی که بسیار آگاهتر و مطالبهگرتر از نسلهای پیش از خود است، و از طرفی تیراژ کتاب هم نهایت ۳۰۰ نسخه شده است و فکر نمیکنم به جامعه آسیبی برساند، حتی بهنظرم انتشار کتابهای این بزرگان میتواند به بسامان کردن اوضاع نابسامان و آشفته کتاب کمک کند. نکته مهم این است دیگر آن زمانی که برای انتشار یک کتاب محدودیتهای بسیاری وجود داشت و نویسنده و مترجم منتظر مجوز ارشاد بودند گذشته است. در حال حاضر میتوانند کتابها را به شکلی چاپ کنند، یا به ناشرانی که خارج از کشور فعالیت دارند بسپارند، امکان نشر دیجیتال هست و… اما ما دلایلی داریم که میخواهیم کتابها به شکل رسمی منتشر شوند، و در چرخه نشر، ناشر، موزع و کتابفروش قرار گیرند، وگرنه میشود خیلی کارها کرد.
انتهای پیام
∎