در شرایطی که بسیاری از دولتها همچنان با چالشهایی مانند توسعه شهری، کمبود زیرساخت و بحران مسکن دستوپنجه نرم میکنند؛ برخی از میلیاردرهای جهان تصمیم گرفتهاند خود وارد میدان شوند. آنها میخواهند شهرهایی بسازند که نه تنها از فناوریهای نوین بهرهمند باشند، بلکه نمایندهای از آینده زندگی شهری روی زمین (و حتی بیرون از آن) باشند. از بیل گیتس در آریزونا گرفته تا ایلان ماسک در مریخ، پروژههایی در حال شکلگیری هستند که میتوانند آینده شهرنشینی را دگرگون کنند.
اما این شهرهای هوشمند و آیندهنگرانه، چه تأثیری بر سبک زندگی بشر خواهند گذاشت؟ آیا فرصتی برای بهبود زندگی هستند یا نمونهای تازه از تمرکز سرمایه و قدرت در دستان معدود افراد؟
شهر هوشمند بیل گیتس در آریزونا؛ مدرنسازی از پایه
بیل گیتس، بنیانگذار مایکروسافت، با خرید بیش از ۱۰ هزار هکتار زمین در آریزونا، طرح ساخت شهری هوشمند را کلید زده است. این شهر قرار است به زیرساختهای کاملاً دیجیتال، سیستمهای حملونقل خودران، فناوریهای اینترنت اشیا (IoT)، و طراحی مدرن شهری مجهز باشد.
ایدهی اصلی این پروژه، ساخت یک شهر از پایه با رویکرد آیندهنگرانه است؛ شهری که از ابتدا برای پاسخ به نیازهای قرن بیستویکم طراحی شده و در این شهر، فناوری نهتنها یک ابزار، بلکه بستر اصلی زندگی روزمره خواهد بود. گیتس گفته که هدف، ایجاد محیطی با تمرکز بر زندگی پایدار، انرژی پاک و مشارکت اجتماعی هوشمندانه است.
با توجه به موقعیت جغرافیایی آریزونا و دسترسی آسان به منابع طبیعی و خورشیدی، این شهر میتواند به الگویی برای طراحی زیستمحیطی تبدیل شود. با این حال، چالشهایی مانند گرمای شدید، کمبود آب و مقاومت محلیها نیز پیش روی پروژه قرار دارد.
جف بزوس و توسعه شهرهای شرکتی؛ زندگی در قلمرو آمازون
جف بزوس، بنیانگذار آمازون،او مدلی نوین از زندگی شهری را دنبال میکند: شهرهای شرکتی. ایدهای که برگرفته از گذشته صنعتی آمریکاست، اما با رویکردی مدرن. بزوس تلاش دارد تا محیطهایی را طراحی کند که در آن کارکنان آمازون بتوانند هم زندگی کنند و هم کار. ساختار این شهرها یادآور شهرکهای سازمانی قرن بیستم است، اما با رویکردی مدرن و فناورانه. اما با تفاوتهایی اساسی: تمام امکانات زندگی، از خانههای هوشمند تا سیستمهای حملونقل الکترونیکی، در اختیار ساکنان قرار میگیرد. خدمات سلامت، آموزش، و حتی تفریح، همگی از سوی شرکت تأمین میشوند.
منتقدان این مدل را بازگشت به الگوی خطرناک “شهرهای شرکتی” میدانند، جایی که افراد در محیطی زندگی میکنند که کاملاً تحت کنترل یک شرکت است. استقلال فردی، تنوع فرهنگی و آزادی انتخاب در چنین مدلی ممکن است تحت تأثیر قرار بگیرد.
ایلان ماسک، از استاربیس تا مریخ
ایلان ماسک، مدیرعامل SpaceX و Tesla، رویکردی کاملاً متفاوت به شهرسازی دارد. او در تلاش است شهرهایی بسازد که فراتر از مرزهای زمین باشند. پروژهی “استاربیس” در تگزاس، تنها آغاز راه است. این شهر قرار است به مقر اصلی SpaceX تبدیل شود؛ با سکونتگاههای فضانوردان، آزمایشگاههای موشکی و زیرساختهای فناورانه.
هدف نهایی اما ایجاد کلونی انسانی در مریخ است. ماسک معتقد است که آینده بشر باید میانسیارهای باشد. برای رسیدن به این هدف، او در حال توسعه فناوریهایی است که بتوانند شرایط زندگی در مریخ را ممکن کنند: تأمین اکسیژن، انرژی خورشیدی، کشاورزی خودکفا و سیستمهای هوشمند مدیریتی.
گرچه این چشمانداز بلندپروازانه است، اما بسیاری از دانشمندان نسبت به تحقق آن در کوتاهمدت تردید دارند. هزینههای سرسامآور، چالشهای فنی و خطرات زیستی از جمله موانع اصلی هستند. با این حال، کسی نمیتواند شور و انگیزه ماسک را برای گسترش مرزهای بشر نادیده بگیرد.
مارک کوبان و آیندهای محلی در تگزاس
مارک کوبان، سرمایهگذار و مالک تیم دالاس ماوریکس، شهر کوچکی به نام «ماستنگ» را در ایالت تگزاس خریداری کرده است. این شهر تا پیش از خرید کوبان، تنها حدود ۲۳ نفر جمعیت داشت و عمدتاً منطقهای ناشناخته بود.
برخی گزارشها نشان میدهند که او در نظر دارد ماستنگ را به یک پلتفرم آزمایشی برای خدمات شهر هوشمند، انرژی پاک و اقتصاد مبتنی بر تکنولوژی تبدیل کند. او پیشتر در استارتاپهای حوزه انرژی تجدیدپذیر سرمایهگذاری کرده و احتمال دارد این شهر به پایگاهی برای تست این پروژهها بدل شود.
برخی تحلیلگران معتقدند اگر کوبان از این شهر کوچک بهدرستی استفاده کند، میتواند مدل جدیدی برای توسعه شهرهای روستایی در آمریکا ارائه دهد؛ مدلی که توسعه اقتصادی، دیجیتالی شدن و حفظ فرهنگ محلی را به صورت همزمان دنبال میکند.
مارک لور و «تلوسا»: شهری برای عدالت اجتماعی
مارک لور، کارآفرین و مدیر سابق Walmart.com، چشماندازی متفاوت از سایر میلیاردرها دارد. او معتقد است که شهرهای آینده باید بر پایه اصول عدالت اجتماعی و شفافیت اقتصادی بنا شوند. شهر “تلوسا” قرار است مدینه فاضلهای باشد که در آن، مالکیت زمین در اختیار مردم است و افزایش ارزش آن به نفع جامعه مصرف میشود، نه مالکان خاص.
طرح تلوسا شامل سیستمهای حملونقل پاک، فضای سبز گسترده، انرژی خورشیدی، آموزش رایگان، خدمات درمانی فراگیر و مشارکت دموکراتیک در اداره شهر است. هدف لور، ساخت شهری است که به الگویی جهانی در توسعه پایدار و عدالت اجتماعی تبدیل شود. البته برای تحقق چنین آرمانی، چالشهای بسیاری وجود دارد؛ از تأمین مالی گرفته تا جلب مشارکت عمومی. اما آنچه تلوسا را از دیگر پروژهها متمایز میکند، نه فقط فناوری، بلکه جهانبینی پشت آن است.
آینده در دستان کیست؟
شهرهایی که میلیاردرها در حال ساخت آنها هستند، تنها پروژههایی عمرانی نیستند؛ بلکه تجلی نگرش آنها به آینده بشرند. برخی به دنبال پیشرفت فناوریاند، برخی تمرکز بر رفاه اجتماعی دارند و بعضی در پی نجات بشر از زمین.
اما این روند پرسشهایی مهم را هم مطرح میکند: آیا ساخت شهرها توسط افراد فوقثروتمند، فرصتی برای پیشرفت است یا تهدیدی برای مشارکت عمومی؟ آیا این پروژهها برای همگان قابلدسترس خواهند بود یا فقط طبقات خاصی از آن بهره خواهند برد؟ و مهمتر از همه، آیا مسیر توسعه شهری آینده باید فقط از کانال سرمایه خصوصی عبور کند؟
جمعبندی: ساختن یا تصاحب آینده؟
آنچه امروز در حال رخدادن است، صرفاً یک پروژه شهرسازی نیست. میلیاردرها در حال طراحی نسخهای از آیندهاند که در آن فناوری، قدرت و سرمایه در هم تنیده شدهاند. از استاربیس تا تلوسا، هر پروژه نشان از رؤیایی دارد که میخواهد آینده بشر را از نو تعریف کند.
اما برای آنکه این رؤیاها به کابوس تبدیل نشوند، باید به دنبال پاسخگویی، شفافیت و مشارکت عمومی بود. شهرهای آینده میتوانند فرصتی باشند برای بازتعریف سبک زندگی، رفاه و تعامل انسان با طبیعت—اگر و تنها اگر همه در ساخت آن سهیم باشند، نه فقط میلیاردرها.
source