فیلم‌های جان کراسینسکی مخصوص خانواده‌ها بوده و داستانی در مورد آن‌ها دارد. شاید مجموعه فیلم‌های بسیار موفق او «A Quiet Place» با تمام هیولاهای پرسر و صدایش، برای کودکان بیش از حد ترسناک باشد؛ اما همچنان جذابیتی معصومانه و غیرقابل انکار در آن‌ها هست که بر لحظات گرم یک خانواده دوست‌داشتنی تکیه دارد. بنابراین عجیب نیست که جدیدترین فیلم کراسینسکی یعنی فیلم IF این بار بر روی داستانی تمرکز دارد که نه فقط برای والدین، بلکه برای کودکان ساخته شده است.

در فیلم ترکیبی لایو اکشن و انیمیشن IF هیچ موجود خونخواری وجود ندارد؛ بلکه فیلم داستانی کودکانه، شیرین و به سبک قدیمی را دنبال می‌کند که متأسفانه در حد اهداف موضوعی بلندپروازانه‌اش نیست. در عوض، موجودات به طرز عجیبی دوست‌داشتنی هستند و از تخیل یک کودک بیرون آمده‌اند.

عنوان فیلم هم به «چه می‌شد اگر» یا What If های زندگی اشاره دارد (همان‌طور که یکی از شخصیت‌ها توضیح می‌دهد) و هم مخفف «دوست خیالی» یا Imaginary Friend است. شما آن‌ها را می‌شناسید: دنی کوچولو در «درخشش» یکی از این دوست‌ها را به نام تونی داشت. همچنین، رایلی در «Inside Out» یکی به نام بینگ بونگ داشت. طبق دنیای فیلم «IF» که از شما می‌خواهد تمام عقل متعارف دنیای واقعی خود را کنار بگذارید، تقریباً هر کودک یک دوست خیالی در کنارش دارد که همراه او و مکانیزم مقابله‌ای برای روبه‌رو شدن با اضطراب‌ها است. اما مشکل اینجاست که کودکان بزرگ می‌شوند و این دوستان خیالی را مانند اسباب‌بازی‌های اتاق زیرشیروانی «داستان اسباب‌بازی» کنار می‌گذارند. اما این دوستان فراموش‌شده به شدت نیاز دارند که دوباره استفاده شوند؛ آن هم به دلایلی که فیلم «IF» به اندازه کافی به آن‌ها نمی‌پردازد.

نقد و بررسی فیلم IF - ۱

وارد این دنیای خیالی می‌شویم؛ جایی که به نظر می‌رسد همه در یک خانه سنگی باشکوه در بروکلین زندگی می‌کنند. شخصیت اصلی، «بیا» ۱۲ ساله (با بازی فوق‌العاده کایلی فلمینگ) است، یک نیویورکی باهوش که در کودکی مادرش را از دست داده و با پدر مجردش (کراسینسکی) زندگی می‌کند که حتی در غمگین‌ترین لحظات نمی‌تواند دست از شوخی بردارد. پس از نگاهی گذرا به زندگی خوب گذشته‌اش با حضور هر دو والدین (سکانسی که توسط کراسینسکی مانند یک داستان کلاسیک کارگردانی شده) با بیا همراه می‌شویم که پس از بیمار شدن پدرش با یک بیماری مرموز (که عمداً توضیح داده نمی‌شود) و بستری شدنش در بیمارستان، به خانه مادربزرگش (با بازی فیونا شاو) در همان محله نقل مکان می‌کند. در این هنگام است که بیای غمگین و سوگوار، با کال (با بازی رایان رینولدز) و دوستان انیمیشنی‌اش ملاقات می‌کند: بلو (استیو کرل) که بزرگ و بنفش است و بلوسوم (فیبی والر-بریج) که شبیه به نسخه قدیمی بت بوپ به نظر می‌رسد. این سه نفر در یک مأموریت هستند — بلو و بلوسوم برای یافتن کودکی جدید و کال برای متحد کردن تمام دوستان خیالی با کودکی که به آن‌ها نیاز دارد.

نقد و بررسی انیمیشن اولترامن: خیزش

بیا هم به این جمع می‌پیوندد و خود را در یک مرکز بازنشستگان در کُنی آیلند می‌یابد که برای دوستانِ خیالیِ رهاشده است و تنها او می‌تواند آن‌ها را ببیند. (این توانایی او پذیرفتنی‌تر از این است که یک کودک ۱۲ ساله بدون اطلاع مادربزرگ و پدرش در نیویورک سوار مترو شود). هنگامی که به این مرکز می‌رسیم، متوجه می‌شویم که این پرستاره‌ترین گروه بازیگران سال است. صداپیشگانی مانند لوییس گاست جونیور، مت دیمون، مایا رودولف، امیلی بلانت، بردلی کوپر، جان استوارت، سم راکول، آکوافینا، جرج کلونی و دیگران به جای شخصیت‌های فانتزی این فیلم صجبت کرده‌اند.

با وجود این گروه فوق‌العاده از بازیگران، دوستان خیالی انیمیشنی هرگز به اندازه کافی ما را تحت تأثیر قرار نداده و سرگرم نمی‌کنند؛ حتی زمانی که وارد فضایی پر از آهنگ و رقص می‌شوند. در جاهای دیگر، سفرهای منظم بیا به بیمارستان برای دیدار با پدر پرانرژی‌اش (در طی این دیدارها با بنجامین دوست‌داشتنی با بازی آلن کیم آشنا می‌شویم) همیشه به نظر می‌رسد که یک چیزی این وسط مزاحم و ناراحت‌کننده است. ایده کراسینسکی به طور سخاوتمندانه‌ای از فیلم‌های پیکسار مانند «کارخانه هیولاها» الهام گرفته؛ اما آن‌قدر آشفته و نیمه‌پخته است که شما به اندازه‌ای که باید احساسش نمی‌کنید و این باعث می‌شود پذیرش واقعیت فیلم دشوار باشد.

نقد و بررسی فیلم IF - ۲

فیلم از مخاطبانش می‌خواهد تا قوه تخیل‌شان را تحت فشار قرار داده و متوجه شوند که چرا، به عنوان مثال، دوست خیالی یک کودک می‌تواند یک مکعب یخ در یک لیوان نیمه‌پر از آب (با صداپیشگی بردلی کوپر) باشد، یا یک شخصیت عجول و شبیه به یک جاسوس (با صداپیشگی کریستوفر ملونی) یا یک خرس ژله‌ای غول‌پیکر (با صداپیشگی ایمی شومر)، البته در کنار دوستان خیالی قابل‌قبول‌تری مانند یک خرس عروسکی یا یک اسب شاخدار. البته نباید دوست خیالی خود بیا را فراموش کرد (که به وضوح به آن اشاره شده) که وقتی بالاخره می‌بینیمش، کمی گیچ می‌شویم. گویی برخی از این شخصیت‌های خیالی بدون توجه کافی به هدف داستانی‌شان خلق شده‌اند و فقط به این دلیل در فیلمنامه گنجانده شده‌اند که به عنوان ایده جذاب به نظر می‌رسیدند. مانند بسیاری از قسمت‌های طنز فیلم، شخصیت‌های انیمیشنی تاثیر خاصی نداشته و به شدت به دنیاسازی منسجم‌تری احتیاج دارند.

این اتفاق واقعاً ناراحت‌کننده است، زیرا «IF» از نظر بصری دارای ظاهر و حسی کلاسیک است. این فیلم قلبی بزرگ دارد که این روزها در سینمای کودکان بسیار کم دیده می‌شود. همه چیز از لنز جادویی یانوش کامینسکی، فیلمبردار استیون اسپیلبرگ، تا طراحی صحنه پرزرق‌وبرق جِس گونچور و موسیقی غم‌انگیز و تأثیرگذار مایکل جیاکینو، می‌طلبد که فیلم نویسندگی فوق‌العاده و در حدی هم داشته باشد،‌ اما متاسفانه این‌طور نیست.

آیا این فیلم را دیده‌اید؟ نظرتان در مورد داستان و کاراکترها چیست؟ با ما در میان بگذارید.

منبع: Variety


بهترین دی‌ال‌سی‌های تاریخ با امید لنون و شایان

Loading

source

توسط techkhabari.ir