در دومین مطلب از معرفی شخصیت‌های انیمیشن Inside Out (درون و بیرون) قصد داریم به شخصیت Joy یا همان شادی بپردازیم. جوی یکی دیگر از شخصیت‌های اصلی این انیمیشن است و در واقع اولین و مهم‌ترین احساسی است که در ذهن رایلی شکل گرفت. این شخصیت زرد رنگ در کنار دیگر احساسات مانند ترس (Fear)، خشم (Anger)، انزجار یا نفرت (Disgust) و در نهایت ناراحتی (Sadness) قرار دارد و همان طور  که از نامش پیداست، همیشه خوشحال و پرانرژی ظاهر می‌شود.

ایمی پولر، صداپیشه شخصیت جوی در انیمیشن درون و بیرون آن را موتور اصلی احساسات توصیف می‌کند، زیرا همیشه دیگران را سرزنده و خوشحال نگه می‌دارد. او نمایانگر بخش‌هایی از بدن رایلی است که جدیدا شروع به تغییر و پیچیده‌تر شدن کرده‌اند. او ممکن است شادترین شخصیت باشد، اما نسبت به تغییرات کمترین انعطاف را نشان می‌دهد.

هدف اصلی «شادی» این بوده که مطمئن شود رایلی همیشه شاد و خوشحال می‌ماند. او آسان‌گیر و خوش‌بین بوده و همیشه سعی می‌کند بهترین جنبه‌ها را در هر چیزی ببیند. جوی همه چالش‌های به وجود آمده در زندگی رایلی را مانند یک فرصت می‌شناسند و لحظات کمتر شاد را به عنوان موانعی موقت برای رسیدن به یک هدف عالی‌تر می‌بیند. تا زمانی که رایلی خوشحال باشد، جوی هم شاد است.

انیمیشن Inside Out | معرفی شخصیت رایلی

انیمیشن Inside Out 2015

زمانی که رایلی در مینه‌سوتا به دنیا آمد، شادی اولین احساسی است که در ذهن او متجلی می‌شود. جوی در این لحظه و درحالی که با رایلی تنها بود، احساس رضایت خالصی پیدا می‌کند. با این حال بعد از ۳۳ ثانیه بعد سر و کله Sadness (ناراحتی) و دیگر احساسات پیدا شد. با این وجود، شادی به عنوان احساس اصلی رایلی باقی می‌ماند و تقریبا تمام خاطرات او را شاد می‌کند، از جمله پنج احساس دیگر که جزایر شخصیت او را تقویت می‌کنند. این یک دوران طلایی برای جوی بود و تمام روزها شادی‌بخش بود. شادی در نهایت یک عملکرد را برای هر یک از احساسات رایلی در نظر می‌گیرد، به استثنای غم، زیرا می بیند که او هیچ فایده ای برای رایلی ندارد. به همین دلیل، او اغلب غم و اندوه را منحرف می کند تا آن‌ها را از در کنترل داشتن رایلی دور کند.

تمام این شرایط زمانی که رایلی به ۱۱ سالگی می‌‌رسد دچار چالش می‌شود، درست زمانی که خانواده رایلی مجبور می‌شوند به سانفرانسیسکو نقل مکان کنند.  جوی سعی می‌کند همه چیز را مثبت نگه دارد، اما موقعیت جدید رایلی کمتر هیجان‌انگیز به نظر می‌رسد. در این موقعیت نا‌آشنا، جوی می‌بیند که دیگر احساسات رایلی به طور ناگهانی برجسته تر می‌شوند. علاوه بر این، غم این توانایی را به دست می آورد که خاطرات شاد قبلی را غمگین کند. فکر کردن به این که غم آخرین چیزی است که رایلی در این روزهای سخت به آن نیاز دارد، جوی او را بیش از هر زمان دیگری از کنترل پنل دور نگه می دارد و او را از دست زدن به هر خاطره ای منع می کند.

احساسات دیگر نیز با توجه به اینکه وضعیت رایلی مطلقا منفی است، این سوال برایشان پیش می‌آید که آیا اصلا جوی هنوز باید رهبری را برعهده داشته باشد یا خیر. اما بعد از اینکه مادر رایلی از او برای اینکه خوشحال است تشکر می‌کند، به نظر می رسد که جوی هنوز احساس درستی باشد.

رایلی که به خواب می رود، جوی وظیفه کنترل خواب‌های او را برعهده می گیرد، اما در کمال تاسف ، دریم پروداکشنز از تمام اتفاقات منفی آن روز یک کابوس ساخت. جوی علی‌رغم اینکه می‌داند قرار نیست رویا را خاموش کند، این کار را انجام می‌دهد و در جایی که رایلی با خانواده‌اش اسکیت می‌کند، خاطره‌ای شاد را به او نشان می‌دهد.

فردای آن شب، اولین روز مدرسه جدید رایلی در سانفرانسیسکو است. Joy به همه احساسات جز Sadness کاری برای انجام دادن می‌دهد. وقتی از رایلی خواسته می‌شود تا خود را معرفی کند، جوی مسئولیت همه چیز را برعهده می‌گیرد. با این حال، خاطره شادی از مینه‌سوتا که جوی به یاد می‌آورد، به‌طور غیرمنتظره‌ای غم‌انگیز می‌شود و Sadness او را تحت تأثیر قرار می‌دهد و به این ترتیب ناراحتی بدون رضایت شادی کنترل عواطف را در دست می‌گیرد.

در همین لحظه رایلی گریه می کند و یک خاطره غمگین جدید ساخته می‌شود. جوی که از عوض شدن شرایط بسیار سراسیمه شده، جلوی استفاده از حافظه اصلی را می‌گیرد. او سیستم تخلیه حافظه را فعال می‌کند تا آن را از بین ببرد، اما غم با آن مخالفت می‌کند. همه چیز خراب می‌شود و تمام خاطرات اصلی رایلی به طور تصادفی با شادی و ناراحتی ترکیب می‌شوند.

شادی و غم که کاملا از دست رفته بودند، وقتی می‌بینند که بدون خاطرات اصلی، تمام جزایر شخصیت رایلی فرو ریخته، نگران می شوند و در غیاب جوی، رایلی نمی‌تواند خوشحال باشد. جوی خاطرات اصلی را جمع آوری می‌کند و به جزیره گوفبال می رود، به این امید که از طریق آن به دفتر مرکزی برسد.

با این حال، جزیره فرو می‌ریزد و شادی و غم به سختی فرار می کنند. تنها انتخاب آن‌ها این است که به حافظه بلندمدت هزارتو مانند  وارد شوند تا راه دیگری بیابند. شادی سپس غم را به عنوان «نقشه» خود انتخاب می‌کند، زیرا دانش او از راهنمای ذهن برای حرکت در پیچ و خم مفید است.

انیمیشن Inside Out

خلاصه شب می گذرد و آن دو (شادی و غم) همچنان پیدا نشده‌اند تا اینکه با بینگ بونگ، دوست خیالی فراموش شده رایلی روبرو می شوند. بینگ بونگ که بیشتر از کمک به آنها خوشحال است، به آنها پیشنهاد می کند که قطار فکر را سوار شوند که مستقیما به دفتر مرکزی می رود.

شادی بینگ بونگ را بسیار لذت بخش‌تر از غم و اندوه می یابد و از او پیروی می‌کند. با این حال، نادانی کودکانه بینگ بونگ آنها را به فکر انتزاعی می‌برد، که به نظر می‌رسد بسیار خطرناک است و به سختی فرار می‌کند. بعد از آن، جوی می‌فهمد که نمی‌تواند با اعتماد کورکورانه از بینگ بونگ پیروی کند و توصیه غم ارزشمند است.

پس از آن، جوی از دیدن سرزمین تخیل هیجان زده می‌شود، اما از تولید کننده دوست پسر خیالی تازه تشکیل شده منزجر می‌شود و از اینکه می‌بیند جنبه های کودکانه بیشتری از بین‌می رود، شوکه می شود. بینگ بونگ زمانی که واگن راکتی خودش به Memory Dump پرتاب می شود بیشتر تحت تاثیر قرار می گیرد.

جوی سعی می‌کند با مسخره‌بازی را تشویق کند، اما اقدامات او بیهوده است. سپس غم به بینگ بونگ نزدیک می شود و او را وادار می کند تا غم خود را با گریه بیان کند. شادی در ابتدا اذیت می شود، اما وقتی می‌بیند بینگ بونگ آرامش پیدا کرده، گیج می شود.

با این حال، قطار با فروریختن جزیره صداقت نابود می شود و زمانی که یک لوله بزرگی در معرض تخریب بخش کمی از حافظه بلندمدت قرار می‌گیرد، راه دیگری برای بازگشت به دفتر مرکزی وجود دارد. با نزدیک شدن به لوله یادآوری، شادی متوجه می‌شود که غم بدون لمس کردن خاطرات اصلی وارد نمی‌شود و در نتیجه آن‌ها را غمگین می‌کند.

پس از کمی تردید، جوی تصمیم می‌گیرد که غم را پشت سر بگذارد و اظهار می کند که «رایلی باید خوشحال باشد» و لوله را روی خود می بندد. با این حال، متأسفانه، فروپاشی بیشتر جزیره خانواده، لوله را می شکند، و Joy همراه با بینگ بونگ به سمت Memory Dump سقوط می کند.

پس از اتفاقات فروان و پس از آن که رایلی تصمیم می‌گیرد بدون اطلاع از خانه فرار کند و به سمت مینه‌سوتا برود، غم و شادی با هم به رایلی کمک می‌کنند تا او به خودش بیاید و به خانه برگردد و به اشتباهات خودش اقرار می‌کند. مدت‌ها بعد، وقتی رایلی ۱۲ساله شد، Joy به عنوان احساس برتر رایلی در جای خود باقی می ماند، اما بقیه نیز اکنون جای بزرگ‌تر و ارتقاء یافته‌ای در ذهن او دارند.

جزایری که قبلا ویران شده بودند، تا حد زیادی بازسازی شده و بسیاری از جزایر جدید دیگر نیز از آن زمان به وجود آمدند. سپس جوی تمام این ماجراجویی را در یک بازی هاکی به پایان می رساند. رایلی مدتی قبل دوباره برای بازی در تیم هاکی نوجوانان سانفرانسیسکو تلاش کرده بود موفق شده بود و با تیم مقابل رقابت کند.


تریلر فن‌مید اینساید اوت ۳


انیمیشن Inside Out 2

پس اتفاقاتی که در انیمیشن اول رخ داد، جوی سعی کرد به همکاری خود با احساسات دیگر ادامه دهد تا بتوانند با هم از رایلی محافظت کرده و زندگی او را غنی کنند. او تلاش کرد تا به نقش احساسات دیگر در زندگی رایلی احترام بگذارد. او و سایر احساسات نیز آموخته بودند که خاطرات رایلی فقط ساختن جزیره نیست. همچنین آن‌ها در حال ساختن اعتقادات هم بودند. این باورها در یک سیستم اعتقادی شکل گرفتند که حس رایلی نسبت به خود ش را ساخته بود و حول محور اعتقادی رایلی و اینکه او فرد خوبی است متمرکز شد.

زمانی که رایلی به اردوی مهارت‌ سنجی هاکی به دعوت مربی رابرتس رفت، جوی هیجان‌زده شد. او گفت این فرصتی برای رایلی، گریس و بری بود تا مربی رابرتس را تحت تاثیر قرار دهند و هر سه نفر در تیم قرار گیرند.

زمانی که رایلی به فکر خرابکاری در کمپ بود، جوی آن را متوقف کرد و سپس با استفاده از سیستم حفاظتی رایلی که برای محافظت از رایلی در برابر چیزهای منفی ایجاد کرده بود، خاطره را به پشت ذهن فرستاد. سایر احساسات به یافتن احساسات منفی کمک کردند تا آن را دور کنند و خاطرات باقیمانده به حافظه بلند مدت فرستاده شدند. جوی سپس چند خاطره منتخب را به سیستم باوری برد تا آن‌ها را اضافه کند.

انیمیشن Inside Out

پس از اتفاقات نسبت ناخوشایندی که در کمپ افتاد و تلاش‌های رایلی برای جا انداختن خود در تیم بزرگسالان و همبازی شدن با شخصیت «Val Ortiz» او سرانجام فهمید که کارهایش درست نبوده و نباید دوستانش، یعنی گریس و بری را رها می‌کرده است. پس از تمام این ماجراجویی‌ها، هر شش احساس یاد گرفتند که به طور مسالمت‌آمیز در کنار هم وجود داشته باشند.

وقتی رایلی منتظر ایمیل مربی رابرتس بود تا بداند برای تیم انتخاب شده یا نه، اضطراب «Anxiety» شروع به نگرانی در مورد عدم حضور رایلی در تیم کرد، بنابراین جوی او را فرستاد تا روی صندلی مخصوص خود بنشیند و او را تشویق کرد تا روی چیزی تمرکز کند که رایلی می‌توانست کنترل کند. او به آن‌ها یادآوری کرد که رایلی یک آزمون اسپانیایی دارد که باید برای آن درس بخواند. احساسات دیگر برای این که فقط او این را به یاد آورده بود، شروع به تشویق او کردند. سپس جوی به حسادت «Envy» اجازه داد تا این ایده را بپذیرد و آنها به این نتیجه رسیدند که در هر صورت رایلی را دوست دارند. وقتی رایلی بالاخره ایمیل را دریافت کرد، لبخند زد.

انیمیشن Inside Out ۲ چگونه فرهنگ تراپی مدرن را به تصویر می‌کشد؟

ویژگی‌های ظاهری

جوی چهره‌ای زرد و سفید دارد و موهایش به رنگ آبی آسمان است. او چشمانی درشت به رنگ آبی لاجوردی دارد و اغلب یک لباس تابستانی نازک و خنک می‌پوشد که با نقش‌های گل مانند آبی تزیین شده‌اند. تنها احساسی است که شلوار یا کفش نپوشید و پاهای برهنه او انگشت ندارند. شادی توسط هاله آبی رنگی احاطه شده است و نور طلایی و درخشانی از خود ساطع می‌کند که از احساسات دیگر براق‌تر است.

ویژگی‌های شخصیتی

جوی باهوش، پرهیایو، بیش‌فعال، پرشور، برون‌گرا و به شدت خوش‌بین است. کوچک‌ترین جرقه مثبتی باعث می‌شود که او از هیجان منفجر شود. او همیشه خوبیِ همه چیز را می‌بیند که از طرف دیگر باعث می شود تا حدی نسبت به سایر جنبه‌های غم انگیز اتفاقات غافل شود. او نسبت به عواطف منفی بی احساس نیست.

برای مثال، تخریب جزایر شخصیت رایلی برای او غم و اندوه به ارمغان می‌آورد. اما طبیعت مثبت او باعث می شود که به سرعت آن احساسات را کنار بگذارد، از غمگینی یا عصبانیت خودداری کند و در عوض مثبت فکر کند. از آنجایی که برعکس، Sadness (ناراحتی) مجبور است جنبه منفی چیزها را ببیند، این دو دیدگاه کاملاً متفاوتی نسبت به وقایع زندگی رایلی دارند.

شادی عاشق رایلی است و از آنجایی که به عنوان اولین احساس در ذهن او تجسم یافت، پیوند خاصی با او دارد. او آرزو می‌کند که کاش رایلی همیشه خوشحال باشد و معتقد است برای رسیدن به این آرزو رایلی باید همیشه مسرور باشد. جوی به یک رهبر در میان احساسات دیگر تبدیل شد که دیگر عواطف به او اعتماد کرده‌اند و می‌دانند که رایلی واقعا به او بیشتر از بقیه نیاز دارد.

انیمیشن Inside Out

در عین حال، جوی سعی می‌کند همیشه احساس ناراحتی را به خاک بسپارد، زیرا او دقیقا خلاف عقیده‌های جوی است. او تلاش می‌کند از «Sadness» حمایت کند، اما در اکثر موارد او را تحریک کرده و اهمیت خاصی به او نمی‌دهد، زیرا در نهایت برای او ناامید‌کننده است. او فکر می‌کند که ناراحتی هیچ سودی برای رایلی ندارد و بنابراین همیشه اتفاقات ناراحت‌کننده را برای او به حداقل می‌رساند.

هنگامی که رایلی ۱۱ ساله می‌شود و زندگی او شروع به تغییر می‌کند، جوی از اینکه مبادا احساسات دیگر برجسته‌تر شوند، وحشت می‌کند. زیرا حس می‌کند تمام کارهایی که تاکنون کرده در حال نابودی است. زمانی که رایلی یک خاطره اصلی غمگین در ذهنش شکل می‌گیرد، شادی آن را نشانه‌ای از یک شکست مطلق می‌بیند.

جوی در طول ماجراجویی‌اش در ذهن رایلی متوجه می‌شود که پروسه رشد کردن و بزرگ‌شدن اجتناب‌ناپذیر است و رایلی برای شاد بودن واقعی به تمام احساساتش نیاز دارد و او اکنون با تلاش برای سرکوب آن‌ها در واقع رایلی را عقب نگه می‌دارد. جوی متوجه می‌شود که نباید ضد ناراحتی باشد و باید در کنار او مانند جفت عمل کند.

 

نکات جالب درباره شخصیت Joy

  • جوی نخستین شخصیت اصلی پیکسار است که در داخل ذهن یک انسان زندگی می‌کند.
  • جوی پیچیده ترین شخصیت انیمیشن درون و بیرون بود که می‌شد درباره آن نوشت، زیرا طیف وسیعی از «احساسات شاد» را به تصویر می کشید و سازندگان برای دریافت لحن مناسب آن برای انیمیشن مشکل داشتند.
  • در مراحل اولیه توسعه انیمیشن Inside Out، جوی منبع اصلی تنش روایت بود زیرا اجازه نمی داد رایلی رشد کند و بزرگ شود.
  • جوی از نور خالص زاده شد – بدون پدر و مادر، بدون تربیت، او فقط ظاهر می شود، مانند همه احساسات دیگر.
  • در ابتدا قرار بود شادی و ترس در حافظه بلند مدت گم شوند، اما بعدا غم جایگزین ترس شد.
  • جزیره شخصیت مورد علاقه شادی جزیره گوفبال است.

منبع: InsideOutfandom


از سختی‌های استریمر بودن تا داستان ازدواج تو وارکرفت؛‌ میزگیم با سایه@Say۳h

از سختی‌های استریمر بودن تا داستان ازدواج تو وارکرفت؛‌ میزگیم با سایه@Say3h

Loading

source

توسط techkhabari.ir