غذا خوردن همیشه یکی از اصول پایه داستانی مجموعه باب اسفنجی است و تقریبا همه آن‌ها خوردن را دوست دارند. منتها در برخی مواقع منطق عجیب قصه بر کلیت ماجرا تاثیر منفی می‌گذارد و باعث می‌شود آن‌ها به جای غذا، همدیگر را ببلعند.

همان‌طور که همه ما می‌دانیم، سریال SpongeBob SquarePants بخشی از جذابیت‌های خود را به بی‌منطق بودن مدیون است. در شهر بیکینی باتم قوانین فیزیک حرفی برای گفتن ندارند و تنها مرز موجود، به ذهن نویسندگان مربوط می‌شود. آن‌ها هم که مشکلی برای رد شدن از این مرزها نداشتند، قوانین منطق و فیزیک را همیشه زیر پا می‌گذارند تا لحظات جذابی برای طرفداران ایجاد کنند؛ حتی اگر این لحظات جذاب به معنای خوردن شخصیت‌ها توسط یکدیگر باشند.

تماشای ویدیویی بزرگ‌ترین یوتیوبر کالاف دیوتی ایران کیه؟ میزگیم با ملیکا دیوتی

البته که مجموعه باب اسفنجی جایگاه خاصی برای خشونت قائل نیست و با توجه به مخاطبین هدفش، همیشه ملایمت را حفظ می‌کند. اما این موضوع هم باعث نمی‌شود که شخصیت‌ها به صورت اتفاقی یا عمدی، سر از معده یکدیگر در بیاورند. ولی موضوع این است که هیچ یک از ما از رخ دادن این اتفاقات ناراحت نمی‌شویم و می‌دانیم که شخصیت‌ها همیشه راهی برای خروج از شرایط بحرانی پیدا می‌کنند. شما می‌توانید در ادامه یک کلیپ ۱۰ دقیقه‌ای از SpongeBob SquarePants مشاهده کنید که در طی آن، شخصیت‌های داستان مشغول بلعیدن یکدیگر هستند:

برای مشاهده ویدیوهای بیشتر از آثار مختلف می‌توانید به بخش «ویدیو مگ» مراجعه کنید
همان‌طور که مشاهده کردید، شخصیت‌های دنیای باب اسفنجی ممکن است به هر دلیل خنده‌داری هم که شده سر از معده یکدیگر درآورند. برای مثال، سکانس اولی که در ویدیو مذکور مشاهده کردید، Squidtastic Voyage نام دارد. در این اپیزود، سندی به لطف فناوری کوچک‌سازی موفق می‌شود باب اسفنجی و پاتریک را کوچک کند. منتها از شانس بدش، باب و پاتریک از معده اختاپوس بدبخت در می‌آورد. اختاپوس هم که در حالت عادی چشم دیدن این دو نفر را ندارد، حالا باید آن‌ها را در حال شلوغ کردن در معده خود تحمل کند.

باب اسفنجی

پلانکتون از ترس اینکه توسط پرل خورده شود، برای یک مدت طولانی از خانه هم بیرون نمی‌رود

تماشا کنید: اختاپوس به بزرگ‌ترین موسیقی‌دان دنیا تبدیل می‌شود

در یکی دیگر از سکانس‌های ویدیوی باب اسفنجی هم می‌توان قسمتی از اپیزود One Coarse Meal را مشاهده کرد. در این اپیزود، داستان به ترس پلانکتون از نهنگ‌ها و به خصوص پرل، دختر آقای خرچنگ، می‌پردازد. اجداد و خانواده پلانکتون توسط نهنگ‌ها خورده شده‌اند و او هم می‌ترسد که دچار سرنوشت مشابهی شود. او در یکی از کابوس‌های خود سر از معده پرل در می‌آورد و درون آن، پس از سال‌ها با پدربزرگ و سایر اعضای خانواده‌اش ملاقات می‌کند.

نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاه‌های خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.

منبع: مجله بازار


بزرگ‌ترین یوتیوبر کالاف دیوتی ایران کیه؟ میزگیم با ملیکا دیوتی

Loading

source

توسط techkhabari.ir