بسیاری از صحنه‌های ترسناک و دلهره‌آور سریال باب اسفنجی شلوار مکعبی از تلاش‌هایی حاصل می‌شوند که قصد دارند مخاطب را بخندانند. اما خب بعضی مواقع این شوخی‌ها بیش از حد تاریک شده و مناظری نظیر خرد شدن لگن باب یا نصف شدن او از وسط را به تصویر می‌کشد.

قسمت ۱۶ از فصل سوم سریال SpongeBob SquarePants نماینگر چندی از ترسناک‌ترین و تاریک‌ترین صحنه‌هایی است که در تاریخ سریال مشاهده می‌کنیم. کمدی سیاه (Dark Humor) در بسیاری از مواقع در خط داستانی سریال خودنمایی می‌کند که یکی از مهم‌ترین و به یاد ماندنی‌ترین آن‌ها به اپیزود I Had An Accident باز می‌گردد؛ جایی که هر بلای قابل تصور و غیرقابل تصوری سر باب اسفنجی سیاه بخت می‌افتد.

تماشای ویدیوی بهترین دی‌ال‌سی‌های تاریخ با امید لنون و شایان

در این قسمت ما باب و پاتریک را در حالی تماشا می‌کنیم که برای تفریح و خوشگذرانی در حال شن‌سواری هستند و لحظات بسیار خوبی هم رقم می‌زنند. اما در این میان سندی به آن‌ها یک هشدار جدی می‌دهد و می‌گوید که اگر آن‌ها حواس خود را جمع نکنند ممکن است آسیبی جدی به خود بزنند. ولی خب انگار باب اسفنجی و بهترین دوستش زیاد به این هشدار اعتنا نمی‌کنند و به کارشان ادامه می‌دهند.

در ادامه همین بی‌احتیاطی یک صحنه دلخراش به وجود می‌آید: لگن باب خرد شده و به هزار قسمت تبدیل می‌شود. هنگامی که سندی و پاتریک او را به پیش دکتر می‌برند دکتر حسابی باب اسفنجی را می‌ترساند. او می‌گوید که اگر حواس خود را جمع نکند و مواظب نباشد احتمالا باید با «لگن آهنی» به زندگی خود ادامه دهد. بلافاصله کارگردان یک تصویر را به ما نشان می‌دهد تا متوجه شویم که منظور از لگن آهنی چیست. در طی این صحنه یک ماهی بخت برگشته را می‌بینیم که به یک لگن آهنی متصل شده و صحنه دلخراشی را به وجود آورده است.

تاریک‌ترین اپیزودهای باب اسفنجی

تصویر خرد شدن لگن باب واقعا ترسناک است

دیدن تصویر این ماهی باعث می‌شود که باب حسابی بترسد و سبک زندگی خود را به کلی تغییر دهد. او در ادامه این موضوع تصمیم می‌گیرد در خانه باقی بماند تا دوباره دچار آسیب‌دیدگی نشود؛ چرا که ممکن است سرنوشت او هم به لگن آهنی گره بخورد. البته تنهایی بیش از حد و خانه‌نشین شدن تاثیرات منفی خود را روی ذهن باب می‌گذارد و باعث می‌شود که او تا حدودی سلامت روان خود را در خطر ببیند.

در طرف دیگر داستان سندی و پاتریک به فکر دوست خود هستند و می‌خواهند به هر قیمتی که شده او را از خانه بیرون بکشند تا حداقل هوایی تازه کند. آن‌ها برای کار خود یک نقشه درست کرده و آن را به اجرا در می‌آورند. طبق این نقشه پاتریک لباس یک گوریل را می‌پوشد و شروع به زدن سندی می‌کند تا باب برای نجات او از خانه بیرون آید. اما در این لحظه غیرقابل انتظارترین اتفاق ممکن رخ می‌دهد؛ یک گوریل واقعی از ناکجا آباد سبز می‌شود و به کتک زدن سندی و پاتریک روی می‌آورد.

تاریک‌ترین اپیزودهای باب اسفنجی شلوار مکعبی: آقای خرچنگ مجنون می‌شود

باب اسفنجی هم که نمی‌تواند کتک خوردن دوستان خود را ببیند تصمیم می‌گیرد از خانه آناناسی بیرون بزند و به نجات سندی و پاتریک بپردازد. اما خب ظاهرا این تصمیم آنقدرها که باید منطقی و شدنی نبود. گوریل به محض اینکه باب را می‌بیند حسابی از خجالتش در می‌آید و او را با دست‌های خود از وسط نصف می‌کند. این صحنه در زمان کودکی به کابوس بسیاری از ماها تبدیل شد و هنوز هم ترسناک به نظر می‌رسد.

نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاه‌های خود را با تیم کافه‌بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.

منبع: CBR


بهترین دی‌ال‌سی‌های تاریخ با امید لنون و شایان

Loading

source

توسط techkhabari.ir