اگر از طرفداران انیمیشن محبوب باب اسفنجی ( SpongeBob SquarePants) باشید، خاطرات زیادی از دوران بچگی و تماشای آن دارید و ممکن است همچنان نیز آن را دنبال کنید. دلایل زیادی پشت موفقیت بی چون و چرا و ماندگار این انیمیشن است که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به تاثیر فرهنگی و همچنین درس‌های ارزشمند به کودکان در زمینه‌های مختلف اشاره کرد.

مقاله پیش رو از سایت «wehavekids» داستان جالبی از زبان نویسنده حکایت می‌کند. داستانی طنزآمیز و انتقادی از یک مادر که پیش از بچه‌دار شدن، تصمیم گرفته بود اجازه ندهد فرزندانش کارتون باب اسفنجی را تماشا کنند. دلیل او برای این تصمیم، شنیدن داستان‌های عجیب از همکارانش درباره این برنامه بود؛ مخصوصا یکی از داستان‌ها که تاثیر زیادی روی او گذاشته. یکی از دوستانش، تماسی از معلم فرزندش دریافت کرده بود، زیرا آن کودک سر کلاس درباره «P.O.O.P.» صحبت کرده بود، که به نظر معلم، بی‌ادبانه و نامناسب می‌آمد. اما در واقع، این کلمه مخفف شعار رستوران Krusty Krab است: People Order Our Patties (مردم به ما سفارش برگر می‌دهند).

نویسنده با شنیدن این ماجرا، به شکلی طنز و اغراق شده تصمیم گرفت که اجازه ندهد فرزندانش این کارتون را ببینند، چون حتی شوخی‌ها و اصطلاحات بی‌خطر آن ممکن است باعث سوءتفاهم‌هایی در محیط‌های رسمی مثل مدرسه شوند. او می‌گوید دخترش بارها و بارها از او درخواست کرده بود که SpongeBob SquarePants را تماشا کند، اما او همیشه قاطعانه مخالفت می‌کرد. تا این‌ که یک روز دخترش به خاطر سرماخوردگی در خانه مانده بود و از مادرش خواست که کنارش روی تخت دراز بکشد و تلویزیون تماشا کنند.

تاریک‌ترین تئوری‌های باب اسفنجی | آقای خرچنگ روح خود را فروخته است

تلویزیونی که در اتاق مادر بود دستگاه ضبط برنامه  نداشت، بنابراین مجبور شدند چیزی که در همان لحظه پخش می‌شد و قابل انتخاب یا عقب‌بردن نبود را تماشا کنند. در آن لحظه نویسنده بسیار نگران بود که مبادا باب اسفنجی به طور ناخواسته جلوی دخترش پخش شود. او با حالتی طنز تعریف می‌کند که از قضا تنها برنامه‌ای که در آن لحظه از تلویزیون پخش می‌شد، همان شخصیت زرد و «شرور» (از دید نویسنده) یعنی باب‌اسفنجی بود. در این لحظه دخترش، که صورتش از تب سرخ شده و بینی‌اش گرفته بود، با صدایی گرفته و ملتمسانه گفت: «لطفا مامان… باعث می‌شه حالم بهتر بشه.»

باب اسفنجی

نویسنده گفت که نمی‌توانسته در برابر این خواهش مقاومت کند. بنابراین در کنار دخترش دراز کشیده و برای اولین‌بار یک قسمت از SpongeBob SquarePants را تماشا کرده. این تجربه آغاز تغییری مهم در دیدگاه نویسنده نسبت به این کارتون محسوب می‌شود. او درباره این تجربه گفت: «آنقدرها هم که تصور می‌کردم بد نبود. اگرچه شوخی‌های آن سطحی و صدای خنده باب اسفنجی آزار دهنده بود و از طرفی پاتریک کاملا احمقانه رفتار می‌کرد، اما در مجموع این کارتون بی ضرر بوده و خطر خاصی نداشته است. نویسنده در ادامه گفت که از آن لحظه به بعد، باب اسفنجی تبدیل به بخشی دائمی از زندگی خانوادگی‌شان تبدیل شد. با این روایت جالب از نویسنده مقاله، اکنون سراغ درس‌های ارزشمندی می‌رویم که باب اسفنجی به بچه ها می‌آموزد.

۱. هیچ‌گاه تسلیم نشوید

یکی از بخش‌های پرتکرار و آموزنده سریال باب اسفنجی شلوار مکعبی، تلاش‌های مکرر باب برای گرفتن گواهینامه قایق‌رانی در مدرسه رانندگی خانم پاف است. با وجود اینکه باب هر بار در آزمون رد می‌شود، ناامید نمی‌گردد و دفعه بعد روحیه‌ای شاد دوباره تلاش می‌کند. نویسنده تلاش‌های باب اسفنجی را تحسین کردره و تاکید دارد که این رفتار او نمونه‌ای از ضرب‌المثل معروف «اگر در ابتدا موفق نشدی، دوباره و دوباره تلاش کن» است.

۲. دوستان بسیار مهم هستند

باب اسفنجی همیشه پیوند خود را با دوستان نزدیکش مانند پاتریک و سندی حفظ کرده است. روابط بین این شخصیت‌ها بسیار واقعی و ملموس طراحی شده‌: آن‌ها با هم بازی می‌کنند، خوش می‌گذرانند، رازهایشان را در میان می‌گذارند و گاهی دچار اختلاف و دعوا می‌شوند، اما در نهایت مثل دوستان واقعی، همیشه آشتی می‌کنند. بنابراین، انتقال طیف عظیمی احساسات و تعاملات انسانی تنها در مدت‌ زمان کوتاه ۱۱ دقیقه‌ای هر قسمت، دستاوردی قابل توجه است.

بررسی تاثیرات فرهنگی باب اسفنجی؛ سفری عمیق به دنیای بیکینی باتم

۳. هیچ شغلی بی‌ارزش نیست

می‌دانید که باب اسفنجی در رستوران کراستی کرَب مشغول به کار است؛ جایی که او با اشتیاق همبرگر درست می‌کند. دست کاری که شاید از نظر دیگران ساده یا کم‌اهمیت باشد، اما او آن را با جدیت، عشق و تعهد انجام می‌دهد. این بخش از ماجرا به کودکان می‌آموزد که هر کاری، صرف‌نظر از جایگاه یا ظاهرش، اگر با وجدان کاری، اشتیاق واقعی و احترام به دیگران انجام شود می‌تواند ارزشمند باشد.

۴. سخت تلاش کنید

با وجود اینکه باب‌اسفنجی در ظاهر شغلی ساده به عنوان آشپز در رستوران کراستی کرب دارد، اما آن را با شور و اشتیاق زیادی انجام می‌دهد. او همیشه به‌موقع سر کار می‌رود، وظایفش را با بهترین کیفیت انجام داده و سعی می‌کند به همکارانش کمک کرده و رئیس از او راضی باشد. این بخش به کودکان یاد می‌دهد که مهم نیست شغل شما چقدر ساده یا پیش‌ پا افتاده به نظر برسد، اگر با تلاش تعهد وآن را انجام دهید، برایتان لذت‌بخش خواهد بود.

باب اسفنجی

۵. همسایه خوبی باشید

حتی اگر همسایه‌تان شما را دوست ندارد، با او رفتار خوبی داشته باشید. . در کارتون باب‌ اسفنجی، همسایه‌ او، اختاپوس اغلب از او متنفر است و رفتار تندی با او دارد. با این حال، باب‌ اسفنجی بارها تلاش کرده به او کمک کند و رفتاری دوستانه نشان دهد.

البته گاهی اوقات این کمک‌ها نتیجه‌ معکوس داشته‌اند؛ مثلا باب‌اسفنجی ندانسته در برنامه استعداد‌یابی اختاپوس خودش را در مرکز توجه قرار داد، یا مانع فروش خانه‌اش شد و حتی یک بار خانه‌اش را کاملا خراب کرد. با وجود این اشتباهات، نیت او همیشه خوب بوده و نشان می‌دهد که حتی در شرایط سخت هم می‌توان مهربان و دلسوز بود. این یعنی خوبی کردن به دیگران، حتی وقتی آن‌ها قدردان نیستند، نشانه‌ یک شخصیت قوی و شایسته است.

اشتباهات یا سوءتفاهم‌های باب‌ا سفنجی باعث نمی‌شود او «همسایه‌ خوبی» نباشد. با وجود اینکه اختاپوس اغلب از دست باب‌ اسفنجی عصبی می‌شود، باب او را تشویق می‌کند تا از لحظات کوچک زندگی لذت ببرد. او به همسایه‌اش کمک می‌کند تا کمی از سخت‌گیری‌ها و جدیت‌هایش فاصله بگیرد و آسوده‌تر زندگی کند.

۶. از چیزهای کوچک در زندگی لذت ببرید

باب‌ اسفنجی از ساده‌ترین چیزهای زندگی لذت می‌برد و همین ویژگی او را دوست‌داشتنی و الهام‌بخش می‌کند. او برای شاد بودن نیازی به وسایل گران‌قیمت، بازی‌های ویدیویی یا اسباب‌بازی‌های پیشرفته ندارد. خانه‌اش ساده است، اوقات فراغتش را با دوستانش می‌گذراند و از فعالیت‌هایی مثل حباب‌بازی، صید عروس دریایی، کمپ زدن یا حتی بازی درون جعبه‌ها لذت می‌برد.

او درگیر خواستن‌های بی‌پایان نیست؛ با آنچه در اختیار دارد خوشحال است. از تخیلش استفاده می‌کند و از هر لحظه‌ی زندگی‌اش بهره می‌برد. این رویکرد ساده و شاد به زندگی، پیامی آموزنده برای کودکان دارد: شادی واقعی در لحظه زندگی کردن و لذت بردن از چیزهای کوچک است.

۷. کمک به دیگران را فراموش نکنید

باب اسفنجی

باب اسفنجی بیش از حد مشتاق کمک‌ کردن به دیگران بوده و این ویژگی گاهی باعث می‌شود وارد ماجراهای هیجان‌انگیزی شود. در یک قسمت از سریال، باب سعی می‌کند کاری مفید برای کسی انجام دهد، اما همه‌چیز به‌شکلی خنده‌دار برعکس پیش می‌رود و او در نهایت تلاش می‌کند اوضاع را درست کند.

۸. شادی واقعی را در زندگی پیدا کنید

همه ما دوست داریم فرزندان‌مان در آینده انسان‌ی شاد و متعادل باشد. چه چیزی بهتر از این‌که آن‌ها چیزی را که دوست دارند پیدا کنند و وقت‌شان را صرف همان کنند؟ شادی باب اسفنجی در آشپزی‌کردن در رستوران کراستی‌ کراب خلاصه می‌شود و در اوقات فراغتش هم با شکار عروس‌های دریایی خوش می‌گذراند. این یعنی سریال دو مثال روشن از این‌ که دنبال‌کردن علایق چطور می‌تواند انسان را شاد کند، پیش‌روی مخاطبان می‌گذارد.

۹. سعی کنید عمیقا خوشحال باشید

فرقی ندارد زندگی چه چالشی جلوی باب قرار دهد، او همیشه راهی پیدا می‌کند تا خوشحال باشد. لحظات ناراحتی‌اش معمولا کوتاه‌مدت است. ممکن است رئیسش عصبانی شده و سرش داد بزند، همسایه‌اش او را نادیده بگیرد یا بهترین دوستش از او دلخور شود. اما در پایان هر قسمت، همیشه آن لبخند دندان خرگوشی‌اش را می‌بینیم.

تاریک‌ترین تئوری‌های باب اسفنجی | شخصیت‌های داستان نماد هفت گناه کبیره هستند؟

منبع: Wehavekids


بزرگ‌ترین یوتیوبر کالاف دیوتی ایران کیه؟ میزگیم با ملیکا دیوتی

Loading

source

توسط techkhabari.ir