طی سالهای اخیر هیدتاکا میازاکی با آثار خود، دل تمام طرفداران دنیای گیم را بهدست آورده است. در این مطلب به معرفی بهترین بازی های هیدتاکا میازاکی میپردازیم که تجربه آنها برای گیمرهایی که بهدنبال چالش هستند توصیه میشود.
تمام گیمرها با دنیای خشن و بیرحم بازیهای سولزبورن آشنا هستند و میدانند که عناوین سولزلایک، بهترین راه برای تست کردن تمرکز و پشتکار گیمرها هستند. محال است که یکی از بازیهای این سری را تجربه کنید و در باسفایتهای بازی، صدها مرتبه شکست نخورید.
نکته دیگری که باعث منحصربهفرد شدن آثار میازاکی میشود، داستان عمیق و تاثیرگذار است که برای مدتها ذهن گیمر را مشغول میکند؛ البته بهخاطر شیوه خاص روایت داستان عناوین میازاکی، اکثر گیمرها نهتنها نمیتوانند جزییات دنیای بازی و کاراکترها را کشف کنند، بلکه داستان اصلی بازی را نیز درک نمیکنند. به همین جهت میتوانیم ادعا کنیم که درک کردن داستان بازیهای میازاکی، گاهی اوقات از شکست دادن باس فایتها نیز دشوارتر خواهد بود.
اگر میخواهید نگاهی به بیوگرافی هیدتاکا میازاکی و آثار جذاب این کارگردان محبوب ژاپنی داشته باشید، در ادامه با تکراتو همراه باشید.
ادامه مطلب در ادامه
بیشتر بخوانید:
بهترین بازی های هیدتاکا میازاکی
زمانی که درباره بازی های برتر هیدتاکا میازاکی صحبت میکنیم، قطعا به بازیهای سری سولزبورن فکر میکنید که همیشه نامزد دریافت جایزه بهترین بازی سال هستند. باید گفت که بهترین بازی های هیدتاکا میازاکی صرفا عناوینی همچون دارک سولز و بلادبورن نیستند و بازیهایی مانند Armored Core نیز در این میان بهچشم میخورند.
پیش از معرفی آثار برتر این کارگردان، بدنیست نگاهی به بیوگرافی هیدتاکا میازاکی و داستان زندگی او داشته باشیم. میازاکی در سال 1975 در یک خانواده فقیر در شهر شیزوئوکا ژاپن متولد شد. یکی از تفریحات میازاکی در دوران کودکی خواندن کتاب و مانگا بود، اما از آنجایی که ادبیات کتابها و مانگاها خارج از درک او بود، قسمتهایی از داستان کتاب که متوجه نمیشد را با تخیلات خود کامل میکرد و همین شیوه کتابخوانی همراه با خیالبافی، الهام بخش شیوه خاص روایت داستان در بازیهای میازاکی است.
بدنیست بدانید که بهخاطر شرایط اقتصادی نابهسامان خانواده میازاکی، کتابها و مانگاها را از کتابخانه امانت میگرفت و والدینش بودچه کافی برای خرید کتاب و مانگا را نداشتند. علاوهبر این، والدینش او را از تجربه بازیهای ویدیویی منع میکردند و پیش از رفتن به دانشگاه، از انجام بازیهای ویدیویی محدود میشد.
همانطور که مشاهده میکنید بیوگرافی هیدتاکا میازاکی و داستان زندگی او بهخاطر فقر و محدودیتهای شدید چندان شیرین نیست، اما تمام این مشکلات، میازاکی را در مسیر تبدیل شدن یه یکی از بزرگترین چهرههای صنعت گیمینگ قرار دادند.
میازاکی بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه کیو، در شرکت اوراکل واقع در ایالات متحده، بهعنوان حسابدار مشغول بهکار شد. در سال 2001 یکی از همکاران میازاکی بازی ایکو را به او معرفی کرد و میازاکی بعد از تجربه این بازی، تصمیم گرفت که شغل خود را تغییر دهد و مسیر خود را در دنیای گیم پیدا کند.
میازاکی در آغاز حرفه خود در صنعت گیمینگ، فرصتهای شغلی زیادی نداشت و تصمیم گرفت در شرکتی به نام فرام سافت ور مشغول بهکار شود. میزاکی وظیفه برنامهریزی در پروژه Armored Core: Last Raven را برعهده داشت، اما در ادامه روند ساخت بازی به تیم توسعه پیوست. میازاکی در سال 2006 و 2008 برای کارگردانی نسخههای بعدی فرانچایز Armored Core انتخاب شد و در اولین تجربه خود در کارگردانی بازی، عملکرد قابل قبولی داشت.
جالب است بدانید پروژه Demon Souls که بهعنوان یکی از بهترین بازی های هیدتاکا میازاکی شناخته میشود، یکی از پروژههای شکستخورده فرام سافت ور بود و صرفا تحویل دادن این پروژه به میازاکی باعث شد که این عنوان نهتنها ضرر مالی برای کمپانی بههمراه نداشته باشد، بلکه به یکی از آثار ماندگار فرام سافت ور نیز تبدیل شود.
بازی Demon Souls در ابتدای عرضه، آمار فروش رضایتبخشی نداشت و بهنظر میرسید که بعد از تمام تلاشهای میازاکی، این فرانچایز شکست خورده، اما بعد از چند ماه این بازی درمیان گیمرهای ژاپنی محبوب شد و برخی از ناشران مایل به عرضه این بازی در بازارهای جهانی شدند.
موفقیت Demon Souls باعث شد که میازاکی بهخلق کردن یک عنوان نقشآفرینی به نام Dark Souls فکر کند که در حالحاضر یکی از بازی های برتر هیدتاکا میازاکی و شرکت فرام سافت شناخته میشود. بعد از موفقیت چشمگیر Dark Souls، میازاکی به مقام ریاست شرکت ارتقا یافت.
اکنون که نگاهی به بیوگرافی هیدتاکا میازاکی و مسیر زندگی و پیشرفت این کارگردان ژاپنی داشتیم، میتوانیم به معرفی بازی های برتر هیدتاکا میازاکی و آثار جاودان او بپردازیم. همچنین، اگر به بازیهای با داستان عمیق همراه با خلاقیت و نوآوری علاقه دارید، توصیه میشود که نگاهی به بهترین بازی های هیدئو کوجیما نیز داشته باشید.
Armored Core 4
اولین عنوانی که در فهرست بهترین بازی های هیدتاکا میازاکی معرفی میکنیم Armored Core 4 است که در 21 دسامبر 2006 منتشر شد. Armored Core 4 برای گیمرهایی که به جنگ رباتها علاقه دارند، یکی عنوان جذاب و سرگرمکننده است. در AC 4 پلیر کنترل یک ربات غولپیکر را دارد که بیشتر شبیه به یک سلاح کشتار دستهجمعی است و میتواند هرچیزی را از سر راه خود بردارد.
اکثر بازیهایی که با ایده جنگ رباتها و استفاده از ماشینهای جنگنده غولپیکر تولید میشوند، یک نقطه ضعف مشترک دارند، معمولا در این دسته از بازیها پلیر در طول مراحل هیچکاری جز نابود کردن دشمنان ندارد. شاید در مراحل ابتدایی چنین بازیهایی فکر کنید با یک عنوان هیجانانگیز سروکار دارید، اما بعد از چند ساعت روند بازی تکراری میشود و دیگر تمایلی به ادامه آن ندارید. خوشبختانه شرایط برای Armored Core 4 فرق میکند و تنوع ماموریتهای و مراحل، بازی را از یکنواختی و روند کسلکننده نجات میدهد.
با اینکه Armored Core 4 یکی بهترین بازی های هیدتاکا میازاکی است، اما بینقص نیست. یکی از بزرگترین نقطه ضعفهای Armored Core 4، کوتاه بودن مراحل است. دقیقا در لحظهای که پلیر سرگرم گیمپلی بازی میشود، به پایان ماموریت میرسد و باید مراحل بعدی را پیشببرد؛ به عبارت دیگر، مراحل کوتاه Armored Core 4 باعث میشود که گیمر بهخوبی با دنیای بازی ارتباط برقرار نکند.
در مجموع، Armored Core 4 یکی از جذابترین بازیهای زمان خود بود و بهعنوان یکی از بهترین بازی های اکشن هیدتاکا میازاکی نیز شناخته میشود که گیمرها را مجذوب گیمپلی جذاب خود میکرد.
بیشتر بخوانید:
بهترین بازی های PS5
بهترین بازی های PS4
Demons Souls
یکی دیگر از بهترین بازی های هدیتاکا میازاکی که بهعنوان نقطه شروع موفقیتهای این کارگردان ژاپنی شناخته میشود، Demons Souls است. Demons Souls اولین عنوان از سری بازیهای سولزبورن است و مانند سایر بازیهای سولزبورن، مراحل و باسفایتهای دشواری دارد.
اگر تاکنون بهترین بازی های اکشن میازاکی را در سبک سولز بورن تجربه نکردهاید، شاید سیستم ارتقا و آیتمها برای شما پیچیده باشند، اما بعد از شناختن ابزار مختلفی که بازی در اختیار شما قرار میدهد، میتوانید از استراتژیهای مختلفی برای شکست دادن دشمنان خود استفاده کنید.
نکته جالب درباره Demons Souls، سیستم مبارزه ساده و سیستم حرکتی پیشپا افتاده آن است. Demons Souls برای حمله و دفاع کردن فنون پیچیدهای ارائه نمیدهد، اما سیستم مبارزه بازی بهصورتی طراحی شده که با وجود حرکات ساده و حملههای محدود، هیچگاه از نبردهای Demons Souls خسته نشوید.
در این عنوان امکان ارتقا کاراکتر و سلاحها نیز وجود دارد و هرگاه که با دشمنان قدرتمندی روبهرو میشوید، میتوانید با فارم کردن و ارتقا مهارتهای کاراکتر خود، تاحدودی دشواری بازی را کاهش دهید. البته با پیشروی در دنیای Demons Souls، دشمنان شما قدرتمندتر میشودند و همین ارتقا مهارتها و سلاحها نیز دشواری بازی را چندان کم نمیکند. بنابراین، تمام حرکات شما در مقابل دشمنان باید حساب شده و دقیق باشد.
به صورت خلاصه، Demons Souls یکی از برترین بازی های هیدتاکا میازاکی است که با موسیقی تاثیرگذار، طراحی فوقالعاده جذاب محیطهای بازی، تنوع دشمنان و سیستم مبارزه بینظیر، هیچگاه برای گیمرها تکراری نمیشود و میتوانید تمام مراحل آن را چندین بار تکرار کنید و مانند اولین باری که وارد دنیای Demons Souls شدید از آن لذتببرید.
خالی از لطف نیست به این نکته اشاره کنیم که فرام سافت ور در نوامبر سال 2020 یک نسخه ریمیک از Demons Souls را منتشر کرد که باوجود بهبود گرافیک و گیمپلی، همچنان همان حس نوستالژی را بههمراه دارد و امکان تجربه یکی از بهترین بازی های Hidetaka Miyazaki را با گرافیک بازیهای نسل نهم فراهم کرده است.
Dark Souls
بعد از درخشش یکی از بهترین بازی های هیدتاکا میازاکی (Demons Souls) در سراسر جهان، فرام سافت تصمیم گرفت یک عنوان جدید را با همان ایدههای قبلی تولید کند، البته تمام کاستیهای Demons Souls برطرف شده بود و بازی جدید سولزبورن میازاکی با مبارزات مهیجتر و جهانی غنیتر در اختیار گیمرها قرار گرفت.
در ابتدا Dark Souls برای کنسولهای نسل هفتم منتشر، اما بعد از درخواست طرفداران این فرانچایز، فرام سافت ور نسخه PC Dark Souls را همزمان با تاریخ انتشار DLC عرضه کرد و به اینترتیب پی سی پلیرها میتوانستند ماجراجویی خود را در دنیای بازیهای سولزبورن آغاز کنند.
همانطور که میدانید، بازی های برتر هیدتاکا میازاکی در سبک سولزبورن شیوه خاصی در روایت داستان دارند و Dark Souls نیز ازهمین قاعده پیروی میکند. در روند بازی هیچ کاتسینی که ماجرای بازی را شرح دهد بهچشم نمیخورد و پلیر با جستوجو در دنیای Dark Souls باید جزییات داستان بازی را کشف کند. تقریبا تمام ان پی سیها و کاراکترهای Dark Souls داستان خود را دارند و فقط با دیالوگهای کوتاه آنها و شواهد و مدارکی که در طول بازی پیدا میکنید میتوانید داستان و سرنوشت این کاراکترها را درک کنید.
یکی از دلایلی که باعث میشود Dark Souls نهتنها یکی از برترین بازی های هیدتاکا میازاکی بلکه یک اثر جاودانه در دنیای گیم باشد، طراحی بینظیر باسفایتها و محیطهای مختلف بازی است. نکته جالب درباره طراحی نقشه بازی، ارتباط بخشهای مختلف نقشه است. تقریبا تمام قسمتهای نقشه بههم مرتبط هستند و با پیدا کردن میانبرها و درهای مخفی میتوانید مسیرهای طولانی را در کوتاهترین زمان ممکن طی کنید. از نظر دشوار بودن مراحل و باسفایتها نیز Dark Souls مانند تمام عناوین سولزبورن، گیمرها را به چالش میکشد.
Dark Souls ازنظر گیمپل، طراحی، موسیقی و… از تمام بازیهای همنسل خود یک سروگردن بالاتر بود، اما ازنظر گرافیک حرف زیادی برای گفتن نداشت؛ علاوهبر این، بافتها و تسکچرهای بازی نیز نسبت به برخی از عناوین نسل هفتمی در سطح پایینتری بودند.
اگر از ضعف گرافیکی Dark Souls چشمپوشی کنید، این عنوان میتواند تمام انتظاراتی که از بهترین بازی های اکشن هیدتاکا میازاکی دارید را براورده کند و به یکی از جذابترین بازیهای نقشآفرینی تبدیل شود که لحظات نفسگیر آن برای همیشه در ذهن شما حک میشوند.
بیشتر بخوانید:
بهترین بازی های پلی استیشن 2
بهترین بازی های پلی استیشن از نظر هوش مصنوعی
Dark Souls 2
بعد از بازخوردهای مثبتی که Dark Souls از سوی منتقدان و گیمرها دریافت کرد، فرام سافت ور هیچ دلیلی برای ادامه ندادن این فرانچایز نداشت و نسخه دوم دارک سولز را در سال 2014 عرضه کرد. خالی از لطف نیست به این نکته اشاره کنیم که بلادبورن و دارک سولز 2 به صورت همزمان توسعه یافتند و باتوجه به اینکه میازاکی زمان کافی برای کارگردانی هردو بازی را نداشت، بهعنوان سرپرست در پروژه دارک سولز 2 مشغول بهکار شد و کارگردانی بلادبورن را شخصا برعهده گرفت.
با اینکه دارک سولز 2 دنباله بازی Dark Souls است، اما ازنظر داستانی ارتباط چندانی با نسخه قبلی خود ندارد و برای درک کردن دنیای دارک سولز 2، نیازی نیست که عنوان قبلی آن را تجربه کنید. موسیقی و طراحی باسفایتها و مناطق مختلف دارک سولز 2 نیز مانند بهترین بازی های Hidetaka Miyazaki شاهکار است، اما از نظر گرافیکی عملکرد معمولی دارد.
باتوجه به نظرات گیمرها، دارک سولز 2 ضعیفترین عنوان در سری بازیهای سولزبورن است و فروش عالی آن صرفا بهخاطر موفقیت نسخه قبلی آن بود. با اینحال، حتی صعیفترین بازی سولزبورن نیز میتواند از بسیاری از عناوین نقشآفرینی دیگر جذابتر باشد و صرفا بهخاطر اینکه سایر بازیهای سولزبورن بهتر از دارک سولز 2 هستند، نمیتوانیم Dark Souls 2 را از فهرست برترین بازی های هیدتاکا میازاکی خط بزنیم.
Bloodborne
در سال 2015 یکی از بهترین بازی های هیدتاکا میازاکی به نام Bloodborne برای کنسول نسل هشتمی سونی منتشر شد که بعد از گذشت 8 سال، همچنان در انحصار کنسول PS4 باقی مانده است. گیمپلی بلادبورن روانتر از دارک سولز و Demons Souls است و سرعت نبردها در بلادبورن کمی بیشتر از عناوین ذکر شده است. بنابر این اگر از گیمرهای قدیمی دارک سولز هستید، بلادبورن میتواند برای شما چالش برانگیز باشد.
میازاکی طراحی مراحل و باسفایتهای بازی را در بلادبورن، به یک سطح جدید برد. ظاهر باسهای بلادبورن با تمام عناوینی که تاکنون تجربه کردهاید فرق میکند. علاوهبراین، طراحی ساختمانها و کوچهپسکوچههای شهر یارنام بهگونهای است که فلاکت و ناامیدی را در تمام گوشههای آن حس میکند.
مانند سایر بازیهای سولزبورن، تمام ان پی سیهای بلادبورن نیز داستان خود را دارند، اما تفاوت اصلی داستانهای شهر یارنام با سایر بازیهای سولزبورن، غمگین بودن و پایانهای ناخوشایندی است که برای تمام اهالی شهر یارنام رغم میخورد. در بلادبورن خبری از جامپاسکر نیست و بازی برای ترساندن پلیر هیچ تلاشی نمیکند، اما اتمسفر سنگین شهر یارنام باعث میشود که حس ترس و ناامیدی حتی یک لحظه دستازسر پلیر برندارد.
همانطور که میدانید بهترین بازی های هیدتاکا میازاکی سیستم مبارزه بسیار سادهای دارند، اما با همین سیستم مبارزه ساده میتوانند جذابترین مبارزهها را برای شما رقم بزنند. در بلادبورن نیز خبری از فنهای پیچیده نیست و بازیکن فقط با فشار دادن دکمه R1 و R2 به دشمنان خود حمله میکند. با اینحال، گیمپلی جذاب و تنوع سلاحهای بلادبورن باعث میشود که باسفایتهای آن حتی بعد اتمام بازی نیز همچنان جذاب باشند.
بلادبورن یکی از چالش برانگیزترین بازیهای سولزبورن است، اما چالشهای اصلی بازی در DLC به نام Old Hunters منتظر گیمر هستند. Old Hunters یکی از بزرگترین بستههای الحاقی در صنعت گیم است و بهخاطر باسفایتهای هیجانانگیز و سلاحهای جدیدی که ارائه میدهد، ارزش پرداخت هزینه بیشتر را دارد.
به صورت خلاصه، Bloodborne یکی از برترین بازی های هیدتاکا میازاکی و یکی از بهترین بازی های PS4 است که با اتمسفر سنگین و دنیای خشن و بیرحم خود، علاوهبر جذاب بودن میتواند برای گیمرها عذابآور باشد. با اینحال، هیچ گیمری بعد از تمام کردن Bloodborne نمیتواند از این شاهکار دستبکشد و برای مدت طولانی درگیر گیمپلی جذاب و داستانهای غمانگیز شهر یارنام میشود.
بیشتر بخوانید:
بهترین بازی های قدیمی از نظر هوش مصنوعی
بهترین بازی های ایکس باکس از نظر هوش مصنوعی
Dark Souls 3
در سال 2016 انتظار طرفداران فرانچایز Dark Souls به پایان رسید و در این سال شاهد عرضه یکی از بهترین بازی های هیدتاکا میازاکی و پایان سری بازیهای دارک سولز بودیم. موفقیتهای قبلی بازیهای سولزبورن باعث شده بود که توجه گیمرها بیش از پیش به آثار میازاکی جلب شود و نهتنها طرفداران بازیهای سولزبورن، بلکه گیمرهایی که این عناوین را تجربه نکرده بودند نیز منتظر عرضه Dark Souls 3 باشند؛ به همین دلیل، انتظارات از Dark Souls 3 بسیار بالا بود و کار میازاکی برای راضی کردن طرفداران فرانچایز و علاقهمند کردن سایر گیمرها به بازیهای سولز بورن دشوار بود.
خوشبختانه میازاکی موفق شد Dark Souls 3 را به بهترین شکل ممکن خلق کند و تمام ایرادهای فنی که در سریهای قبلی دارک سولز مشاهده کردیم را برطرف کند. دارک سولز 3 نهتنها داستان عمیق و گیمپلی جذابی را ارائه میدهد، بلکه ازنظر گرافیکی و جلوههای بصری نیز فوقالعاده است.
گیمپلی بازی نیز از هرنظر بینقص است. دارک سولز 3 همان سیستم مبارزه و گیمپلی نسخه قبلی خود را ارائه میدهد، اما برخی از بهبودهایی که میازاکی در گیمپلی دارک سولز 3 ایجاد کرده، باعث میشود که دارک سولز 3 به یکی از بهترین بازی های اکشن هیدتاکا میازاکی تبدیل شود. Dark Souls 3 با استفاده از سیستم جدیدی به نام Battle Art موفق شد که ابعاد تازهای را به مبارزات دارک سولز اضافه کند و گیمپلی بازی را بیش از پیش اعتیادآور کند.
تغییر دیگری که در دارک سولز 3 مشاهده کردیم، به وجود آمدن یک ریتم خاص برای دشواری باسهای بازی است. بهترین بازی های هیدتاکا میازاکی که پیش از سال 2016 عرضه شده بودند، روند سختی غیر معمولی داشتند، به این صورت که برخی از باسفایتهایی که در اوایل بازی تجربه میکردید بسیار سختتر از باسهای آخر بازی بودند. دارک سولز 3 روند سخت شدن بازی را تا حدودی بهبود داده و با پیشرفتن در دنیای بیرحم این بازی، چالشهای سختتری در انتظار بازیکنان است.
طراحی محیطها و دشمنان بازی نیز اوج خلاقیت میازاکی و تیم توسعهدهنده Dark Souls 3 را بهنمایش میگذارد. از طرف دیگر، موسیقیهای حماسی که در باسفایتها پخش میشود، هیجان را به بهترین شکل ممکن به بازیکن انتقال میدهد.
به صورت خلاصه، Dark Souls 3 همان پایانی بود که این فرانچایز لیاقتش را داشت و بهعنوان یکی از بهترین بازی های Hidetaka Miyazaki در ذهن طرفداران سولزبورن نقشبسته است.
Sekiro: Shadows Die Twice
بهترین بازی های هیدتاکا میازاکی ازنظر شیوه روایت داستان و گیمپلی و سیستم مبارزه شبیه بههم هستند، اما سکیرو با سیستم مبارزه سریع و سیستم ارتقا جدید برای کاراکتر، بهعنوان یک نوآوری در بازیهای سولزبورن شناخته میشود. همچنین، در این بازی خبری از دشمنان عجیب و غریب و باسهایی با ظاهر نامتعارف نیست و داستان بازی نیز مانند سایر عناوین سولزبورن مبهم نیست.
بخش مهمی از مبارزات در تمام بازیهای سولزلایک به انتخاب سلاح، زره و سپر مربوط میشود و با تغییر سلاحها نیز سبک مبارزه گیمر کاملا تغییر میکند، اما در سکیرو فقط یک سلاح اصلی وجود دارد و بازیکن فقط میتواند ابزار خود را تغییر دهد؛ بنابراین، فقط مهارتهای بازیکن برنده نبردها را در مشخص میکند. باسفایتهای سکیرو معمولا طولانی هستند و همین نبردها طولانی درکنار گیمپلی سریع باعث میشود که امکان خطای بازیکن بیشتر و در نتیجه روند بازی دشوارتر شود.
یکی دیگر از تفاوتهای اصلی سکیرو با بهترین بازی های هیدتاکا میازاکی که تاکنون معرفی کردیم، طراحی باسها و دشمنان است. اکثر دشمنانی که در سکیرو میبینیم ژنرال و سامورایی هستند و به ندرت با اژدها و موجودات غولپیکر روبهرو میشویم.
باتوجه به اینکه طرفداران آثار میازاکی به موجودات عجیبوغریب و کاراکترهای غولپیکر با طراحیهای خیرهکننده عادت داشتند، دشمنان در سکیرو کمی معمولی و کسلکننده بهنظر میرسیدند؛ اما دشمنان در سکیرو فقط تا زمانی خستهکننده هستند که آنها را از دور مشاهده میکنید و زمانی که با آنها مبارزه میکنید، اوج خلاقیت را در سیستم مبارزه سکیرو مشاهده میکنید.
اگر میخواهید دشمنان خود را در سکیرو شکست دهید، باید نقاط قوت و ضعف آنها را پیدا کنید. نکته دیگری که باعث جذابتر شدن گیمپلی بازی میشود، تفاوت سبک مبارزه دشمنان است. هر دشمنی در دنیای سکیرو سبک مبارزه مخصوصبهخود را دارد و در طول بازی، مبارزههای تکراری ندارید.
در مجموع، سکیرو را میتوانیم بهعنوان یکی از بهترین بازی های اکشن هیدتاکا میازاکی معرفی کنیم که گیمپلی آن هیچگاه تکراری نمیشود و حتی بعد از هزار مرتبه شکست دادن باسهای این بازی، همچنان میتوانید از باسفایتهای آن لذتببرید.
بیشتر بخوانید:
بهترین بازی های موبایل از نظر هوش مصنوعی
بهترین بازی های کامپیوتر از نظر هوش مصنوعی
Elden Ring
اگر میخواهید یکی از بهترین بازی های هیدتاکا میازاکی را تجریه کنید که دید شما را نسبت به دنیای گیم تغییر دهد، توصیه میکنم الدن رینگ را تجربه کنید. منصفانه نیست بگوییم که پروژههای قبلی میازاکی چندان بزرگ نبودهاند یا در مقیاس کوچکی توسعه یافتهاند، اما دنیای الدن رینگ کاری میکند که سایر عناوین فرام سافت بسیار کوچک و معمولی بهنظر برسند.
با اطمینان میتوانیم بگوییم الدن رینگ از هرنظر فوقالعاده ظاهر میشود. طراحی بینقص محیطهای بازی، تنوع مکانها و بخشها مختلف نقشه، تنوع دشمنان، باسفایتهای مختلف و… فقط یک سوال را مطرح میکنند، چگونه این همه نبوغ و خلاقیت در ذهن میازاکی گنجانده شده است؟
همانطور که میدانید الدن رینگ یک عنوان جهان باز است و بازیکنان میتوانند آزدانه در دنیای آن جستوجو کنند و درکنار جمعآوری آیتمهای موردنیاز برای ارتقا کاراکتر و سلاحهای خود، ابزار و جادوهای جدیدی برای مبارزه پیدا کنند. یکی از عواملی که دنیای الدن رینگ را نسبت به هر بازی دیگری جذابتر میکند، تنوع محیطهای آنها است. در طول بازی به مکانهایی راه پیدا میکنید که تصورشان برای شما غیرممکن است و تمام نقطههای این مکانها به بهترین شکل ممکن طراحی شدهاند.
داستان کلی الدن رینگ ساده است، شما باید حلقههایی که در دستان دمیگادها هستند را بهدست آورید و به پادشاه سرزمین میانه تبدیل شوید، اما شیوه روایت داستان الدن رینگ نیز مانند بهترین بازی های هیدتاکا میازاکی که تاکنون معرفی کردیم مبهم و پیچیده است و زمانی که در دنیای غنی آن جستوجو میکنید، متوجه میشوید که چقدر داستان الدن رینگ عمیق و تاثیرگذار است.
ازنظر درجه سختی، میتوانیم بگوییم که الدن رینگ راحتترین بازی سری سولزبورن است، البته به شرطی که پیش از باسفایت بهخوبی فارم کنید و با تمام آیتمهای بازی آشنا باشید و بدانید که کدام سلاحها و آبتمها را درکنارهم استفاده کنید تا قدرت خود را بیش از پیش افزایش دهید. با اینحال، اکثر گیمرها با ترکیب آیتمها و سلاحها آشنا نیستند و در نتیجه برای شکست دادن باسهای الدن رینگ با چالش مواجه میشوند. به صورت خلاصه، الدن رینگ یکی از بهترین بازی های PS5 و جذابترین عنوان نقشآفرینی است که میتوانید تجربه کنید.
جمعبندی
در این مطلب بهترین بازی های هیدتاکا میازاکی را به شما معرفی کردیم که تجربه آنها برای گیمرهایی که میخواهند خود را به چالش بکشند خالی از لطف نخواهد بود. اگر با دنیای گیم آشنا باشید، بهخوبی میدانید که تمام عناوین سولزبورن ارزش هزینهای که برای آن پرداخت میکنید را دارند و فقط گیمرهایی میتوانند از سری سولزبورن انتقاد کنند که تاکنون آنها را تچربه نکردهاند یا داستان و مفهوم بازی را درک نکردهاند.
بانوجه به اینکه بازیهای سری سولزبورن و آثار میازاکی برای اکثر پلتفرمها منتشر شدهاند، توصیه میشود که حتما آثار این کارگردان ژاپنی را با کنسول بازی یا PC و لپ تاپ خود تجربه کنید.
سوالات متداول
آیا Bloodborne برای نسل نهم کنسولها و PC عرضه میشود؟
همانطور که گفتیم Bloodborne یکی از بهترین بازی های هیدتاکا میازاکی است که بعد از گذشت 8 سال، همچنان طرفداران خود را دارد. با اطمینان میتوانیم بگوییم که در صورت عرضه ریمستر این عنوان برای نسل نهم و انتشار پورت PC بلادبورن، فروش قابل توجهی را برای فرام سافت ور بههمراه دارد. با اینحال، بهنظر میرسد که شرکت فرام سافت ور بهخاطر اینکه تمام تمرکز خود را روی تولید عناوین جدید حفظ کند، ریمستر Bloodborne را عرضه نمیکند.
بهترین اثر هیدتاکا میازاکی کدام است؟
الدن رینگ را میتوانیم بهعنوان بهترین ساخته میازاکی معرفی کنیم که جایزه بهترین بازی سال 2022 را نیز کسب کرد. با اینحال، سایر آثار این کارگردان ژاپنی نیز ارزش زیادی دارند.
بیشتر بخوانید:
نظر شما درباره بهترین بازی های هیدتاکا میازاکی چیست؟ دیدگاه خود را در بخش کامنتها به اشتراک بگذارید و جدیدترین اخبار تکنولوژی را با تکراتو دنبال کنید.