در داستانهای کامیک بتمن، آنقدر شخصیتهای متنوع و هیجانانگیز وجود دارد که به خودی خود مانند یک جهان بزرگ و مستقل در دنیای دیسی به نظر میرسد. از جمله این شخصیتهای تاثیرگذار میتوان به جیمز گوردون « James Gordon» یا کمیسر گوردون اشاره کرد که همیشه در نقش دوست و متحد بتمن عمل کرده و محبوب دل طرفداران نیز هست. در اکثر نسخههای کامیک، کمیسر گوردون هویت واقعی بتمن را میداند.
این شخصیت توسط بیل فینگر و باب کین خلق شده و برای نخستین بار در شماره ۲۷ از مجموعه کامیکهای کارآگاه در سال ۱۹۳۹ حضور پیدا کرد و معرفی شد. محبوبیت جیمز گودرون در حدی است که همیشه او را در کامیکها، فیلمهای سینمایی و همچنین بازیهای ویدیویی مربوط به بتمن میبینیم.
کاراکتر جیمز گوردون تاکنون در فیلمهای زیادی نظیر سهگانه شوالیه تاریکی به کارگردانی کریستوفر نولان حضور داشته که گری اولدمن نقش او را بازی کرده بود. در فیلم لیگ عدالت نیز جی کی سیمونز نقش کمیسر گوردون را ایفا کرده بود و جدیدترین حضور این شخصیت به فیلم The Batman به کارگردانی مت ریوز برمیگردد که در آنجا جفری رایت را در نقش جیمز گوردون دیدیم.
پیشینه شخصیت جیمز گوردون
جیمز ورتینگتون «یا جیمز» گوردون کمیسر اداره پلیس شهر گاتهام است که همیشه در داستانها و مخصوصا بتمن به عنوان یک چهره مهم و برجسته در مبارزه با جرم و جنایت به تصویر کشیده میشود. در یک مقطع، هاروی بولاک موقتا جای او را میگیرد. او پدر باربارا گوردون «Barbara Gordon» و جیمز گوردون جونیور و همسر سابق باربارا آیلین بوده است. او پس از بازنشستگی به عنوان یک کارآگاه خصوصی فعالیت میکند.
جیمز گوردون در شیکاگو به دنیا آمد و در همانجا بزرگ شد. به عنوان یک کودک، شاهد یک حادثه تلخ بود؛ پدرش در مقابل او و مادرش با یک شاتگان خودکشی کرد. وقتی گودرون ۱۴ ساله بود، در حال فرار از دست یک مامور تربیتی، از روی نرده پرید و استخوان ران پایش شکست. بنابراین دوران کودکی و نوجوانی دردناک و پرچالشی را پشت سر گذاشته است.
وقتی گوردون به سن قانی رسید، به نیروی تفنگداران دریایی ایالات متحده پیوست و بعدا افسر پلیس گاتهام سیتی شد. کمیسر گوردون و همکارش، دن کوریگان به ماموریتی برای بازگرداندن بروس وین جوان را برعهده داشتند که برای تماشای فیلمی، از مدرسه فرار کرده بود. این در واقع نخستین برخورد گوردون با بروس وین است که بعدا به بتمن تبدیل میشود.
وقتی بروس وین در ماشین پلیس بود، گوردون از یک مغازه دار محلی یک ترنچ کت به عنوان هدیه دریافت کرد، اما بعدا متوجه شد که آن به نوعی رشوه بوده است. این نشان میدهد که فساد در گاتهام به حدی رسیده بود که جیمز گوردون ناخواسته وارد این رویه شده بود.
در آخر همان شب وقتی گوردون متوجه این اشتباه شد، تصمیم گرفت به مغازه برگردد. او در آنجا گروهی از پلیسهای فاسد و مجرمان دونپایه را دید که در حال شرطبندی روی مبارزه سگها بودند و رهبر آنها، شریک کاری خودش، دن کوریگان بود. این رویداد تاثیر عمیقی بر جیمز گوردون گذاشت و انگیزه او را برای مبارزه با فساد و جنایت و بی عدالتی در گاتهام را بیشتر کرد.
کمیسر گوردون که از دیدن آنها و مخصوصا همکاری خودش ناامید و عصبانی شده بود، آنها را تهدید کرد که همهشان را لو خواهد داد، اما کوریگان برای حفاظت از خودش، با تهدید دختر گوردون او را مجبور به سکوت کرد. پس از آن رویایی شکستخورده، مغازه را ترک کرد و صدای دو شلیک گلوله را از کوچهای نزدیک شنید.
او اولین افسری بود که به سر صحنه قتل پدر و مادر بروس، توماس و مارتا وین رسید. این اتفاق نهتنها نقش حیاتی برای بروس وین برای تبدیل شدن به بتمن داشت، بلکه وظیفه گوردون را نیز سنگینتر کرد تا نقش خود را برای از بین جرم و جنایت در گاتهام پررنگتر کند. در نهایت، او به اداره پلیس شیکاگو منتقل شد و همراه با خانوادهاش مدتی در آنجا زندگی کردند.
گوردون در آن برهه سعی میکرد امنیت خانوادهاش را تامین کرده و میان کار و زندگی شخصی تعادل ایجاد کند. اما او مدتی بعد دوباره به شهر گاتهام بازگشت. حضور مجدد او احتمالا زمین ساز همکاریهای آیندهاش با بروس وین به عنوان بتمن و نقش محوری او برای مبارزه با فساد و جنایت بوده است.
کمیسر گوردون در وقایع Zero Year
زمانی که فعالیتهای بتمن به عنوان یک «ویجیلانته مرموز» در گاتهام آغاز شد، گوردون که اکنون به درجه ستوانی ارتقاء یافته بود، دوباره با بروس وین ملاقات کرد. اما بروس وین که از کودکی شاهد فساد گسترده در گاتهام سیتی بوده، به اشتباه گمان میکند که احتمالا گوردون نیز مانند سایر افسران پلیس فاسد است.
شاید تجربههای پیشین او «مانند دریافت کت به عنوان رشوه»، احساسات بدی در بروس وین ایجاد کرده و موجب شده تا این بی اعتمادی میان او و جیمز گوردون ایجاد شود. بعدا، ستوان گوردون مشغول بررسی جنایات گروه «Red Hood Gang» بود که یکی از باندهای جنایتکار اصلی در گاتهام محسوب میشوند.
در همین مورد، بروس وین اطلاعاتی از این گروه و اهداف آنها به گوردون ارائه میدهد و او را از نقشههای آنها مطلع میکند. گوردون برای دستگیری این باند به کارخانه «Ace Chemical» میرود و در آنجا بتمن را میبیند.
در این مرحله، گوردون همچنان بتمن را به عنوان یک ویجیلانته غیرقانونی میبیند و سعی میکند او را دستگیر کند. با این حال، بتمن موفق میشود فرار کند و گوردون نیز با او همدردی میکند و به افراد خود دستور میدهد تا خلافکاران واقعی – یعنی باند رد هوود – را دستگیر کنند.
با متوقف شدن باند رد هوود، شخصیت ریدلر «Riddler» به عنوان یکی از بزرگترین دشمنان بتمن سرانجام از سایه بیرون آمد و نقشهای خود را در «Zero Year» عملی میکند. او برای به چالش کشیدن بتمن، تمام شهر را تنها ساعاتی قبل از وقوع یک طوفان وحشتناک به خاموشی فرو میبرد. این قطعی برق به همراه طوفان، شرایط را برای ساکنان شهر بحرانیتر میکند.
در این شرایط، جیمز گوردون به عنوان یک پلیس متعهد و قانونمند سعی میکند اوضاع را سامان دهد و از این وضعیت بحرانی خارج کند، هرچند مجبور میشود با گیلیان بی. لوئب، کمیسر فاسد پلیس گاتهام روبرو شود، زیرا او نمیخواهد به گوردون همکاری کند. با کشته شدن گیلیان در عملیات پیچیده ریدلر، بهمریختگی در نیروهای پلیس بیشتر میشود و از همین رو، کمیسر گوردون مجبور میشود مسئولیتهای بیشتری را برعهده بگیرد و به موقعیت مدیریتی بالاتری برسد.
بتمن و گوردون که اکنون روابط عمیقتری با یکدیگر دارند، به طور مشترک تلاش میکنند تا شهر را از چنگ ریدلر نجات دهند. پس از آن که نیگما (ریدلر) با همکاری مشترک این دو سرانجام شکست خورد، گوردون سیگنال معروف بتمن را روی پشت بوم دفتر مرکزی پلیس گاتهام نصب کرد. این کار نماد همکاری و اعتماد کامل گوردون به بتمن بود. همچنین از طریق این سیگنال، در مواقع ضروری بتمن را فرا میخواند.
تواناییهای جیمز گوردون
- جرمشناسی
- هنرهای رزمی
- مهارت مبارزه تن به تن
- مهارت اعتراف گرفتن و بازجویی
- رهبری
- ترساندن
منبع: Dcfandom
سام صابری و اولین کمپ کویری گیمینگ جهان | ولاگ کویری گیمینگ (قسمت دوم)
source