کتاب «آزادی آزاد بودن و چند مقاله دیگر» نوشته هانا آرنت با ترجمه هاجر خرقانی توسط نشر خوب منتشر و با قیمت ۸۹ هزار تومان روانه بازار شد.
هانا آرنت، فیلسوف و نظریهپرداز سیاسی آلمانی-آمریکایی است که به علت نظرات و تحلیلهای خود در مورد قدرت، سیاست، توتالیتاریسم، انسانیت و دیگر مسائل اجتماعی و فلسفی شناخته شدهاست. در این کتاب، هانا آرنت با بررسی مفهوم آزادی و تاثیر آن بر زندگی انسانها به تحلیلی عمیق از مسائل سیاسی و فلسفی میپردازد. او با بیان تفاوتها و تشابهات میان مفاهیم مختلف آزادی، نقدهایی به تصورات سیاسی و ایدئولوژیهای متداول مطرح میکند. هانا آرنت در این اثر به بررسی مفهوم آزادی در مواجهه با قدرت، فشارهای اجتماعی و روابط بشری میپردازد و از طریق آن به نقد ساختارهای قدرت و مبانی فلسفی آزادی میپردازد.
نوشتههای آرنت به علت طرز فکر خاص و نوآورانهی خود، بسیاری از مطالعهکنندگان و پژوهشگران را جذب کرده و به تحلیل و نقد آثار و ایدئولوژیهای مختلف سیاسی و فلسفی پرداخته است. این کتاب نیز یکی از نمونههای متمیز آثار او است که به تفکر و اندیشه راجع به مفهوم آزادی کمک میکند.
در مقدمه هاجر خرقانی درباره این کتاب میخوانیم: کتاب پیش رو از چهار بخش تشکیل شده است.
بخش اول کتاب، مقاله «آزادی آزاد بودن» به زبان انگلیسی و در سال ۱۹۶۳ نوشته شده است. این مقاله به گفته توماس مهیر که مؤخرهای بر ترجمه آلمانی این اثر نگاشته، بخشی از مجموعه مقالات و سخنرانیهایی است که هانا آرنت در رابطه با کتاب انقلاب نوشته است. جروم کُهن، شاگرد، همکار و دوست آرنت این متن را در ماترک او پیدا کرد و در تابستان ۲۰۱۷ روی اینترنت در اختیار مخاطبان قرار داد.
بخش دوم یادداشتی است که توماس مهیر به عنوان موخره بر ترجمه آلمانی مقاله فوق نوشته است.
بخش سوم کتاب، مقاله «حقیقت و سیاست» در واقع متن یک سخنرانی به زبان آلمانی با همین عنوان است که در سال ۱۹۶۹ ایراد شد. این سخنرانی همراه با پنج سخنرانی دیگر و مصاحبه گونتر گاوس با هانا آرنت (بخش چهارم همین کتاب) به صورت کتاب صوتی در سال ۱۹۹۹ برای اولینبار در آلمان منتشر شد.
بخش چهارم مصاحبه گونتر گاوس با هانا آرنت است که در چهارچوب برنامههایی تحت عنوان معرفی شخصیتها در تلویزیون آلمان به سال ۱۹۶۴ انجام شد. مصاحبه با زبان مادری آرنت یعنی زبان آلمانی است و از همین زبان به فارسی ترجمه شده است.
پشت جلد این کتاب در معرفی آن آمده است: «ما که آزادی عمل و کرامتمان را مدیون انقلاب و لذا بنای نهادهای سیاسی کاملاً جدید هستیم، باید همواره نقش مهم انقلاب در زندگی ملتها را به خاطر داشته باشیم. انقلاب چه با ساخت فضایی جمعی برای آزادی به ثمر نشسته باشد و چه برای کسانی که خطرش را به جان خریده یا برخلاف میل و انتظارشان در آن سهیم شدهاند یا راه به فاجعه برده باشد، معنایش جامة عمل پوشاندن به یکی از بزرگترین و اساسیترین امکانهای بشری است: تجربة یکتای آزاد بودن برای رقم زدن آغازی نو که نتیجهاش حس غرور از گشودن دروازههای جهان به روی نظم جدید دوران است. سلسلة انقلابها که خوب یا بدْ تبدیل به مشخصة جهان ما شدهاند، همواره فوران آغازهای نو را از دل سیر مستمر و موقت تاریخ به تصویر میکشند.»
۵۷۵۷