نویسندگی و کارگردانی دوستان خیالی را جان کرازینسکی برعهده دارد. او قبل از این فیلم‌های دلهره‌آور مکانی ساکت را کارگردانی و با همسرش امیلی بلانت در آن بازی کرده بود. ستارگان مشهوری مانند امیلی بلانت، جورج کلونی، برد پیت، بردلی کوپر و استیو کرل در این فیلم صداگذاری شخصیت‌های خیالی را انجام داده‌اند. کرازینسکی پس از موفقیت در ژانر ترسناک حالا خود را در فیلمی خانوادگی محک می‌زند. با نقد و بررسی دوستان خیالی همراه باشید.

من دیگر بزرگ شده ام

جان کرازینسیکی در نقش پدر بی

فیلم داستان نوجوان دوازده ساله‌ای به نام بی (Bea) (کیلی فلیمینگ) را دنبال می‌کند که مادرش را به خاطر سرطان از دست داده است. پدرش (کرازینسکی) اوضاع جسمی جالبی ندارد؛ زیرا قلب او مشکل دارد و نیاز به عمل قلب دارد. ابتدای فیلم ما فلش‌بک‌هایی از این خانواده را مشاهده می‌کنیم که زمانی خوشبت بوده‌اند. در این فلش‌بک‌ها بی دختری بازیگوش و دوست‌داشتنی بود.

با‌این‌وجود آن روزهای خوب تمام شدند. حالا بی مثل قبل شاد و پرانرژی نیست. پدرش توانایی مراقبت از او را ندارد. به همین دلیل حالا باید پیش مادربزرگش زندگی کند. پدر بی سعی می‌کند خود را خوشبین و قوی نشان دهد. اما از نظر بی او مانند بچه‌ها رفتار می‌کند.

تصویر هالیوود از نوجوانان طغیانگر و ناشی در سینما و موسیقی کمی تکراری شده است؛ زیرا، تقریبا در هر اثر تینیجری ، نوجوان‌ها با پدر و مادرشان اختلاف‌نظر دارند و به آن‌ها بنا احترام نمی‌گذارند. در دوستان خیالی این گونه رفتار نمی‌کند. او دختری مهربان، مودب و عاقل است و به دلیل از دست‌دادن مادرش به زندگی با دیدی واقع‌گرایانه نگاه می‌کند. برای همین بی شخصیت‌پردازی ملموسی دارد و بیننده با او ارتباط برقرار می‌کند.

آشنایی با کال و موجودات خیالی

سکانس آشنایی بی با بلو

کیلی فلیمینگ در واکینگ دد نقش جودیث دختر ریک را برعهده داشت. به همین دلیل نسبت به نقش سابق خود پیشرفت کرده است. چون حالا در فیلمی پرخرج با افراد مشهوری مثل جان کرازینسکی و رایان رینولدز بازی می‌کند. علاوه بر این، با او بیشتر آشنا می‌شوند؛ زیرا، واکینگ دد به‌مرور طرفداران و بیننده‌های خود را از دست داد. اگر فلیمینگ این فرمان را جلو برود شاید به بازیگر موفقی تبدیل شود.

وقتی بی به خانه مادربزرگش نقل مکان می‌کند. حس می‌کند موجوداتی عجیب‌وغریب در همسایگی او زندگی می‌کنند. او با جستجوی سرنخ‌ها با کال (رینولدز) و موجودات کارتونی ‌شکلی به نام IF (دوستان خیالی) آشنا می‌شود.

رینولدز در نقش فردی ناامید

رایان رینولدز مثل همیشه در دوستان خیالی شوخ‌طبع نیست.

رینولدز برخلاف نقش‌های سابق خود فردی بدبین و ناراحت محسوب می‌شود. به همین دلیل مثل ددپول یا فیری گای فردی شوخ و شنگ نیست. در ددپول ۲ وقتی که زنش می‌میرد، همچنان روحیه هنجارشکن خود را حفظ می‌کند. ولی این جا این طور نیست.

کال علت دلسردی خود را پیدانکردن بچه‌هایی برای IF مانند بلو و بلاسم (شکوفه) می‌داند. در فرهنگ غرب بعضی از بچه‌ها با اشخاصی صحبت می‌کنند که وجود خارجی ندارند. با‌این‌حال وقتی بزرگ می‌شوند به دوستی با این اشخاص فرضی پایان می‌دهند. کرازینسکی مثل داستان اسبا‌ب‌بازی‌ به این موجودات جان می‌بخشد.

ولی برخلاف Toy Story‌  داستان را به جایی که این شخصیت‌ها تنها شده‌اند، می‌برد. از شخصیت‌‌های جالب IF می‌توان به بلو اشاره کرد که استیو کرل صداگذاری آن را انجام داده است. بلو گذشته جالبی دارد. او در واقع موجودی بنفش‌رنگ است. اما چون دوست او در بچگی یعنی بنجامین مشکل کوررنگی داشت. او را آبی می‌دید برای همین او را بلو صدا می‌زد.

اگر نقش کرل در Dispicable me  را دوست داشته باشید، به‌احتمال زیاد با بلو مشکلی نخواهید داشت. بی شیفته موجودات خیالی می‌شود. به همین دلیل می‌خواهد این موجودات را از سردرگمی و تنهایی نجات دهد. کال ابتدا با تصمیم او مخالفت می‌کند. چون از نظر او دیگر جایی برای IF وجود ندارد، اما در نهایت با بی همراه می‌شود.

می فهمم چی میگی ولی درک نمی کنم

بی، کال و IF در حال پیداکردن دوستانی جدید

بی ابتدا تلاش می‌کند این موجودات را با بچه‌ای غریبه‌ دوست کند. اما هر کاری می‌کند، این بچه‌ها IF را نمی‌بینند. ولی بی تسلیم نمی‌شود، حالا او می‌خواهد دوستان خیالی را با دوستان سابق‌شان که دیگر بزرگ شده‌اند، دوباره مچ کند. در واقع بی ابتدا وقتی بی متوجه می‌شود بلاسم دوست خیالی مادربزرگش است، سعی می‌کند کاری انجام دهد مادربزرگش دوباره بلاسم را ببیند. فیلم روایت جالبی دارد و در پایان شما را غافلگیر می‌کند.

در فرهنگ ما خیلی مفهومی به نام دوست‌های خیالی به چشم نمی‌خورد. بچه‌ها که در کودکی شاید برای عروسک‌‌ها و اسباب‌بازی‌های خود یک اسم انتخاب کنند. ولی معمولا با آن‌ها صحبت نمی‌کنند. از این جهت ارتباط با فیلم برای ماها سخت‌تر است.

مگر این که چنین چیزی را در بچگی تجربه کرده باشد. با‌این‌وجود به‌خاطر رایان رینولدز این فیلم را نبینید. چون در این فیلم نقش‌آفرینی قابل تمایزی با آثار قبلی خود ندارد. ممکن است احساس کنید شخصیت فیلم‌های رینولدز با پدر بی عوض شده است. چون کرازینسکی بیشتر شبیه مانند نقش‌های رینولدز رفتار می‌کند. با‌این‌حال نقش او پررنگی در فیلم ندارد.

خاص ترین دوستان خیالی

سکانس درگیری کال با کازمو

در فیلم با موجودات خیالی زیادی آشنا می‌شوید ولی به بیشتر آن‌ها زیاد پرداخته نمی‌شود. با‌این‌حال بعضی از آن‌ها پتانسیل بالایی در فیلم به همراه داشته‌اند. از بین این شخصیت‌ها می‌توان به کازمو اشاره کرد؛ کازمو کارآگاهی پرجنب‌وجو‌ش و فعال است که همیشه سربه‌سر کال می‌گذارد و او را عصبانی می‌کند. به همین دلیل بیشتر سکانس‌های خنده‌دار IF حول محور کازمو و کال می‌چرخد.

از عجیب‌ترین دوست خیالی می‌توان به کیت با صداگذاری برد پیت اشاره کرد. کیت فردی نامرئی و ساکت است که در برخی از سکانس‌ها کال را اذیت می‌کند و فقط از عصبانیت او را صدا می‌زند. این باعث نوعی پارادوکس در IF می‌شود. چرا کسی که هیچ حضوری در فیلم ندارد. در تیتراژ پایانی از او اسم برده می‌شود. البته چنین نقش عجیبی را برد پیت در ددپول ۲ به نام ونیشر را بازی کرده بود. ولی حداقل در آن‌جا تصویری از برد پیت هنگام برق‌گرفتگی می‌بینیم.

۱۰ انیمیشن برتر که پرفکت نیستند

سخن پایانی

دوستان خیالی از نظر فنی و ساختاری نقص زیادی ندارد. فقط انگار برای غربی‌ها که زمانی در کودکی دوست خیالی داشته‌اند. ساخته شده است. اگر شما مشابه این وضعیت را تجربه نکرده باشید. ممکن است با IF ارتباط برقرار نکنید و کمی از فیلم خسته شوید. همچنین گاهی اوقات تعداد بالای موجودات خیالی فیلم را شلوغ می‌کند. نظر شما درباره دوستان خیالی چیست؟ شما این فیلم را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

منبع: pitsburghmagazine


بهترین دی‌ال‌سی‌های تاریخ با امید لنون و شایان

Loading

source

توسط techkhabari.ir