بنیامین نتانیاهو  در حالی به آمریکا رفته است که بحران‌های داخلی اسرائیل، او را در شرایطی دشوار قرار داده است. اما این سفر، فراتر از یک دیدار دیپلماتیک معمولی است. او در تلاش است تا با القای این تصور که ایران در آستانه فروپاشی قرار دارد، ترامپ را متقاعد کند که فشار حداکثری علیه تهران باید از سر گرفته شود. این همان راهبردی است که در سال ۲۰۱۸ برای خروج آمریکا از برجام اجرا کرد. اما شرایط این بار برای خودش پیچیده‌تر شده است؛ او تحت فشار افکار عمومی و جناح‌های راست‌گرای اسرائیل قرار دارد و برای بقای سیاسی‌اش، نیازمند جلب حمایت مالی و تسلیحاتی آمریکاست.

پروژه القای فروپاشی در ایران

در واشنگتن، گروه‌های جنگ‌طلب و برخی تحلیل‌گران ضد ایران، تصویری نادرست از شرایط داخلی ایران ارائه می‌دهند. آن ها مدعی‌اند که قدرت منطقه‌ای ایران به دلیل تحولات اخیر در سوریه و لبنان کاهش یافته است و حزب‌ا… دیگر نمی‌تواند به عنوان متحد تهران نقش تعیین کننده ای در منطقه شامات داشته باشد . همزمان، ادعا می‌شود که تحریم‌های اقتصادی، نارضایتی‌های اجتماعی در داخل ایران را افزایش داده و حاکمیت را به نقطه‌ای رسانده که چاره‌ای جز حرکت به سمت سلاح هسته‌ای ندارد. تاکید بر این روایت  که فشارهای داخلی و خارجی، ایران را در آستانه فروپاشی قرار داده راهبردی است که رژیم صهیونیستی و تحلیل گران و رسانه های وابسته به اسرائیل در پیش گرفته اند.

این تبلیغات که عمدتاً از سوی منابع و مراجع خاص به صورت متواتر مطرح می‌شود با هدف ایجاد ادراکی غلط نسبت به ایران در ذهن سیاست‌گذاران آمریکایی در حال پیگیری است و نتیجه آن می تواند سوق دادن هیئت حاکمه ایالات متحده  به سمت تصمیمات اشتباه باشد. باور به این گزاره که تغییر حاکمیت در ایران نزدیک است، می‌تواند بار دیگر آمریکا را به اتخاذ سیاست‌های پرهزینه و اشتباه وادار کند. تجربه گذشته نشان داده که القای چنین تصورات نادرستی که با واقعیت های جاری کاملا در تضاد است، نه‌تنها ایران را ضعیف نکرده، بلکه باعث افزایش توان اقتصادی، نظامی و سیاسی آن شده است.

بحران داخلی اسرائیل و نیاز نتانیاهو به فرافکنی

یکی از دلایل اصلی که نتانیاهو به چنین فضاسازی‌ای نیاز دارد، بحران داخلی اسرائیل پس از جنگ غزه است. آتش‌بس اخیر با حماس، فشار زیادی بر شخص نتانیاهو که جایگاه سیاسی متزلزلی دارد و همچنین دولت او وارد کرده و احزاب راست‌گرا، وی را به ضعف و عقب‌نشینی متهم می‌کنند. در چنین شرایطی، نتانیاهو می‌داند که برای حفظ جایگاهش، باید تهدیدی بزرگ‌تر از حماس را برجسته کند؛ و چه گزینه‌ای بهتر از ایران؟ او تلاش دارد با نمایش یک ایران متزلزل و در آستانه سقوط، واشنگتن را متقاعد کند که اسرائیل بیش از هر زمان دیگری نیازمند حمایت مالی و تسلیحاتی آمریکا برای وارد کردن ضربات نهایی! به ایران است. پیگیری این راهبرد در حالی است که افکار عمومی اسرائیل نیز پس از جنگ غزه، نسبت به عملکرد او بدبین شده‌اند و او برای بقای سیاسی‌اش، به یک دشمن خارجی نیاز دارد.

آیا واقعا ایران در آستانه فروپاشی است؟

واقعیت‌های میدانی نشان می‌دهد که برخلاف تبلیغات نتانیاهو، ایران نه‌تنها در وضعیت فروپاشی قرار ندارد، بلکه با وجود تحریم‌ها و فشارهای خارجی، توانسته با ایجاد تطبیق و سازگاری در وضعیت سیاسی، اقتصادی و امنیتی خود  در بسیاری از حوزه‌ها حرکت رو به جلوی معناداری داشته باشد و پیشرفت کند. سیاست‌های اقتصادی اخیر ایران که در پاسخ به فشارهای تحریمی در حال پیگیری است و برخی آن را نشانه بحران معرفی می‌کنند، در واقع بخشی از اصلاحات بلندمدت برای مدیریت چالش‌های اقتصادی هستند. ایران توانسته در شرایط دشوار با گسترش ظرفیت‌های تولیدی خود، وابستگی به درآمدهای نفتی را کاهش دهد.

در حوزه نظامی، برخلاف ادعای کاهش قدرت محور مقاومت، ایران همچنان یکی از بازیگران اصلی منطقه محسوب می‌شود. توسعه سامانه‌های موشکی، پهپادی و پدافندی، بازدارندگی استراتژیک ایران را افزایش داده و هرگونه اقدام نظامی علیه آن را بسیار پرهزینه کرده است. درگیری‌های مستقیم و غیرمستقیم میان اسرائیل و متحدان ایران در منطقه به رغم تبلیغات گسترده اسرائیل، نشان داد که ایران در اوج مواجهه با تحریم های همه جانبه موفق شده با ایجاد سازوکارهای دفاعی قابل اتکا وضعیت آفندی و پدافندی خود را برای ایجاد بازدارندگی به صورت کم سابقه ای و با بهره گیری از ظرفیت های بومی توسعه دهد.

روایت‌هایی که جنگ‌طلبان آمریکایی و اسرائیلی درباره ضعف ایران ارائه می‌دهند، در گذشته نیز بارها نادرست از آب درآمده‌اند. آن ها بارها مدعی شده‌اند که فشارهای اقتصادی، ایران را به زانو درآورده و حکومت این کشور در آستانه سقوط قرار دارد، اما گذر زمان نشان داده که این تحلیل‌ها بر اساس داده‌های غیرواقعی و القائات رسانه‌ای بوده است.

نتانیاهو و بازی خطرناک دروغ‌نمایی

نتانیاهو با طرح این ادعا که ایران در حال فروپاشی است، در تلاش است تا ترامپ را متقاعد کند که سیاست فشار حداکثری باید از سر گرفته شود. اما این استراتژی قبلاً امتحان شده و شکست خورده است. خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ قرار بود ایران را به زانو درآورد، اما نتیجه آن، افزایش توان هسته‌ای صلح آمیز، تقویت مقاومت اقتصادی و گسترش نفوذ منطقه‌ای تهران بود.

هدف اصلی نتانیاهو از این فضاسازی، نه امنیت منطقه، بلکه بقای سیاسی خودش است. او که در داخل اسرائیل تحت فشار قرار دارد، برای ادامه حیات سیاسی‌اش نیازمند حمایت‌های آمریکاست. اما خطر این سیاست این جاست که اطلاعات نادرست او و جریان‌های همسو، می‌تواند سیاست‌گذاران آمریکایی را به سمت تصمیم‌گیری‌های اشتباه سوق دهد؛ تصمیماتی که ممکن است منطقه را به درگیری‌های گسترده‌تری بکشاند.

 دروغی برای بقا

نتانیاهو به‌خوبی می‌داند که بقای او در گرو همراهی واشنگتن است. اما مشکل این جاست که اطلاعات نادرستی که او و لابی‌های جنگ‌طلب منتشر می‌کنند، می‌تواند آمریکا را در مسیر اشتباه دیگری قرار دهد. برخلاف ادعاهای مطرح‌شده، ایران همچنان یک قدرت منطقه‌ای مؤثر است که توانایی بازدارندگی موثر و مدیریت بحران‌های داخلی و خارجی را دارد. سیاست‌گذاران آمریکایی باید هوشیار باشند که بار دیگر در دام دروغ‌های نتانیاهو گرفتار نشوند و اجازه ندهند که جاه‌طلبی‌های شخصی او، سیاست‌های ایالات متحده را به سمت یک بحران جدید سوق دهد.

خراسان

source

توسط techkhabari.ir