تجزیهوتحلیل جدیدی از استخوانها و دندانهای چندصدسالهی جمعآوریشده از شش محل دفن در سرتاسر کنیا و تانزانیا نشان میدهد که تقریبا هزار سال پیش، زنان بومی آفریقا شروع به آوردن فرزند از تاجران ایرانی کردند. سپس فرزندان حاصل این وصلتها در بالاترین سطوح جامعهی پیشااستعماری سواحلی قدرت و موقعیت کسب کردند.
یافتههای یادشده به روشنشدن پایههای تمدن سواحلی کمک میکند و نشان میدهد که داستانهای دیرینهی دربارهی اجداد این مردم که نسل به نسل ازطریق خانوادههای سواحلی نقل شدهاند، ممکن است حقیقیتر از آن چیزی باشد که بسیاری از خارجیها تصور میکنند.
استر بریل، متخصص ژنتیک و پژوهشگر پسادکترا در هاروارد که بههمراه دیوید رایش، استاد راهنمای خود تجزیهوتحلیل DNA را در پژوهش جدید انجام داد، به نیویورکتایمز میگوید: «علم ژنتیک، تاریخ غیررسمی مردم سواحلی را که آنها و نه دیگران دربارهی خودشان تعریف میکنند، تایید میکند.» پژوهشگران یافتههایشان را ۲۹ مارس در نشریه نیچر منتشر کردند.
ناحیهی ساحل سواحلی، نوار باریکی از زمین است که تقریبا ۳۲۰۰ کیلومتر در سواحل شرق آفریقا امتداد دارد و از موزامبیک، مجمعالجزایر کومور و ماداگاسکار امروزی در جنوب تا سومالی در شمال را دربرمیگیرد. این منطقه در دوران اوج خود در قرون وسطی، خاستگاه صدها شهر بندری بود که هرکدام بهطور مستقل اداره میشدند؛ اما دین (اسلام) و زبان (سواحلی) و فرهنگ مشترک داشتند.
بسیاری از شهرها بهلطف یک شبکهی تجاری پرجنبوجوش متشکل از بازرگانانی که در اقیانوس هند درجریان بادهای موسمی حرکت میکردند، بهطرز چشمگیر ثروتمند شدند. سفالهای خاورمیانه، پارچههای آسیایی و دیگر کالاهای لوکس به این شهرها وارد میشدند و طلا، عاج و الوار آفریقایی بههمراه جریان ثابتی از مردم بردهشده که در سرتاسر شبهجزیره عربستان و خلیج فارس به فروش میرفتند، از آنجا خارج میشدند. تجارت برده بعدا بین ساحل سواحلی و اروپا نیز انجام میشد.
درنتیجهی این دادوستد، جامعهی چندملیتی منحصربهفردی پدید آمد که آداب و رسوم و باورهای آفریقایی را با فرهنگ بازرگانان خارجی که برخیشان در ناحیهی سواحلی مانده و جذب جامعه محلی شده بودند، درهم آمیخت.
بهعنوان مثال، اسلام از خاورمیانه وارد شد و با مساجد ساختهشده از سنگ مرجان و تزئینشده به سبک محلی آفریقای شرقی، به بخشی جداییناپذیر از بافت اجتماعی سواحلی تبدیل شد. یا زبان سواحلی با وجود نشئتگرفتن از زبانهای بانتو که به مرکز و جنوب آفریقا تعلق دارند، بهشدت وامدار زبانهای هندی و خاورمیانه است.
ورود اروپاییها از حدود سال ۱۵۰۰ آغاز شد و سپس تقریبا ۲۰۰ سال بعد با از راهرسیدن ملوانان عمانی، ماهیت منطقه تغییر کرد. بااینحال جنبههایی از میراث و سنتهایی که در قرون وسطی ریشه دوانیدند، امروزه در شرق آفریقا به چشم میخورند. پژوهشگرانی که منطقه سواحلی را مطالعه کردهاند، از مدتها پیش در مورد اینکه میراث یادشده از کجا آمده است، درحال بحث بودهاند.
درابتدا، اغلب پژوهشگران تصور میکردند که تمدن باستانی سواحلی با مساجد مجلل و وسایل خانهی پرزرقوبرق، باید دستاورد یک طبقهی حاکم خارجی باشد که مقرهایی را در شرق آفریقا برپا کرده بودند. اما درطول ۴۰ سال گذشته، باستانشناسان، زبانشناسان و مورخان بدین نتیجه رسیدهاند که جامعه سواحلی عمدتا رشدی درونی داشته است و عناصر بیرونی با تاثیر ناچیزشان، درطول زمان با تمدن محلی سازگار شدند.
بااینحال، نسخهی آفریقاییمحور ریشههای سواحلی هرگز با روایت خود مردم سواحلی سازگار نبود. آنها عموما داستان اصلی خود را ترجیح میدادند؛ روایتی که در آن شاهزادگانی از ایران (در آن زمان با عنوان پرشیا شناخته میشدیم) از اقیانوس هند عبور کردند و با ازدواج با زنان بومی، خود را جذب جامعهی آفریقای شرقی کردند. بسته به منبع روایت، قدمت این داستان به تقریبا ۸۵۰ تا هزار سال پیش بازمیگردد؛ یعنی همان دورهی زمانی که براساس پژوهش جدید، اختلاط ژنتیکی درجریان بود.
جورج ابونگو، باستانشناس و مدیرکل سابق موزههای ملی کنیا که در پژوهش جدید مشارکت نداشت، میگوید: «سنت شفاهی [مردم سواحلی] همواره مورد بدگویی قرار میگرفت. [اما] اکنون با این مطالعهی DNA، میبینیم که تا حدی حقیقت داشت.»
پژوهش اخیر، بزرگترین مطالعهی DNA باستانی در آفریقا محسوب میشود که ۱۳۵ اسکلت مربوط به اواخر قرون وسطی و اوایل دوران امروزی را دربرمیگیرد. از این بین از ۸۰ مورد DNA قابل تجزیهوتحلیل بهدست آمد. پژوهشگران برای آنکه بفهمند این افراد از کجا آمدهاند، آثار ژنتیکی استخوانهای کشفشده را با سواب دهانی یا نمونههای بزاق گرفتهشده از افراد امروزی ساکن آفریقا، خاورمیانه و سراسر جهان مقایسه کردند.
دیانای بهدستآمده از محل دفن به دو منبع اصلی بازمیگردد: آفریقاییها و ایرانیان امروزی. منشاء سهم کوچکتری نیز به اهالی جنوب آسیا و اعراب بازمیگردد. درمجموع، DNA خارجی نمایانگر تبار تقریبا نیمی از اسکلتها است. جفری فلایشر، باستانشناس در دانشگاه رایس که در حفاری محوطههای بررسیشده در تانزانیا مشارکت داشت، قدرت بالای اثر ژنتیکی را غافلگیرکننده میداند. او پیشبینی کرده بود که تاثیر ژنتیکی از خارج از آفریقا، بسیار کمتر خواهد بود.
الگوهای مختلف وراثت برای بخشهای مختلف DNA، چگونگی اختلاط ژنتیکی را نشان داده است. توالیهای ژنی از میتوکندری، عمدتا آفریقایی بودهاند و از آنجا که کودکان این تکههای DNA را فقط از مادران خود به ارث میبرند، پژوهشگران استنباط کردند که فرزندان مردم سواحلی از طرف مادر عمدتا آفریقاییتبار بودند.
درمقایسه، کروموزوم Y که از پدر به پسر منتقل میشود، مملو از دیانایی آسیایی بود که پژوهشگران دریافتند در ایران امروزی رایج است. درنتیجه، تبار بخش بزرگی از مردم سواحلی احتمالا به مردان ایرانی بازمیگردد.
تصویری که نمایان میشود، این است که مردان ایرانی تقریبا در ابتدای هزارهی اول، درهمآمیزی با زنان آفریقایی را در مکانهای متعدد در امتداد ساحل سواحلی آغاز کردند و هر گروه در نزدیک به نیمی از ژنهایی که امروزه در مردم سواحلی یافت میشود، سهم دارند. مردان آفریقایی و زنان هندی نیز مقادیر کمی را به مخزن ژن اضافه کردند.
عبدل شریف، مورخ و متصدی سابق موزه در زنگبار تانزانیا میگوید: «شواهد ژنتیکی درک ما را از تاریخ غنی میکند. تمام شواهد با یکدیگر ترکیب میشوند تا چگونگی پیدایش تمدن سواحلی را بیشتر توضیح دهند.»
دکتر رایش درابتدا تصور کرد که مردان فاتح، با اعمال زور در منطقه ساکن شدند و در این فرایند، خود را جایگزین مردان بومی کردند. او میگوید: «فرض من این بود که یافتههای تازه، نشانهی ژنتیکی نابرابری و استثمار هستند.» این پیشفرض، همان چیزی است که وی در سایر نقاط جهان دیده بود. بهعنوان مثال در قاره آمریکا، سابقهی دیرینهی استعمار و بردگی توضیح میدهد که چرا تقریبا تمام تبار خارجی در آمریکاییهای آفریقایی و لاتینتبار از مردان اروپایی است. اما دکتر رایش میگوید: «این انتظاری سادهلوحانه بود؛ زیرا زمینهی فرهنگی را در این مورد خاص درنظرنگرفت.»
در شرق آفریقا، آداب و رسوم ایرانی هرگز غالب نشد. درعوض، اغلب تاثیرات خارجی (زبان، معماری، مد و هنر) در شیوهی زیستی که دارای محدودیتهای اجتماعی، نظامهای خویشاوندی و شیوههای کشاورزی بومی آفریقا بود، گنجانده شد. آدریا لاویولت، باستانشناس در دانشگاه ویرجینیا که بیش از ۳۵ سال روی سواحل شرق آفریقا کار کرده است، میگوید: «سواحلی جامعهای جذبکننده بود. حتی زمانی که ایرانیهای واردشده بر فرهنگ آنجا تاثیر گذاشتند، در تمدن سواحلی ادغام شدند.»
نکتهی مهم مطالعه این است که تقریبا تمام استخوانها و دندانها از مقبرههای زینتی که در نزدیکی مساجد بزرگ قرار داشتند، بهدست آمدهاند؛ مکانهایی که فقط طبقهی بالای جامعه امکان دفنشدن در آنها را داشتند. بدین ترتیب، چاپوروخا کوسیمبا، یکی از نویسندگان مطالعه میگوید نتایج پژوهش ممکن است نمایندهی عموم مردم نباشد.
دکتر کوسیمبا، باستانشناس و مردمشناس اهل کنیا از دانشگاه فلوریدای جنوبی، اکنون بهدنبال اسکلتهایی از مکانهای تدفین کمتر مرفه در امتداد سواحل سواحلی است؛ اما تا زمانی که توالیهای ژنی از آنها در دست نباشد، نمیتوان گفت که تاثیر خارجیها بر DNA افراد سواحلیتبار تا چه حد گسترده بوده است.
خانواده ما
درخواست ناموفق بود
درخواست ناموفق بود
