ژانر Roguelike در دنیای بازی، به طور فزایندهای محبوب شده است. با توجه به اینکه عناوین مستقلی مانند Hades و Rogue Legacy باعث محبوبیت بیشتر این ژانر شدند، استودیوهای مستقل بیشتری به دلیل جایگاه فعلی خود در صنعت، به سمت توسعه سبکهای روگلایک روی میآورند. با این حال، با وجود جذابیت این ژانر برای گیمرها، به طور عجیبی تعداد کمی بازی روگلایک تریپل A وجود دارد.
این روند در حال تغییر است، زیرا استودیوهای بزرگ دیگر نمیتوانند محبوبیت مستمر ژانر روگلایک را نادیده بگیرند. با این حال تا زمان نگارش این مقاله، انتخابهای زیادی وجود ندارند. به این ترتیب، این لیست از بهترین بازیهای این سبک، نه تنها آثار روگلایک تریپل A را رتبهبندی میکند، بلکه حالتهای روگلایک را که برای بازیهای تریپل A سبکهای دیگر منتشر شدهاند نیز رتبهبندی میکند. با وجود این دو گزینه، بازیکنان باید بیش از حد کافی انتخاب داشته باشند تا زمانی که روگلایک واقعی تریپل A بعدی به کنسول انتخابی آنها راه پیدا کند.
نکته: در این مورد، تریپل A به بازیهایی اطلاق میشود که توسط استودیوهای بزرگ بازیسازی با بودجههای کلان و تیمهای توسعه پشتیبان آنها ساخته یا منتشر شدهاند.
۸- No Return – The Last Of Us Part 2 Remastered
No Return که به طور انحصاری به عنوان بخشی از The Last of Us Part 2 Remastered منتشر شد، یک حالت روگلایک است که در دنیای بازی قرار دارد. بازیکنان این گزینه را دارند که از بین حداکثر ۲۰ شخصیت قابل بازی انتخاب کنند، از جمله شخصیتهای اصلی مانند جوئل، الی و ابی و همچنین شخصیتهای تازه قابل بازی مانند تامی، لو، منی و دیگر شخصیتهایی که در این بازی حضور داشتند. این حالت، دارای تمام ویژگیهای یک روگلایک استاندارد است، از جمله حالت Permadeath و سلاح و آیتمهایی که پس از شکست، از بین میروند.
در حالی که این مود به خوبی کار خود را انجام میدهد و مبارزات عالی The Last of Us 2 آن را سرگرم کننده نگه میدارد، اما چیزهای زیادی وجود ندارد که تضمین کننده بازگشت بازیکنان به این بازی باشد. شخصیتها و اسکینهایی برای باز کردن، چالشهایی برای تکمیل و در مجموع شش باس برای مواجهه و شکست دادن وجود دارد. با این حال، با توجه به اینکه بازیکنان باید قیمت کامل نسخه ریمستر بازی را بپردازند یا ۱۰ دلار بپردازند تا خرید اولیه خود را به نسخه ریمستر شده ارتقا دهند، پرداخت این مبلغ فقط برای دسترسی به No Return واقعاً به اندازه کافی، متقاعد کننده نیست.
۷- Deathloop
دثلوپ که توسط Arkane Studios – سازندگان سری Dishonored – ساخته شده، یک بازی روگلایک است که ویژگیهای مخصوص به خودش را دارد. از موسیقی گرفته تا داستان و روایت پیچیده آن، این بازی چیزهای زیادی برای ارائه دارد. بازیکنان، کلت وان را کنترل میکنند، یک قاتل که به طور غیرقابل توضیحی در یک حلقه زمانی به دام افتاده است. برای فرار، کلت باید هشت هدف را که در سراسر جزیره Blackreef پخش شدهاند، ترور کند. با این حال، او فقط یک روز فرصت دارد تا این کار را انجام دهد، زیرا وقتی روز به پایان میرسد (یا کلت میمیرد)، حلقه زمانی مجددا به ابتدا برمیگردد و او باید همه چیز را از نو شروع کند.
ساعات اولیه دثلوپ، یک لذت روگلایک خالص است. مکانیکهای تیراندازی عالی و تواناییهای جالب بازی، هم حرکت در محیط و هم مبارزه را لذت بخش میکند. با این حال، بازیکنان با پیشرفت در بازی، در نهایت روش مورد علاقه خود را پیدا میکنند و یاد میگیرند که چگونه سلاحها و قدرتها را، قبل از هر نوبت بازی انتخاب کنند. این به طور قابل توجهی عناصر روگلایک بازی را کاهش میدهد. در حالی که در مراحل آخر هنوز سرگرم کننده است و یافتن حلقه کاملی که در آن هر هشت هدف را از بین میبرید به شدت رضایت بخش است، گیم پلی روگلایک واقعی به سرعت از بین میرود و هرگز واقعاً دوباره ظاهر نمیشود مگر اینکه بازیکنان در مود چند نفره ناهمزمان بازی مشغول شوند.
۶- Gwent: Rogue Mage
در حالی که Slay the Spire به دلیل اینکه یک بازی مستقل است نمیتواند وارد این لیست شود، یک جایگزین ارزشمند تریپل A به نام Gwent: Rogue Mage وجود دارد. اسپینآف ویچر ۳ و رقیب Hearthstone، ممکن است مانند همتایان خود محبوبیت نداشته باشد، اما همچنان یک تجربه دِک بیلدینگ PvP را ارائه میدهد. با دو بسته الحاقی خود یعنی Thronebreaker و Rogue Mage و همچنین قسمتهای تک نفرهای که بازی کارتی بلیزارد، نمیتواند با آنها مقابله کند.
این بازی، یک روگلایک دِک بیلدینگ نسبتاً ابتدایی است. بازیکنان هر نوبت را با انتخاب یکی از معدود دِکهای استاندارد شروع میکنند، سپس کارتهای جدید را بهطور تصادفی در طول نوبت کشف میکنند تا دِک خود را گسترش داده و بهبود بخشند. آنها با دیگر بازیکنان Gwent مقابله میکنند و در نهایت با باسهای خطرناک نیز روبرو میشوند. این بازی در مراحل بعدی ممکن است کمی تکراری شود، زیرا تعداد دِکهایی که با آن روبرو میشوید، زیاد نیست. اما این هنوز هم یک تجربه دِک بیلدینگ روگلایک است و توسط یکی از بهترین توسعهدهندگان در صنعت بازی ساخته شده است.
۵- Freelancer Mode – Hitman World Of Assassination
در حالی که سبک و جوهره تغییر کرده، فرمول سری هیتمن همیشه ساده است. به بازیکنان کنترل مامور ۴۷، یک هدف و یک مکان داده میشود و آنها باید از هر وسیلهای که در اختیار دارند برای از بین بردن آن هدف استفاده کنند. سه گانه اخیر هیتمن، این فرمول را تا حد زیادی اصلاح کرد و حالت Freelancer، بخشی از Hitman World of Assassination، مسلماً بهترین نمونه از این فرمول است.
در اصل، Freelancer Mode یک هیتمن روگلایک بوده، اما جادوی واقعی این است که چگونه سازمانی را که معمولاً از مامور ۴۷ در ماموریتهای کمپین هیتمن حمایت میکند، حذف میکند. در عوض، بازیکنان باید بسیاری از کارهای سنگین را، از جمله انتخاب اهداف خود، جمع آوری زرادخانه تجهیزات و تصمیمگیری در مورد تجهیزات مورد نیاز برای هر ماموریت، خودشان انجام دهند. هر وسیلهای که در یک ماموریت باقی میماند، برای همیشه از دست میرود، بنابراین بازیکنان باید در برنامهریزی، شناسایی و اجرای خود دقیق باشند، درست مانند مامور ۴۷ و این باعث میشود که یک ضربه موفقیتآمیز بسیار رضایتبخشتر باشد.
۴- God Of War Ragnarok: Valhalla
دو دلیل وجود دارد که چرا گاد آف وار: رگناروک، بالاتر از برخی از بازیهایی قرار میگیرد که ممکن است تجربهای عمیقتر را ارائه دهند: قیمت آن (والهالا برای هر کسی که گاد آف وار: رگناروک را دارد رایگان است) و روایت شگفتانگیز آن که نه تنها در نوع خود عالی است، بلکه نشاندهنده یک تغییر بزرگ برای کریتوس در دوگانه مدرن خدای جنگ است. هر کجا که استودیوی سونی سانتا مونیکا این مجموعه را ببرد، به شدت تحت تأثیر اتفاقاتی که در والهالا رخ میدهد، قرار میگیرد.
والهالا با پوشش روگلایک، حتی بسیار بیشتر از گیمپلی بازی رگناروک است. این حالت دارای سلاح جدید، دشمنان تازه و باس فایتهای مختلف است. زمان اجرای کوتاه آن به این معنی است که بازیکنان را برای دهها ساعت مشغول نمیکند، اما احتمالاً یکی از به یاد ماندنیترین بازیهای روگلایک است که آنها تا به حال بازی کردهاند، به خصوص اگر از زمان بازیهای کریتوس در PS2، به این مجموعه علاقهمند شده باشند.
۳- Risk Of Rain 2
بازی Risk of Rain 2 که بی سر و صدا توسط استودیوی Gearbox منتشر شده است، به عبارت ساده، محصولی است که به اندازه کافی درباره آن صحبت نمیشود. کسانی که آن را می شناسند، به شدت به آن علاقه دارند. یک خاصیت جذاب در آن وجود دارد و بین گیمپلی شوتر سوم شخص رضایتبخش، نتیجهگیری پر تب و تاب در هر لول و گزینه بازی انفرادی یا با حداکثر سه نفر دیگر به صورت آنلاین، به راحتی میتوان دلیل آن را فهمید.
این بازی، بسیار هوشمندانه طراحی شده است. نحوه پرداخت پول و سپس مجبور کردن بازیکن به خرج کردن عاقلانه آن، باعث میشود که هیچوقت طول یک دور، به شرایط کنونی قانع نباشید. گفتنی است، همچنین محدودیتی برای تعداد آیتمهایی که بازیکن میتواند بردارد، وجود ندارد، به این معنی که برای دریافت افکتهای مختلف هم محدودیتی وجود ندارد. این گاها منجر به ساخت بیلدهای به شدت قدرتمند میشود که مسلماً برای یک تجربه روگلایک، به اندازه دست و پنجه نرم کردن با یک بیلد کم قدرت مهم است.
۲- Prey: Mooncrash
استودیوی آرکین دوباره در این لیست حضور دارد و این آنها را به تنها توسعه دهنده تریپل A تبدیل میکند که روی دو عنوان روگلایک کار کردند. اگر چه این یکی فقط یک DLC است. گفتنی است که عنوان Prey: Mooncrash، میتواند بسیار بیشتر از «فقط یک DLC» باشد. Prey، بسیار شبیه به عنوان قبلی آرکین یعنی دیسانرد، یک (Immersive Sim) همهجانبه است که از بازیکنان انتظار دارد کارها را به آرامی انجام دهند. دشمنان بازی که یک نژاد بیگانه به نام Typhon هستند، میتوانند خود را به هر چیزی تبدیل کنند و تمایل دارند شکل اشیاء روزمره مانند لامپها و لیوانهای قهوه را به خود بگیرند. این باعث میشود بازیکنان هر قدم را با دقت بردارند و به شدت روی محیط خود تمرکز کنند.
این نوع گیمپلی واقعاً مناسب سرعت بالای بازیهای روگلایک نیست، اما آرکین توانست به نوعی آن را پیاده سازی کند. Mooncrash در یک پایگاه روی ماه به نام Pytheas جریان دارد و بازیکن باید یکی از پنج شخصیت را در سالنهای آن راهنمایی کند تا بفهمد چه چیزی باعث تاریک شدن پایگاه شده است. نکته جالب در مورد Pytheas این است که نقشه هرگز تغییر نمیکند، اما موقعیت دشمنان، خطرات و آیتمها تغییر میکنند. این باعث میشود بین یک Immersive Sim و روگلایک، تعادل کامل ایجاد شود، زیرا بازیکنان میتوانند به اندازه کافی با محیط آشنا شوند تا از آن به نفع خود استفاده کنند، اما هرگز نمیدانند که در گوشه بعدی چه چیزی در انتظارشان است.
۱- Returnal
واقعا هیچ انتخاب بهتری برای رتبه اول در این لیست وجود ندارد. ریترنال، یکی از تمیزترین و از نظر فنی چشمگیرترین روگلایکهایی است که وجود دارد. در واقع، این یکی از تکنیکیترین بازیهای تریپل A است که تاکنون ساخته شده است. کارهایی که ریترنال با هَپتیک فیدبک کنترلر PS5 انجام میدهد، انقلابی است و از آن زمان بازیهای کمی به آن نزدیک شدهاند. آن را با جلوههای بصری فوقالعادهاش همراه کنید تا یک نمونهی برتر از روگلایکهای تریپل A را تا به امروز، ببینید.
کمپین ریترنال پیچیده طراحی شده است و مهارت بازیکن را با پیشرفت در هر نوبت، کاملاً متعادل میکند. داستان آن برای بازیکنان مختلف متفاوت است، اما سخت است که شیفته ماهیت مرموز سفر سلین نشوید. سپس برج Sysiphus وجود دارد، یک مود بالا رفتن از برج بی پایان که هر گونه تظاهر به برنده شدن را کنار میگذارد و به سادگی بازیکنان را موظف میکند تا در طولانی ترین زمان زنده بمانند که در کنار کمپین اصلی، تجربه یک مجموعه پرتنش را به بازیکن میدهد.
نظر شما در مورد بازیهای روگلایک چیست؟ نظرات خود را در کامنتها با دیگران به اشتراک بگذارید.
منبع: Gamerant
سام صابری و اولین کمپ کویری گیمینگ جهان | ولاگ کویری گیمینگ
source