باب اسفنجی و پاتریک که با یک جعبه خالی قوانین فیزیک و طبیعت را به سخره می‌گیرند، کنجکاوی خانمان سوز اختاپوس را فعال می‌کنند. منتها اختاپوس هرکاری که می‌کند نمی‌تواند از راز غیرقابل باور همسایه‌های خود سر در بیاورد.

قسمت چهارم از فصل سوم سریال SpongeBob SquarePants که Idiot Box نام دارد، در عین خنده‌دار بودن داستان فوق‌العاده عجیبی دارد؛ داستانی که حتی در قیاس با استانداردهای خود باب اسفنجی شلوار مکعبی هم عجیب است. باب و پاتریک در ابتدای صبح یک محموله پستی دریافت می‌کنند که یک جعبه به همراه تلوزیون است. این دو نفر تلوزیون را در می‌آورند، آن را دور می‌اندازد و صرفا جعبه را برای خود بر می‌دارند. اختاپوس هم که اصلا دوست ندارد وارد ماجراهای احمقانه همسایه‌های خود شود تلوزیون را برداشته و به سمت خانه می‌رود.

تماشای ویدیوی بهترین بازی‌های ۲۰۲۴ خودمون رو مشخص کردیم؛ میزگیم با امید لنون و گلخان

پس از گذشت مدتی از سمت جعبه مذکور صداهای عجیبی خارج می‌شود. این صداها به گونه‌ای تداعی می‌کنند که انگار باب اسفنجی و پاتریک مشغول صعود از یک کوه هستند. اختاپوس هم که تحمل این وضعیت را ندارد یک لگد به جعبه می‌زند، ولی ناگهان صدای بلند یک بهمن به گوش می‌خورد. در ادامه صدای آه و ناله باب و پاتریک شنیده می‌شود که انگار آسیب دیده‌اند و باید اعضای بدن‌شان را قطع کنند. اختاپوس که حسابی نگران شده جعبه را بلند می‌کند و می‌بیند که دوستان خنگش خیلی آرام نشسته‌اند. هنگامی که از آن‌ها دلیل صدای بهمن را جویا می‌شود آن دو جوری رفتار می‌کنند که انگار از همه چیز غافل هستند.

اختاپوس که از شدت کنجکاوی نمی‌تواند به موضوع دیگری فکر کند تصمیم می‌گیرد کار باب اسفنجی و پاتریک را تکرار کرده و به نحوی از راز آن‌ها سر در بیاورد. منتها هنگامی که اختاپوس داخل یک جعبه می‌رود و شروع به خیال‌پردازی می‌کند هیچ اتفاقی رخ نمی‌دهد. در ادامه او همسایه‌های خود را دروغگو خطاب می‌کند و می‌گوید که آن‌ها احتمالا برای ایجاد صداها از سیستم صوتی استفاده می‌کنند. ولی خب خبری از سیستم صوتی نیست و اختاپوس تصمیم می‌گیرد درست در کنار آن‌ها بشیند تا از نزدیک شاهد قضیه باشد.

خنده‌دارترین قسمت‌های باب اسفنجی

باب و پاتریک با یک جعبه خالی اختاپوس را تا مرز جنون می‌برند

اختاپوس تصمیم می‌گیرد به یک جزیره با دزدهای دریایی رباتی برود، ولی باب اسفنجی و پاتریک به جز گفتن یک سری جملات احمقانه چیز دیگری تحویل اختاپوس نمی‌دهند. اختاپوس هم که به ستوه آمده از جعبه بیرون می‌آید و راه خانه را در پیش می‌گیرد. ولی درست در همین موقعیت صدای دزدهای رباتی به گوشش می‌رسد. او که دیگر به مرز از دست دادن عقلش رسیده تصمیم می‌گیرد تا شب صبر کند و هنگامی که باب و پاتریک به خواب رفتند جعبه آن‌ها را دزدیده و از آن استفاده ببرد.

خنده‌دارترین اپیزودهای باب اسفنجی شلوار مکعبی: دشنام غیرقابل بخشش

در نهایت باب اسفنجی و پاتریک به خواب می‌روند و اختاپوس وارد جعبه می‌شود. او خود را در حالی تصور می‌کند که در یک مسابقه رانندگی است و یک ماشین مسابقه‌ای واقعی می‌راند. در همین لحظه و در کمال تعجب او حرکات یک ماشین را حس کرده و صدای ماشین‌های مسابقه‌ای را هم می‌شنود. او که فکر می‌کند بالاخره به هدفش رسیده در خیالات خود غرق شده و به مسابقه دادن ادامه می‌دهد. در نهایت متوجه می‌شویم که اختاپوس به همراه جعبه توسط یک ماشین آشغالی برداشته شده و به سمت زباله‌دان بیکینی بام برده می‌شود. با توجه به همین موضوع خبری از ماشین‌های مسابقه‌ای و رانندگی هم نبود و اختاپوس صرفا داشت رویا می‌دیدید.

ولی با تمامی این تفاسیر صداهایی که از جعبه باب اسفنجی بیرون می‌آمدند چه دلیلی داشتند؟ نمی‌دانیم. نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاه‌های خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.

منبع: SpingeBob.Fandom


Loading

source

توسط techkhabari.ir