جک راسل وقتی به هیولای وحشی گرگینه در شب تبدیل می‌شود، ماهیت واقعی خود را کشف می‌کند و به یک قهرمان خشن و موذی بدل می‌شود. گرگینه در شب (Werewolf by Night) در سال ۱۹۷۲ توسط گری کونوی، روی توماس و مایک پلوگ خلق شد و در مارول اسپات‌لایت شماره ۲ معرفی شد.

تاریخچه‌ی گرگینه در شب و خاندان راسوف 

گرگینه در شب با نام واقعی جک راسل، یک شخصیت از دنیای مارول است که به دلیل یک طلسم خانوادگی، در شب‌های ماه کامل به گرگینه تبدیل می‌شود

گرگینه در شب با نام واقعی جک راسل، یک شخصیت از دنیای مارول است که به دلیل یک طلسم خانوادگی، در شب‌های ماه کامل به گرگینه تبدیل می‌شود

داستان خاندان راسوف، سرگذشت طولانی و تاریکی است که در آن، نفرین گرگینه از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود. این داستان از قرن هجدهم آغاز می‌شود، جایی که گریگوری راسوف به دلیل یک رویداد تراژیک به یک گرگینه تبدیل می‌شود. از آن پس، نفرین گرگینه در خاندان راسوف ریشه دوانده و بر زندگی نسل‌های بعدی سایه می‌افکند.

در طول داستان، شاهدیم که اعضای مختلف خاندان راسوف با این نفرین دست و پنجه نرم می‌کنند و تلاش می‌کنند تا آن را کنترل کنند یا از شر آن خلاص شوند. یکی از عناصر مهم داستان، کتاب جادویی دارک‌هولد است که نقش مهمی در تقویت و کنترل نفرین گرگینه دارد. این کتاب قدرتمند، هم می‌تواند به عنوان یک ابزار برای کنترل نفرین استفاده شود و هم می‌تواند باعث تشدید آن شود.

قلعه‌ی راسوف نیز به عنوان محل زندگی نسل‌های مختلف این خانواده، نقش مهمی در داستان ایفا می‌کند. این قلعه‌ی قدیمی و مرموز، شاهد وقایع بسیاری بوده و رازهای تاریکی را در دل خود نهفته دارد.

شخصیت اصلی داستان، جک راسوف، آخرین وارث نفرین گرگینه است. جک تلاش می‌کند تا با این قدرت تاریک مبارزه کند و بر آن مسلط شود. او در این راه با چالش‌های بسیاری روبرو می‌شود و باید تصمیمات سختی بگیرد.

در کل، داستان خاندان راسوف یک داستان حماسی و پر از هیجان است که در آن، مبارزه بین خیر و شر و تلاش برای کنترل نیروهای تاریک به تصویر کشیده شده. این داستان، مخاطب را به دنیایی تاریک و مرموز می‌برد و او را با شخصیت‌هایی پیچیده و جذاب آشنا می‌کند.

یک گرگ در لباس انسان 

این شخصیت توانایی حفظ بخشی از هوش و کنترل انسانی خود را در قالب گرگینه دارد، که او را به یک شکارچی موثر برای موجودات ماوراء طبیعی تبدیل می‌کند

این شخصیت توانایی حفظ بخشی از هوش و کنترل انسانی خود را در قالب گرگینه دارد، که او را به یک شکارچی موثر برای موجودات ماوراء طبیعی تبدیل می‌کند

راسل در زیر نور ماه، به گرگینه در شب تبدیل می‌شود، یک هیبرید قدرتمند انسان و گرگ که دارای توانایی‌های فیزیکی انسان، از جمله قدرت، سرعت، استقامت، چابکی، رفلکس و غیره است. او همچنین دارای چنگال‌ها و دندان‌های تیزی است که می‌تواند حتی بلوک‌های سیمانی یا فلزات نرم را پاره کند. او دارای حواس تقویت‌شده، به ویژه بینایی است که به محدوده‌های ماوراء بنفش و مادون قرمز گسترش می‌یابد و به او اجازه می‌دهد تا وضعیت فیزیکی و ذهنی فرد را تشخیص دهد.

گرگینه در برابر بسیاری از اشکال آسیب‌های معمولی مقاوم بوده و تقریباً غیرممکن است که بتوان او را کشت، اگرچه او می‌تواند زخمی شود، اما از زخم‌های غیر کشنده ۱۰ برابر سریع‌تر از انسان‌ها بهبود می‌یابد. او در برابر حمله جادویی، به ویژه حملاتی که شامل نقره است به دلیل «پاکی» عرفانی آن آسیب‌پذیر است. کسانی که توسط گرگینه‌ها گاز گرفته یا خراشیده می‌شوند معمولاً به گرگینه تبدیل می‌شوند. اگرچه، موارد بسیاری وجود دارد که افراد زخمی شده توسط راسل به گرگینه تبدیل نشده‌اند. ممکن است راسل بتواند انتقال لیکانتروپی را تحت شرایط خاصی کنترل کند.

کنترل راسل بر شکل گرگینه‌اش با مراحل ماه و سایر عوامل متفاوت است. در ابتدا، او فقط در زیر نور ماه کامل به گرگینه تبدیل می‌شد و در شکل گرگینه، او حیوانی و وحشی بود و کمترین نشانه‌ای از احساسات و خواسته‌های شکل انسانی خود را داشت. در مواقع دیگر، او هنوز هم در زیر نور ماه تغییر شکل می‌داد، اما می‌توانست شکل گرگینه‌اش را کنترل کند؛ با این حال، در زیر نور ماه کامل، او کنترل شکل گرگینه‌اش را از دست می‌دهد که به شخصیت وحشی و حیوانی خود بازمی‌گردد. در نهایت، او با شکل گرگینه‌اش ادغام می‌شود و بهترین ویژگی‌های هر دو جنبه‌ی خود را به دست می‌آورد؛ به این ترتیب، او می‌تواند به دلخواه، کامل یا بخشی جداگانه‌ای را که انتخاب کرده است، تغییر شکل دهد. 

راسل دارای هوش بالاتر از متوسط با دانش محدود عرفانی است. در حالی که شکل انسانی او عموماً دارای توانایی‌های متوسط تا کمی بالاتر از متوسط است، این‌ها گاهی اوقات در نهایت به سطوح اوج انسان ارتقا می‌یابند، و دوام او، او را به یک انسان تقویت‌شده تبدیل می‌کند. جک راسل یک موتورسوار ماهر است و اغلب با موتورسیکلت به شکل انسانی و همچنین به شکل گرگینه زمانی که هوش کامل انسانی خود را دارد، سفر می‌کند.

معرفی شخصیت‌های مارول: ملکیث (Malekith)

دشمنان گرگینه در شب 

قدرت‌های گرگینه در شب شامل قدرت و سرعت فوق‌العاده، شنوایی و بویایی تقویت‌شده، و توانایی بازیابی سریع از جراحات است

قدرت‌های گرگینه در شب شامل قدرت و سرعت فوق‌العاده، شنوایی و بویایی تقویت‌شده، و توانایی بازیابی سریع از جراحات است

گرگینه در شب با راهبان دیوانه، شکارچیان بزرگ، یک سیرک عجیب و غریب و خیلی چیزهای دیگر روبرو شده است. او اغلب با موجودات ماوراء طبیعی، جادوگران لغزنده و کمیته‌ی جنایی که می‌خواهد او را به بردگی بکشد، مبارزه می‌کند. او حتی با مزدور آن‌ها، مارک اسپکتور، معروف به مون نایت، که قدرت ماه را در اختیار دارد، مبارزه می‌کند. 

در حالی که نمی‌توان گفت گرگینه دشمنان دائمی دارد، اما او دشمنی افرادی مانند دراکولا، ویکتور کرید جهش‌یافته یا Sabretooth، دزموند دروید و پیروان کتاب نفرین‌شده‌ای به نام دارک‌هولد را به دست آورده است. 

دوستان گرگینه در شب 

جک راسل در ماجراجویی‌های خود با شخصیت‌های مختلفی از دنیای مارول، از جمله مون نایت و دکتر استرنج، همکاری و مواجهه می‌کند

جک راسل در ماجراجویی‌های خود با شخصیت‌های مختلفی از دنیای مارول، از جمله مون نایت و دکتر استرنج، همکاری می‌کند

گرچه جک راسل به دلیل گرگینه بودنش معمولاً تنها و سرگردان است، اما در طول سفرهایش تحسین، دوستی و گاهی عشق چندین نفر را جلب می‌کند. به خصوص زنان او را جذاب و گیرا می‌دانند و او دل چند نفر را به دست می‌آورد، از جمله السا بلدستون، مارتین بانکرافت، دختری به نام روکسانا و توپاز مرموز. او همچنین به خواهرش لیزا و خواهرزاده‌اش نینا پرایس، معروف به خون‌آشام شب، نزدیک است.

جک با چندین خلافکار عجیب و غریب مختلف برای مبارزه با جرم و جنایت و تحقیق در مورد پدیده‌های ماوراء طبیعی متحد می‌شود، از جمله هیولای فرانکنشتاین و لژیون هیولاها در کنار دکتر مایکل موربیوس (Morbius the Living Vampire)؛ جانی بلز، معروف به گوست رایدر (Ghost Rider)؛ و تد سالیس، معروف به من-ثینگ (Man-Thing).

او همچنین به گروه ماموران نظارت و پاسخ عملیات واقعیت‌های جایگزین (A.R.M.O.R.) و تجسم جدید پسران نیمه‌شب می‌پیوندد. او که توسط متحدش موربیوس استخدام شده است، در کنار پسر شیطان، دِمون هل‌استروم (Hellstorm)، جنیفر کاله‌ی جادوگر و من-ثینگ می‌جنگد.

به عنوان یک گرگینه در شب، جک به گرگینه‌های دیگر و همچنین شیفت شب، ارتش وحشت سارناک (Sarnak’s Army of Terror) و گروه هیولای هاولینگ کماندوز (Howling Commandos) می‌پیوندد تا با تهدیدات ماوراء طبیعی مبارزه کند. او حتی با گرر نلسون (Tigra) متحد می‌شود و این دو نفر علیه سازمان خرابکارانه‌ی هیدرا (Hydra) می‌جنگند.

قدرت‌ها و توانایی‌های گرگینه در شب 

گرگینه در شب به عنوان یک شخصیت پیچیده و ضدقهرمان، در داستان‌های ترسناک و ماوراء طبیعی مارول جایگاه ویژه‌ای دارد

گرگینه در شب به عنوان یک شخصیت پیچیده و ضدقهرمان، در داستان‌های ترسناک و ماوراء طبیعی مارول جایگاه ویژه‌ای دارد

  • خودگرگ‌انگاری (lycanthropy)
  • قدرت فراانسانی
  • استقامت فراانسانی
  • چابکی فراانسانی
  • رفلکس‌های فراانسانی
  • سرعت فراانسانی
  • مقاومت
  • چنگال و دندان
  • بهبود سریع
  • مهارت‌های فیزیکی 
  • مبارزی ماهر در مبارزات نزدیک
  • متخصص علوم ماورا الطبیعه (occultism)

نظر شما درباره‌ی شخصیت گرگینه در شب چیست؟ 

جک راسل یا همان گرگینه در شب (Werewolf by Night)، برخلاف دیگر گرگینه‌ها، توانایی حفظ بخشی از هوش و کنترل انسانی خود را در قالب گرگینه دارد، که او را به یک شکارچی موثر برای موجودات ماوراء طبیعی تبدیل می‌کند. او قدرت‌های فراانسانی مانند قدرت و سرعت فوق‌العاده، شنوایی و بویایی تقویت‌شده و توانایی بازیابی سریع از جراحات دارد. این ویژگی‌ها او را به یک جنگجوی خطرناک، هم برای دشمنان و هم برای خودش، تبدیل می‌کنند.

در دنیای مارول، جک راسل با شخصیت‌ها و قهرمانان مختلفی از جمله مون نایت (Moon Knight) و دکتر استرنج (Doctor Strange) درگیر ماجراجویی‌های گوناگونی می‌شود و در ماجراهای ماوراء طبیعی نقش‌آفرینی می‌کند. او گاهی به عنوان قهرمان، و گاهی به عنوان موجودی خطرناک و ترسناک ظاهر می‌شود، که این باعث می‌شود شخصیت او به یکی از نمادهای مهم داستان‌های ترسناک مارول تبدیل شود. نظر شما درباره‌ی او چیست؟ برای ما در کامنت بنویسید. 

منبع: Marvel


Loading

source

توسط techkhabari.ir